تاریخچه ی:
سلمان فارسی
تفاوت با نگارش: 3
- | یکی از مشاهیر اه ((رت حمد مصفی صلی الله لیه و آه|پیامبر)) و از شخیت های بسیار بزر اسلا اس. وی هانزاده ای ایرانی از ناحیه « ی » ((اصهان)) یا ب روایت دیگر از نوای رامهرز ((وزستان)) است. |
+ | سلمان فارسی از صحابه مشهور پیامبر و از شخصیت های بسیار بزرگ اسلام به شمار میرود. وی دهقانزاده ای ایرانی نایه «جی» در ((فهان)) یا به روایت دیگر از واحی رامهرز ((خوزستان)) بود. نام اصلی و روزبه بود. در کودکی به آیین مسیحیت گرائید و چون از کشیشان شنیده بود که ظهور پیامبر جدید نزدیک است، خانه را ترک گفت و به سفر پرداخت. مدتی در ((شام «سوریه»|شام)) و ((موصل)) اقامت جست تا آن که در سرزمینهای عربی به اسارت قبیله ((بنی کلب)) در آمد و مردی از ((بنی قریظه)) و را خرید و به ((یثرب)) برد. سلمان در این شهر از ظهور پیامبر آگا شد و چون نشانهای که کشیشان گفته بودند، با پیامبر اسلام منطبق بود اسلام آورد. پیامبر اکرم او را از صاحبش خید و آزادش کرد. از آن زمان، سلمان ملازم رسول خدا گشت و نزد او جایگاهی خاص افت. در ((جنگ خندق)) به پیشنهاد سلمان خندقی در اطراف مدینه کندند.بدین ترتیب سپاه ده هزار نفری مشران تنوانست آسیبی به مسلماان برسند. />طبق روایتی مهر، پیامبر سلمان را از ((اهل بیت)) خود شمرده است. (پیامبر فرمود:«سلمان منا اهل بیت.» ) پس از رحلت پیامبر، سلمان از معدود کسانی بود که از راه حق منحرف نشد و در شمار معتقدان به امامت ((حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام)) قار گرفت. او نزد امیرالمؤمنین نیز منزلتی بسیار والا داشت. در خلافت ((عمر بن خطاب)) به حکومت ((مدائن)) منصب شد. سلمان هیچگا از حقوق ((بیت المال)) برای خود یزی برنداشت و همهی آنرا ((صدقه)) مداد و برای ارار معاش زنبیل میبافت. فضائل سلمان فراوان و روایات در شأن او بسیار است. شیخ طوسی در تاب امالی خو از منصور بن رومی روایت میکند: روزی به امام صادق گفتم:«ای مولای من، سخن سلمان فارسی را فراوان ز شما میشنوم. سبب چیست؟» فرمود:«مگو سلمان فارسی. بگو سلمان محمدی. سبب آن که او را زیاد ید میکنم این است که او به سه خصلت بزرگ آراسته بود: اول آن که خواستهی مولایش امیرالمؤمنین را بر خواستهی خود مقدم میداشت؛ دیگر اینکه فقرا را دوست میداشت و آنان را بر ثروتمندان ترجیح میداد و سوم اینکه به علم و علما محبت داشت.» |
- | نم ال وزبه می باشد. در کدکی بین میحی گرائید چون از کشیان شنیده بود که ظهور پیامبر د نزدیک است، خانه را ترک گته و به سر پرداخت. دتی در ((شام «سوریه»|شام)) و ((مل)) اقامت جست تا آنکه در بلاد عرب به اسارت بیله ((بنی کلب)) در م مردی از ((بنی قریظه)) و را خرید و به ((یثرب)) برد. در این شهر از ظهور پیامر آاه د چو نشانه ی که کشیشان گفته بودند، با یابر منطبق بو ه زودی اسلام آورد . یامبر اکر او را از خواجه اش بخرید آزاد کرد. از آن موقع سلمان ملازم رسول خدا گت و نزد او منزلتی یافت. |
+ | لمان، گشت ز مقا بگی ک نزد شییان دار، نزد ((اه ست)) یز دارای ملت والایی است. ی در 35 یا 36 هری در مدا وا یافت و اکن قب در ما جا رار داد. |
| منابع: | | منابع: |
- | برگرفته از لغت نامه دهخدا |
+ | برگرفته از لغتنامه دهخدا |