تاریخچه ی:
صحبت کردن با زبان ترکی
تفاوت با نگارش: 3
- | ((ابوهاشم جعفری)) می گوید: هنگامی که بغا ( یکی از فرماندهان ((متوکل خلیفه عباسی|متوکل)) ) در دوران حکومت ((واثق)) با لشگرش از ((مدینه، مدینة النبی، یثرب|مدینه)) می گذشت تا بخ از رب ا تی ک امام هادی علیه السلام فرمود: بیایید از شهر خارج شویم تا لشگر این فرمانده ترک را نگاه کنیم، ما از مدینه ار شدیم. |
+ | ((ابوهاشم جعفری)) می گوید: در دوران حکومت ((واثق))، هنگامی که بغا ( یکی از فرماندهان ((متوکل خلیفه عباسی|متوکل)) ) با لشگرش از بیرون ((مدینه، مدینة النبی، یثرب|مدینه)) میگذشت، ((ر مام هدی لیه الم|امام هادی علیه السلام)) فرمود:«بیایید از شهر خارج شویم تا لشگر این فرمانده ترک را تماشا کنیم.» ما از مدینه خارج شدیم. در این هنگام، یکی از ترکها از مقابل ما عبور کرد. امام هادی علیه السلام با زبان ترکی به او چیزی گفت. او از اسب پیاده شد و سم سب امام را بوسد. من آن شخص ترک را سوگند دادم و از او پرسیدم:«امام هادی ب تو ه گف؟» او پرید:«آیا این مرد پیامبر است؟» گفتم:«نه، پیامبر نیست.» گفت:«او مرا با نامی که در کودکی در شهر خودمان مرا با آن میخواندند، صدایم زد. از آنها که اکنون با مناند هیچکس از این نام خبر ندارد.» |
- | در این هنگام موقع عبور لشگر بغا، یک نفر ترک از مقابل ما عبور کرد ((حضرت امام هادی علیه السلام|امام هادی علیه السلام)) با زبان ترکی با او تکلم کرد، آن شخص از اسبش پیاده شد و سم اسب امام هادی علیه السلام را بوسید. ابوهشم می گوید: من آن شخص ترک را سوگند دادم و به او گفتم که این مرد (امام هادی علیه اسلام) به تو چه گفت؟ آن شخص ترک پرسید: آیا این مر پامبر ست؟ />گفم: پامبر نیست، آن شخص رک گفت: ان مد مرا با نامی که در کودکی در شهر خودمان بدان مرا می خواندند، صدایم زد و این نام را تا این ساعت هیچکس نمی دانست. |
+ | منابع: بارالاوار، 50، ص 124، 1. |
- | !منابع: *بحارالانوار، ج 50، ص 124، ح 1.
!مراجعه شود به: *((معجزات امام هادی علیه السلام)) |
+ | مراجعه شود به: ((معجزات امام هادی علیه السلام)) |