منو
 کاربر Online
973 کاربر online
تاریخچه ی: شأن نزول سوره هل اتی

نگارش: 1




از امام صادق (علیه السلام) روایت شده است که حسن و حسین (علیهما السلام) در زمان کودکی بیمار شدند. رسول خدا (صلی الله علیه و آله) در حالی که دو نفر همراهشان بود ازحسن و حسین (علیهما السلام )عیادت کردند یکی از آن دو نفر به علی (علیه السلام) عرض کرد: ای ابا الحسن چه خوب بود برای بیماری دو فرزندت برای خدا نذری می کردی تا شفا یابند.

حضرت علی (علیه السلام) فرمود: اگر خوب شدند سه روز را به خاطرسپاس خداوند روزه می دارم فاطمه نیز چنین گفت. حسن و حسین (علیهما السلام) هم گفتند: ما نیز سه روز روزه می گیریم فضه کنیز آنان نیز گفت: من هم سه روز روزه می گیرم.

خداوند لباس عافیت بر قامت حسن و حسین (علیهما السلام) پوشاند و اهل خانه روزه گرفتند در حالی که هیچ غذایی در خانه نداشتند. علی (علیه السلام) نزد یکی از همسایگان که یهودی بود و به او شمعون میگفتند و به اصلاح پشمها اشتغال داشت رفته و گفت: آیا حاضری دختر محمد مقداری پشم برای تو بریسد در برابر سه صاع جو؟ آن مرد گفت: بله و مقداری پشم و جو آورد.

حضرت امیر (علیه السلام) جریان را به فاطمه خبر داد و آن حضرت پذیرفت و اطاعت کرد. و یک سوم آن پشم را ریسیده و یک سوم از جوها را برگرفت، آرد کرد و خمیر کرد و از آن پنج قرص نان پخت؛ برای هر نفر یک قرص نان.

علی (علیه السلام) نیز نماز مغرب را با پیامبر خدا گزارد و به منزل آمد. سفره را گستردند و هر پنج نفر سر سفره نشستند هنگامی که امیرالمومنین اولین لقمه را تکه کرد ناگاه مسکینی به در خانه ایستاد و گفت: السلام علیکم یا اهل بیت محمد من مسکینی از مسکینهای مسلمانان هستم. از آنچه می خورید به من بخورانید. خداوند از نعمت های بهشت به شما بخوراند.

حضرت علی (علیه السلام) لقمه ای در دست داشت به زمین نهاد و فاطمه (سلام الله علیها )هر پنج قرص نان را به مسکین داد و شب را گرسنه خوابیدند و چیزی جز آب خالص نچشیدند و فردای آن روز را روزه گرفتند.

فاطمه (سلام الله علیها) یک سوم دیگر از پشم را ریسید آن گاه یک صاع از جو را برداشته، آرد کرد، خمیر ساخت و پنج قرص نان از آن پخت؛ بر هر نفر یک قرص نان. علی (علیه السلام) نیز نماز مغرب را با پیامبر بجا آورد و به منزل آمد.

هنگامی که سفره گستردند و سر سفره نشستند علی (علیه السلام) دست به اولین لقمه برد که یتیمی به در خانه آمد و گفت: السلام علیکم اهل بیت محمد. من یتیمی از یتیمان مسلمین هستم. از آنچه میخورید به من نیز بدهید. خداوند از نعمت های بهشتی شما را اطعام کند.

علی (علیه السلام) لقمه را بر زمین گزارد و فاطمه (سلام الله علیها) هر آنچه در سفره داشتند به آن یتیم دادند و شب را گرسنه سپری کردند و چیزی جز آب خالص نخوردند و فردای آن روز را روزه داشتند و فاطمه یک سوم باقیمانده پشم را ریسید و بقیه جو را آرد کرد خمیر ساخت و پنج قرص نان به تعداد افراد خانواده از نان پخت.

علی (علیه السلام) نیز هانند هر شب نماز مغرب را با پیامبر بجا آورد و به منزل آمد. سفره پهن کردند و همه نشستند. اولین لقمه را علی (علیه السلام) برداشت که اسیری از اسیران مشرکین به در خانه آمد و گفت: السلام علیکم یا اهل بیت محمد ما را اسیر می کنید، به بند می کشید و غذا به ما نمی دهید؟ علی (علیه السلام) لقمه را فرو نهاد و فاطمه پنج قرص نان را به اسیر داد و همگی گرسنه خوابیدند و چیزی برای خوردن نزدشان نبود.

