تاریخچه ی:
سلجوقیان
تفاوت با نگارش: 19
| V{maketoc} | | V{maketoc} |
| !سلجوقیان | | !سلجوقیان |
| « 590- 429 ق / 1194 -1038 م» | | « 590- 429 ق / 1194 -1038 م» |
- | دولت سلجوقی که توسط دو برادر، ((چغری بیگ)) و ((طغرل سلجوقی |طغرل بیگ)) ترکمان به دنبال غلبه نهایی ایشان بر ((مسعود غزنوی)) به وجود آمد، هر چند از لحاظ نظامی بر عناصر ترک و ترکمان متکی بود، اما از نظر اداری و سیاسی به همان اندازه دولت غزنوی، صبغه ایرانی داشت که بر بستری و آل سلاجقه نیز همچون ((غزنویان)) خود را وارث آیین و رسوم ((آل سامان |سامانیان)) میدانستند. |
+ | دولت سلجوقی که توسط دو برادر، چغری بیگ و طغرل بیگ ترکمان به دنبال غلبه نهایی ایشان بر ((مسعود غزنوی)) به وجود آمد، هر چند از لحاظ نظامی بر عناصر ترک و ترکمان متکی بود، اما از نظر اداری و سیاسی به همان اندازه دولت غزنوی، صبغه ایرانی داشت که بر بستری و آل سلاجقه نیز همچون ((غزنویان)) خود را وارث آیین و رسوم ((سامانیان)) میدانستند. |
- | __ااه :__ />ر ب خاستگا پیدای این وم و دگرگونیایی ک ی وچها مهاتای متوالی ر ات و های سیای میانه رای آن ی آ، الاا موق و اب ادی در د نی. |
+ | نیم قن پس ا ن ه حکومت غرل خراسا پ رفت، قلمرو جانشینن او از ((جیحون)) تا ((رات)) و از فارس تا شام و آناطولی را در بر گرفت و بدین گونه یک خادان غیر ایرانی س ز ذشت چهار سد که ا وط ((ساسانیان)) میگذشت، حدود ایان را ک ه دست وی افتده بود ه وه هد ساسانیان ساند و حتی فرهنگ ایرانی و میراث ساسانی ا در سراسر آن ر کرد. گرچ شیوه فمانروایی آه، با نام ملوک الوایفی مکز گریز و جگهای بی قفه و بیاگد بیشتر یادآور دون ((اشکانین)) ود. |
- | بررسی اقوال مورخان و روایات ارمنی و بیزانسی قدیم هم در این باره کمک زیادی به پژوهشگر نمیکند. با این همه از مجموعه روایات میتوان نتیجه گرفت که این قوم پیش از عهد طغرل و چغری، مسلمان بودهاند. شاید پیش از مسلمانی هم مدتی ((مذهب نسطوری مسیحی)) داشتهاند . | |
- | البته در زمان ارتباط با خانان خزر، که در روایات مربوط به سابقه احوال ((سلجوقیان)) اشارت رفته، یک چند هم تحت تأثیر ((یهودیت در تاریخ |آیین و فرهنگ یهود)) بوده باشند. | |
- | __شیه میتی سلجوقیان اولی : __ الته در ان ره ک قی میتوا ا ام قرای نان میدهد که یچ یک از ان گریهای هبی، رگز و ن نشد ک این وای ا رانی و ق غارت د بردارند. با ن که اا ا پادشاهن و سکردگان ک ک هد اایان و نویان، موجات شیی ها را با شیوه تی برتر ز اکاری و یاانگردی ا د، م طایف وقی همچنن ((خوی)) یاردی خود را ا داد. |
