تاریخچه ی:
شبهة تعارض عقل و دین
::~~green:آیا همه احکام دین با ((عقل)) انسانها جور در می آید؟~~::
ممکن است گفته شود: ((دین)) نه تنها عقلی نیست بلکه در مقابل عقل است زیرا بعضی از دستورهای دین، قابل دفاع عقلی نیست. عقل در بسیاری از ((احکام کیفری)) مانند ((اعدام)) و ((رجم))، ((فتوا)) به خلاف می دهد در حالی که دین می گوید: اعدام ، رجم و ((قصاص)) باید باشد بنابراین دین با عقل تعارض دارد.
~~darkviolet:پاسخ یک:~~ عدم راهیابی عقل به جزئیات دین: گویندگان سخنان بالا
*اولا با قلمرو عقل و محدوده آن آشنایی ندارند.
*ثانیا عقلی که دلیل اثبات دین است، هر عقلی نیست زیرا عقل می داند که از درک بسیاری از امور عاجز است و می فهمد که نیاز به راهنما دارد.
~~darkviolet:پاسخ دوم: ~~فرق گذاشتن میان وهم و عقل: جواب دیگر قائلان به تعارض دین و عقل این است که
باید بین عقل و ((وهم)) فرق گذاشت. گاهی وهم به جای عقل می نشیند از این رو چیزهای ((بدلی)) را به جای امور حقیقی می نشاند. ((کم فروشی)) و ((احتکار)) و تبدیل کالا، کار ((شیطان)) است و اگر انسان با او معامله کند مقداری از دین خود را به او خواهد داد و او نیز کمتر از آنچه را که وعده اش را داده به انسان می دهد و چون طرف مقابلش شیطان است در صورت درک مغبون شدن خویش باز مشکل است که بتواند معامله را اقاله و فسخ کند. از این رو در تشخیص حق دچار اشتباه می شود و بر اثر ابتلای به خطا توان معقول کردن یافته های خود را ندارد یا دین را با عقل ناهماهنگ می بیند.
<IMG height=200 hspace=5 src="img/daneshnameh_up/DVLBOYTO1.jpg" width=250 align=left vspace=5 >
~~orange:__یادسپاری__~~
1- گاهی شیطان با مغالطه اش انسان مغالطه زده را وارد می کند تا عدم ((علم)) به چیزی را علم به عدم آن بداند.
2-((مغالطه))، اقسام فراوانی دارد که بدترین صنف آن مغالطه در اصل هویت انسان است یعنی شیطان خود را به جای ((انسان)) می نشاند و تمام خواسته های خود را از زبان او بازگو می کند.