آیا همه احکام دین با عقل انسانها جور در می آید؟
ممکن است گفته شود:
دین نه تنها عقلی نیست بلکه در مقابل عقل است زیرا بعضی از دستورهای دین، قابل دفاع عقلی نیست. عقل در بسیاری از
احکام کیفری مانند
اعدام و
رجم،
فتوا به خلاف می دهد در حالی که دین می گوید: اعدام ، رجم و
قصاص باید باشد بنابراین دین با عقل تعارض دارد.
پاسخ یک: عدم راهیابی عقل به جزئیات دین: گویندگان سخنان بالا
- اولا با قلمرو عقل و محدوده آن آشنایی ندارند.
- ثانیا عقلی که دلیل اثبات دین است، هر عقلی نیست زیرا عقل می داند که از درک بسیاری از امور عاجز است و می فهمد که نیاز به راهنما دارد.
پاسخ دوم: فرق گذاشتن میان وهم و عقل: جواب دیگر قائلان به تعارض دین و عقل این است که
باید بین عقل و
وهم فرق گذاشت. گاهی وهم به جای عقل می نشیند از این رو چیزهای
بدلی را به جای امور حقیقی می نشاند.
کم فروشی و
احتکار و تبدیل کالا، کار
شیطان است و اگر انسان با او معامله کند مقداری از دین خود را به او خواهد داد و او نیز کمتر از آنچه را که وعده اش را داده به انسان می دهد و چون طرف مقابلش شیطان است در صورت درک مغبون شدن خویش باز مشکل است که بتواند معامله را اقاله و فسخ کند. از این رو در تشخیص حق دچار اشتباه می شود و بر اثر ابتلای به خطا توان معقول کردن یافته های خود را ندارد یا دین را با عقل ناهماهنگ می بیند.
یادسپاری
1- گاهی شیطان با مغالطه اش انسان مغالطه زده را وارد می کند تا عدم
علم به چیزی را علم به عدم آن بداند.
2-
مغالطه، اقسام فراوانی دارد که بدترین صنف آن مغالطه در اصل هویت انسان است یعنی شیطان خود را به جای
انسان می نشاند و تمام خواسته های خود را از زبان او بازگو می کند.