+ | !ت گیری سلجوقیان />!!آغاز کار سلجق پس ا مرگ دُقاق فرزند وی لجوق مورد توجه یغ قر گرت و با قب با «= جلو دار لشکر» مفخر شد. سلجوق چون خود را به بیغ سیار نزدیک میدید، به خد اجازه داد روی ر حرمخانه پادشاه ره، بااتر از زان و فنان وی بنشیند. زان یغو ای رفتا «ناند» را اده بردند و از وی نبیه او وتا دند. چون سلجوق از عزم پادشاه ر سیست کردن و، طلع ، د از خیشان و لوران و جنگویان همراه بار و به، رکستان را ترک گف و هار ماواالنهر شد ا ((مقند)) یش گ. چنی ند اامت رد و در مانا بود که ال آورد. |
- | صاب (__لوقنامه__)، تیره سلجوقیان ا ا رند بازان از خی به ام (( سلجوق ))یاند. خی وران لجوق را پر دُقا یا قا «= کمان» دانسهاند. دُقا یان دت انده ی فرنده کستان و ردی مم و با را بود. چن دری و بی باکی یادی خد نشان داد، او را تمَمای «= کمان» یواند. |
+ | !!اتب نظامی سلجوق در همین یام و اقمت ی در ُند د ک برخی از طای ر از ای جند، رخوست باج خراج کردند. سلجوق ی ا رات اج بر ذر داشت با اران خود، با سپهیان ایک نگ پردخت نها فر کد. ن پ سلجوق اعتبار و درت زیادی ک کد و ال میرا و پادشاان در د «کار» از وی اتفاده میکد، چنان که، ابرایم امای ن در ن با ایلک خان از سوق یای طبید. |
- | !ته ی به سلجوق پسر دُقاق پس از گ دقاق، فرزند ی، سلوق مو توجه بیغ رار گرت با لق ساشی «= جلو ار شک» مفخر شد. سلوق چن خو را به بیغو بسیار ندیک میید، ب خو از دد، روزی ر رخانه پاداه رفته بالاتر از نا و فرزندان وی نشند. زن یو ین فتار «ناپسند» را ه ادشه ردند از وی نی و واتار شدد. چن سل از عزم اه در یاست رن خود، ملع شد، با ص ن از خویشان و دلاوران جگجویان ود به همراه ار و نه ترکستا را ترک گفت و سپر ماوراءالنه شد و ره ((مند)) ی گر. به گه (میر وا) چدی در جد اقات کر و در همن بود ک اسلام رد. |
+ | !! سلجوق سق چهار س شت ب اای اسافیل یکیل وی بیغو و یون. میکئیل موی ی د روزگر انی د یک از نگا، ز ی رداته کشه دند. یکی ود اای د س ب امای رل یگ و چ بی ود. ین و برار بون ک توسن در ه معد وی یهی و سجقیا ر مک ساد. |
- | !نب سلجوق با ایلک ان در هین یام اقمت وی جد ک رخی ز طایف ک ا ای ُند رواست ج و خرا کردند. سل وی را ز دات باج ر اشت ا اران خود، با پاهیان(( یلک ا ))ه جگ ات و نها مفر کد. آن پس جوق اتبار قدرت زیی کس کرد و اغب امیران پااان د «کا» از وی ا میکردن چنن ک، اراهیم ساای نی برد با ایلک خن ز سق یای طبید. |
+ | !رابه لاطین سلجوقی با خلفای ((غداد)) رابطه سجوقیان ا ربر امی س؛ ینی یفه ا ی مبن ر یک یاست ون و پیروی ا یک سل اصول دیپلمای ود. ا همان ه رل ا یان فاروایی قوم، پاشاهان لق قتی ا ه یید لیف ودن نست وی اهار روتنی و کسری میکردند و نگامی ک ا ای ی یا، با وی وی ات همسری دتن ایاا ردهایی خونت میز ا میداد. |
