تاریخچه ی:
صیغه عقد فاطمه علیهاسلام
تفاوت با نگارش: 2
- | ((حضرت محمد مصطفی صلی الله علیه و آله|رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم ))مود به عقد ا م ترم فاطمه را رای ت- ای (( یالممین علی یه اا|ی ))- همانگونه که خدای رحمن به عقد تو درآورده است و من راضیام به آنچه خدایتعالی راضی است برای امه. |
+ | ((حضرت محمد مصطفی صلی الله علیه و آله|رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم )) نگم خواندن خطبه عقد ((ت ایرالممنین لی لیه لم|علی)) و ((رت فاطمه زهرا لیالم|فمه)) یهمالسلام فمد:« یا عل ختر فاطمه را ب د ازدج ت درآوردم، همانگونه که خدای رحمان درآورده است؛ و من راضیام به آنچه خدای تعالی برای فاطمه راضی است. پس، این تو و این همسر تو که (از این پس) بر او سزاوارتری از ن. تو براری خوب، دامادی خوب و همنشینی خوب هستی و رضای خداوند برای تو کافی است.» |
- | این این وه و که- ا این پ - تو ر ا اای ا من و خو بار هتی و اادی و و منینی و رای خداوند برای و کافی ات. |
+ | ایالمؤمنین ((جد شکر)) ب جا و و عرضه دات:« بار پورگارا! مرا توفیق ه شکر نعمتهایی را ک ه من ادای ه ی آورم.» رسول خدا رضه داشت:« آمین.» />پس فرمود:« خداون به ما رکت ده و ز ش نل پاکیز و زیادی به وجود ود.» سلمانن تبریک گفتند و آنها ر دعا کردند. سپس رسول خدا فرمود:« ای ابوالحسن، برو و زره خود را بفروش و پولش را بیور تا برای شما لوزم زندگی تهیه کنم.» |
- | امیرالمؤمنین به ((شکر الله|شکر)) افتادند و عرضه داشتند: بار پرورگارا! مرا قسمت کن تا شکر الله نعمتهایی که به من دادهای به جای آورم. رسول خدا عرضه داشت: آمین. سپس فرمود خداوند به ما برکت دهد و از شا نس پاکیه و ه وجود آورد. |
+ | !منابع: *باراانا، 43، 112و 129. |
- | مسلمانها تبریک گفتند و آنها را دعا کردند، سپس رسول خدا فرمود: ای ابوالحسن برو و زره خود را بفروش و پولش را بیاور تا برای شما لوازم زندگی تهیه کنم.
منابع: بحار الانوار، ج 43، ص 112و 129.
مراجعه شود به: ((مراسم عروسی)) |
+ | !مراجعه شود به: *((مراسم عروسی)) |