تاریخچه ی:
شفیق بلخی
تفاوت با نگارش: 2
- | شفیق بلخی یکی از مشایخ ((ریق)) ست. ا ((ابراهیم بن ادهم|ابراهیم ادهم)) احت کرده و ا او ا ریت موده، ا استد ((ات ا)) است در سن د و نود و ها (194) در و ولان ا باد ترک به قل ریده است. |
+ | شفیق بلخی یکی از مشایخ وفی همنین و اگرد ((ابراهیم بن ادهم|ابراهیم ادهم))، ستاد ((حتم اصم)) بود و در 194 سالگی در غزوه کولان در بلاد ترک به قتل رسید. در کشکول بهای و تذکرة الاولیاء نقل شده که شفیق در ادا احب ثروت زیادی بد و برای تجارت، بسیار سر میکرد. در یکی از سفره به شهر از باد ترک رسید که اهل آن بت میپرستیند. فیق به یکی از آن بت رستان گفت:«بتپرستی با است. ای بتها ساختهی دست بشر است. خاقی هست که هیچیز منند او نیست و شنوا و دانا و روزیدهده هر چیز ات.» />ت پرست فت:«سخن تو مخالف رفتار وت. تو ی ویی خالقی داری که روزی دهنده ات. با ای حساب خود را برای لقمه نانی به مشقت سفر به بلاد کفر افکنده ای؟» او با شنیدن این سخن ناگهان منقل شد، همه اموالش ر صدقه داد و همنشین لما و بزران شد. برخی مورخین او را ((شیعه|شیعه)) دانستهاند. |
- | در کشکول بهائی و تذکرة الاولیاء نقل شده که شفیق در اول امر، صاحب ثروت و مکنت زیادی بو و بسیار سفر میکرد از برای تجارت. در یکی از سفرها به شهری از بلاد ترک رسید که اهل آن پرستش بت مینمودند. شفیق به یکی از آن بت پرستان گفت: بت پرستی باطل است، این بت ها مخلوقند و خود خالقی دارند که مثل و مانند او چیزی نیست و شنوا و دانا و روزی دهنده هر چیز است.
بت پرست گفت: سخن تو مخالف رفتار توست. تو میگویی خالق داری که روزی دهنده است. با این حساب خود را برای لقمه نانی به مشقت سفر به بلاد کفر افکنده ای؟ از این گفته تنبّهی در وی حاصل شد و اموالش را صدقه داد و ملازمت علما اختیار کرد. برخی او را ((شیعه|شیعه)) دانسته اند.
منابع: تذکرةالاولیا، ج 180، منتهی الامال باب 9 فصل 3. |
+ | مناب: تذکرةالاولیا، ج 180، منتهی الامال باب 9 فصل 3. |