- | !پران سلجوق سلجوق چهار پسر داشت به نامهای؛ اسرافی، میکئیل، موسی بیغو و یونس. میکائیل و موسی بیغو در وزگار جوانی در یکی از جگها، زخم سختی برداته و کشته شدند. میکائی خد دارای دو پسر به نامه؛ غرل بیگ و چغری بی بد. همی دو برادر بودند که انستند ر عهد مسعود غزنوی، پایههای دولت سلجوقیان را متحکم سازند. به هر حال نیم قرن پس از آن که حکومت طغرل خراسان پا گرفت، قلمرو جانینان او ((جحون)) تا ((رات)) و ز فارس ت ام و ناطولی را در بر رفت و بدی گونه یک لاله غیر ایرانی پس از گذشت چهار سد که از سقوط ((ساسانیان)) میگذشت، حدود ایران را که به دست وی اتاده بود به وسعه عهد ساسانیان رساند و ی فرهنگ ایرانی و میراث ساسانی را در راسر آ نشر کرد. گرچه شیوه فرمانروایی آنها، با نظا ملوک الوایفی، مرکز گری و نهی ب قفه و بیااگردی، بیشتر یادآور دوران ((اشکانیان)) بود. |
+ | لیف باسی در وران اتدا ای وم، گر مث دوران (( ویه)) در رایط ف نو، اا ا تیم و ری اهری ه که از سوی ساانیان و نویان در وی اظا مید، وا نبود. |
- | !رابطه فرمانروایان سلجوقی با خلفای ((بغداد)) رابطه سلجوقیان با رهبر اسمی عالم اسلام؛ یعنی خلیفه بغداد نیز مبتنی بر یک سیاست روشن و پیروی از یک سلسله اصول دیپلماسی نبود. از همان عهد طغرل تا پایان فرمانروایی قوم، پادشاهان سلجوق، وقتی محتاج به تأیید خلیفه بودند، نسبت به وی اظهار فروتنی و خاکساری میکردند و هنگامی که از حمایت او بی نیاز، با وی دعوی رقابت و همسری داشتند و احیاناً برخوردهایی خشونت آمیز نشان میدادند. خلیفه عباسی در دوران اقتدار این قوم، اگر چه مثل دوران ((آل بویه)) مورد تحقیر و اهانت دایم نبود، اما با تعظیم و تکریم ظاهری هم که از سوی سامانیان و غزنویان در حق وی اظهار میشد، مواجه نبود. در اغلب مواقع در این دوران، خلیفه بغداد همچون «فرمانروای واتیکان» قدرتش محدود به قلمرو کوچک خویش و نظارت بر امور شرعی بود، و حتی اتابکان و ((خوارزمشاهیان)) نیز، خلیفه را تنها در همین محدوده مورد تأیید قرار میدادند. |
+ | در اغلب مواقع در این دوران، خلیفه بغداد قدرتش محدود به قلمرو کوچک خویش و نظارت بر امور شرعی بود، و حتی اتابکان و ((خوارزمشاهیان)) نیز، خلیفه را تنها در همین محدوده مورد تأیید قرار میدادند. |
- | !تداوم احوال عهد سلجوقیان به سلسله های بعدی | |
- | در واقع وقتی تاریخ از دوران سلجوقیان یاد میکند، اتابکان، خوارزمشاهیان و حتی غزنویان لاهور و غوریان را هم به این دوران منسوب میدارد، | |
- | * چرا که امتداد ایام آنها در این عصر و حتی بعد از این دوران، چیزی به جز ادامه اوضاع و احوال عهد سلجوقیان نیست و اکثر عوامل سیاسی و اجتماعی عهد سلجوقیان تا مدتها بعد هم در احوال این سلالهها باقی ماند؛ | |
- | همان گونه که سلاطین سلجوقی، خلفای بغداد چون ((مسترشد)) و ((راشد)) را از فکر مداخله در امور خارج از حوزه امور شرع مانع شدند، اتابک آذربایجان - ((شمس الدین ایلدگز)) - سیاست را کار پادشاهان میدانست و خلیفه را تنها در امور مربوط به شرع محق میشناخت. محمد خوارزمشاه هم در برابر ناصرِ خلیفه با خشونت و اهانت رفتار میکرد و حتی در عزل او و در خاتمه دادن به ((خلافت)) عباسیان نیز اراده خود را آزاد مییافت. | |