فردای آن روز علی حسن و حسین را به سوی رسول خدا برد و آنها از فرط گرسنگی مانند جوجه به خود می لرزیدند چون پیامبر آنان را دید فرمود: ای اباالحسن، حالت شما سخت مرا ناراحت می کند. به سوی دخترم فاطمه برویم. به سوی فاطمه آمدند و او در محراب خود بود و از گرسنگی شکمش به پشت چسبیده بود و دو چشمش فرو رفته بود.

چون پیامبر وی را دید او را به سینه چسبانید و گفت: به خدا استغاثه می کنم؛ شما سه روز است که در گرسنگی بسر می برید! جبرئیل نازل شد و گفت: ای محمد بگیر آنچه را خداوند برای تو در باره اهل بیت مهیا ساخته است، پیامبر فرمود: چه چیزی را بگیرم ای جبرئیل! جبرئیل گفت: «هل اتی علی الانسان حسین من الدهر » تا رسید به این آیه «انّ هذا کان لکم جزءا و کان سعیکم مشکورا »

در روایتی دیگر از امام باقر (علیه السلام) آمده است که روز چهارم پیامبر اهل بیت را گرسنه مشاهده نمود پس جبرئیل با ظرفی پر از گوشت و آب گوشت که بوی مشک و کافور از آن بلند بود فرود آمد. اهل بیت نشستند و از آن خوردند تا سیر شدند ، ولی چیزی از غذا کاسته نشد و حسین (علیه السلام) با مقداری از آن غذا که در دست داشت از خانه خارج شد.

زن یهودی به حضرت گفت: ای اهل بیتی که همیشه در گرسنگی به سر می برید این غذا از کجاست؟ مقداری از آن به من بخوران پس حسین (علیه السلام) دست خود را دراز کرد که از آن غذا به زن یهودی بدهد که جبرئیل فرود آمد و غذا را از دست حسین گرفت و آن ظرف غذا نیز به سوی آسمان رفت.

پیامبر خدا فرمود: اگر حسین اراده نکرده بود که به آن زن از این غذا بدهد این ظرف غذا تا روز قیامت نزد اهل بیتم باقی بود و از آن می خوردند و هیچگاه چیزی از آن کاسته نمی شد.

منابع:

بحار الانوار، ج 35، ص 237، حدیث 1 و ص 241، حدیث 2 - امالی صدوق، ص 155 و مناقب، ج 2، ص 124.

مراجعه شود به:

امام حسین در قرآن



تاریخ شماره نسخه کاربر توضیح اقدام
 یکشنبه 25 تیر 1385 [05:46 ]   11   رضا معرب      جاری 
 یکشنبه 25 تیر 1385 [05:34 ]   10   رضا معرب      v  c  d  s 
 یکشنبه 25 تیر 1385 [05:33 ]   9   رضا معرب      v  c  d  s 
 شنبه 24 تیر 1385 [10:23 ]   8   رضا معرب      v  c  d  s 
 شنبه 24 تیر 1385 [10:21 ]   7   رضا معرب      v  c  d  s 
 شنبه 24 تیر 1385 [10:20 ]   6   رضا معرب      v  c  d  s 
 شنبه 24 تیر 1385 [10:17 ]   5   رضا معرب      v  c  d  s 
 شنبه 24 بهمن 1383 [12:13 ]   4   شکوفه رنجبری      v  c  d  s 
 شنبه 24 بهمن 1383 [12:11 ]   3   شکوفه رنجبری      v  c  d  s 
 چهارشنبه 14 بهمن 1383 [09:53 ]   2   امیرمهدی حقیقت      v  c  d  s 
 سه شنبه 06 مرداد 1383 [08:15 ]   1   شکوفه رنجبری      v  c  d  s 


ارسال توضیح جدید
الزامی
big grin confused جالب cry eek evil فریاد اخم خبر lol عصبانی mr green خنثی سوال razz redface rolleyes غمگین smile surprised twisted چشمک arrow



از پیوند [http://www.foo.com] یا [http://www.foo.com|شرح] برای پیوندها.
برچسب های HTML در داخل توضیحات مجاز نیستند و تمام نوشته ها ی بین علامت های > و < حذف خواهند شد..