- | !انتظام ملوک الطوایفی از طریق قدرت فائقه سلطان ملوک الطوایفی رایج در این عصر هم از طریق قدرت فائقه سلطان تحت نظارت بود. چیزی که این نظارت را تا پایان عهد سلجوقیان تأمین کرد، ترتیبات دیوانی و نظام اداری بود که هر چند شاهزادگان و حکام - ملوک الطوایف - به آسانی به آن گردن نمینهادند، اما به هر صورت نوعی انتظام قابل قبول را در سراسر قلمرو آل سلجوق برقرار میداشت. از سوی دیگر، خوی بیابانی امیران ترکی آل سلجوق و ((قدرت مطلقه)) و عشق به غارت و استبداد این امیران، نظام دیوانی و صاحبان دیوان را که به هر تقدیر نظم و نسق و حساب و کتاب از لوازم و ضرورتهای شغل آنان بود، این وزیران و دیوانیان را در مقابل سلطان قرار میداد زیرا استبداد و اِعمال قدرت بدون حسابرسی و حساب دهی پادشاهان، نظام دیوانی را بر نمیتافت. به همین جهت بارها پادشاهان سلجوق وزیران خود را کشتند و یا به کشتن دادند و یا به دست دشمنان سپردند و اموالشان را مصادره کردند. |
+ | !انتظام ملوک الطوایفی از طریق قدرت سلطان ملوک الطوایفی رایج در این عصر هم از طریق قدرت فائقه سلطان تحت نظارت بود. چیزی که این نظارت را تا پایان عهد سلجوقیان تأمین کرد، ترتیبات دیوانی و نظام اداری بود که هر چند شاهزادگان و حکام - ملوک الطوایف - به آسانی به آن گردن نمینهادند، اما به هر صورت نوعی انتظام قابل قبول را در سراسر قلمرو آل سلجوق برقرار میداشت. |
- | !ناسازگاری سلجوقیان زندگ ری ندگی هی پذیر نم نو با یعت دی و ی بیانی و ایلتی نه ساار ند و قی و ن لوازم و طبعات آن ا حم نمیهادند. الب این که برخی ز سطین جوی ف ای تناق از خو ق و ریهای نش ادند، چنان ک غر یک برای ایاد یک دول ترکمای لا ی تا برادرش چغری ا از فکر غارت خراسن بر حذر دارد. اما و یک دوت مرکی و قدا ملقه شاهانه ا نظام دیوانی به ارث رسیده نیز نتوانست بر این طبع مال اندوزی و غارتگری خوی ترکمانان فئق آید. |
+ | از سوی دیگر ی یبنی ایرن رک آ سو و ((قت مقه)) و ش به غا و اتاد این ین ظام دیوانی و احن دیان ا که به هر یر ن و ق و کتا از لو و ضررهای ش نان بود، این یرا و یوانیان ا د ما لان قرار میاد زیرا اسبداد و اِعمال ق بدو حسابری و ا هی پادشاهان نظام دیوانی را بر نمیتاف. |
- | ! نظام ((اقطاع)) و سستی بنیان های حکومت با توسعه و رایج شدن نظام اقطاع، بزرگان و امیران خود را در مجرای انونی انداخته و به نام قنون و حکومت، اقدامهای مستبدانه را مشروع و مقبول ساند. در عین الی که بنیانهای حکوت را نی سست و ب دوام نمودند. به هر حال این شبانان راهزن و بیابانگرد، بعد از غلبه بر مسعود، در مرو و همچنین نیشابور، خطبه سلطنت به نام خود خواندند و آغاز فرمانروایی آل سلجوق را اعلام داشتند. این جابجایی سلطنت از غزنویان به سلجوقیان دست کم برای مردم ایران با وجود استمرار برخی از معایب و مصیبتهای گذشته که ناشی از طبیعت این قوم و استبداد مطلقه، حاکم بر ایران بود محاسن و منفعتهایی نی به همراه دشت. چه میران اولیه قوم که تربیت شدگان وزیرانی با کفایت و مدبر و توانا همچون خواجه عمید الملک کندری، و خواجه نظام الملک طوسی بدند، این میزان درک و اهی منافع دراز مدت دولت خود را داشتند که بخشی از اموال ستانده شده را صرف رعایا، تعمی جادهها، امنیت راهها، ساختن پلها و رباطها کنند، از آن که بدون نظارت آنها بر احوال رعایایی که میباید بر وفق آیین حکومت، منافع مادی و نیروی نظامی آن را تأمین کنند، ممکن نبود. |
+ | به همین جت باها سلاین لوی، وزیران خود را کشتند و یا به کشتن دادند و ی به دت شمنان سردند و اموالان را مادره کردند. |
- | *__((عمت ایران در دران سوقیان ))__ |
+ | !!زمینداری سلجوقی ((نظام اقطاع ر عهد سلجوقیان|اقطاع)) و سستی بنیان های حکومت />با توسعه و رایج شدن نظام اقطاع، بزرگان و امیران خود را در جرای قانونی انداخته و به نام قانون و حکومت، اقدامات مستبداه ا مشروع و مقبول ساختند. در عین حالی که، بنیانهای حکومت را نیز سست و بی دوام نمودند. |
| + | به هر حال این شبانان بیابانگرد، بعد از غلبه بر مسعود، در مرو و همچنین نیشابور، خطبه سلطنت به نام خود خواندند و آغاز فرمانروایی آل سلجوق را اعلام داشتند. |
- | !کل گیری دیوان الی ولتی در مدتی که سلطنت اجه به ی دستا وار زمان دیوان، مال وعه یافت، دران فرمانایی سلجوین ران شکل گیی نتهای ای، و عر رقی و توسه نای و مار ، ک می وا ا امک طی ر این توفق نقش غی قاب اکار داشت. |
+ | ین ایی سلطنت ز غزویا به وقین دست ری م ایران ا وو استرار برخی ا عایب و صیای گته که ناشی ا یع ین قوم و اسدا ملق ک یان د اس مهایی نی ب همرا داشت. |
- | تیجه ک کوت سجویا ر مقیه زنویان که تنها متکی ب یک اشین نگی و مرب و تامی بود اقهی به ازدگی و امیتی ب ضور طولانی دت خو در مناط حت و سطرهاش نمیداد بسیار موفقر عل کرد. کومت این فرمانروایان یر یرای نمونهای د که در رعای آدب عدالت و در مایت ز ارکا ریعت، خیلی یش از ن چه حکومت غزنویا، آغاز فرمانایی خویش، داعیه آن را شتد و بر ل تیا یکفند، یق اصل کر تای نیکو و سنهیی تمدن ساز در ی وره برای یندگان به یادگار ذاشتند. |
+ | ه ی ویه و ک ری گن وزیرانی ب کای و مبر و تان همچو اه ید املک کر خوه نظا ک وسی بود این میزان رک و گای مناف درا مد دولت خود را اشتن ک خی از موا ان شده را رایا تی جا، ی را، ستن و رباها نند. |
- | !فانروایان ویان: |
+ | دن نظارت آنها بر احوال رعایایی که میباید بر وفق آیین کم، منافع مادی و یروی نظامی آن را تأمین کنند، ممکن نبود. |
- | *((طغرل سلجوقی)) *((ری بیگ سلجوق)) *(( ارسلان سی)) />*((ملکه قی)) />*((رکیار لجوی)) />*((م بن که لوقی)) *((سنجر لوقی)) />*((ممو ن لکا سلی)) />*(( مم ن ملکشا وی)) />*((م بن ممد ب ملکه سقی)) *((ملکشاه بن محمود لوقی)) />*((مم ب محمو سلوقی)) *((یان ا ب م قی)) />*((لان رن بن ل سلقی)) />*(( ن ارسان ی )) |
+ | !ورت وزیران با کفایت ه حال این ک یز گیای اریخ این مرز و ست ک پ بارترین، ر آهین و لییترین دور ن در یا سای نی سمی مقرن فرمایی قوی یگه بیابانگد بد که عهد سایان و نویان یشر ب حل یباگردی راهزنی ر اطرا ((بخارا)) مزی ی اسان ر میکد هی گونه پیون قل ملحظای ن و فرنگ شیی نداشتند. |
| + | عامل عمده توفیق آنها در نیل به این موفقیت غیر منتظره، اتکاء آنها بر ایمان مذهبی و اعتمادشان بر دستگاه وزارت بود که هر چند در اواخر چندان استوار نماند، در همان آغاز کار به استقرار دولت و قدرت و شوکت آنها کمک بسیار کرد. |
| + | این که خواجه نظام الملک وزیر در اواخر عمر که از جانب سلطان تهدید به عزل شد، گفته بود |
| + | __«دولت آن تاج به این دوات وابسته است»__ |
| + | نقش وزارت را درتوسعه و تنظیم دولت آنها خاطر نشان میکرد و حوادث بعدی نیز نشان داد که خواجه گزاف نمیگفت. |
| + | در مدتی که سلطنت سلاجقه به حمایت دستگاه وزارت و سازمان دیوان، مجال توسعه یافت، دوران فرمانروایی سلجوقیان دوران شکل گیری سنتهای اداری، و عصر ترقی و توسعه صنایع و معارف شد، که مساعی خواجه نظام الملک طوسی در این توفیق، نقش غیر قابل انکار داشت. |
| + | نتیجه آن شد که حکومت سلجوقیان در مقایسه با غزنویان که تنها متکی بر یک ماشین جنگی و مخرب و تهاجمی بود و علاقهای به سازندگی و اهمیتی به حضور طولانی مدت خود، در مناطق تحت نفوذ نمیداد، بسیار موفقتر عمل کرد. |
| + | حکومت این فرمانروایان غیر ایرانی نمونهای شد که در رعایت آداب عدالت و در حمایت از ارکان شریعت، خیلی بیش از آن چه حکومت غزنویان، در آغاز فرمانروایی خویش، داعیه آن را داشتند توفیق حاصل کرد و نتایجی نیکو و سنتهایی تمدن ساز در همین دوره برای آیندگان به یادگار گذاشتند. |
| + | !((فرمانروایان سلجوقیان|فرمانروایان سلجوقی)) |
| !مطالب مرتبط با موضوع: | | !مطالب مرتبط با موضوع: |
| *((نظام دیوانی در عهد سلجوقیان)) | | *((نظام دیوانی در عهد سلجوقیان)) |
| *((میراث فرهنگی و تمدنی سلجوقیان)) | | *((میراث فرهنگی و تمدنی سلجوقیان)) |
| *((مشربهای مذهبی در عهد سلجوقیان )) | | *((مشربهای مذهبی در عهد سلجوقیان )) |
- | *((زمین داری در عهد سلجوقیان ))( __نظام اقطاع __)
|
+ | *((زمین داری در عهد سلجوقیان ))__ ( اقطاع )__ |
| + | !همچنین ببینید |
| + | *((خاستگاه و دین سلجوقیان)) |
| + | *((تداوم مناسبات سلجوقیان با خلفا در سلسله های دیگر)) |
| + | *((ناسازگاری سلجوقیان با زندگی شهری)) |
| + | *((حکومت سلجوقیان، دورانی از عظمت و ثبات نسبی)) |