تاریخچه ی:
سخنان ابوبکر بعد از خطبه فدک
تفاوت با نگارش: 1
| V{maketoc} | | V{maketoc} |
| !سخنان ابوبکر بعد از خطبه فدکیه | | !سخنان ابوبکر بعد از خطبه فدکیه |
- | ((ابن ابی الحدید|ابن ابی الحدید ))در شرح ((نهج البلاغه ))خود مینویسد: خطبه غراء و استدلالی فاطمه علیهاسلام بر ((ابوبکر|ابوبکر ))گران آمد. پس به منبر رفت و گفت: ای مردم این سخنها چیست که میشنوم؟! این آرزوها در عهد ((حضرت محمد مصطفی صلی الله علیه و آله|رسول خدا ))کجا بود؟! آگاه باشید هر کس شنیده بگوید و هر کس دیده تکلم نماید. او (یعنی ((امیرالمؤمنین|امیرالمومنین علیه السلام ))) روباهی است که شاهد ش دم اوست و او ملازم است با هر فتنه و آشوبی و چون فتنه خاموش گردد میگوید دوباره آن را شروع کنید و آتش فتنه را برانگیزید. از افراد ضعیف ـ مانند ((ام ایمن|ام ایمن ))ـ کمک میگیرد و از زنان - مانند فاطمه - یاری می جوید. |
+ | ((ابن ابی الحدید|ابن ابی الحدید)) در شرح ((نهج البلاغه)) خود مینویسد: خطبه غراء و استدلالی ((حضرت فاطمه زهرا علیهاسلام|فاطمه علیهاسلام)) بر ((ابوبکر|ابوبکر)) گران آمد. پس به منبر رفت و گفت: ای مردم این سخنها چیست که میشنوم؟! این آرزوها در عهد ((حضرت محمد مصطفی صلی الله علیه و آله|رسول خدا)) کجا بود؟! آگاه باشید هر کس شنیده بگوید و هر کس دیده تکلم نماید. او (یعنی ((حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام|امیرالمومنین علیه السلام)) ) روباهی است که شاهدش دم اوست و او ملازم است با هر فتنه و آشوبی و چون فتنه خاموش گردد میگوید دوباره آن را شروع کنید و آتش فتنه را برانگیزید. از افراد ضعیف ـ مانند ((ام ایمن|ام ایمن)) ـ کمک میگیرد و از زنان - مانند فاطمه - یاری می جوید. |
| او مانند ام طحال است (زنی که در جاهلیت، فاحشه بود) و دوستدار عمل زشت. ای مردم آگاه باشید اگر بخواهم میگویم و اگر بگویم، رازها را از پرده بیرون میریزم ولی تا وقتی به من کاری نداشته باشند، ساکتم. | | او مانند ام طحال است (زنی که در جاهلیت، فاحشه بود) و دوستدار عمل زشت. ای مردم آگاه باشید اگر بخواهم میگویم و اگر بگویم، رازها را از پرده بیرون میریزم ولی تا وقتی به من کاری نداشته باشند، ساکتم. |
- | سپس ابوبکر به ((انصار|انصار ))رو کرد و گفت ای گروه انصار من سخن سفیهان و نا بخردان شما را شنیدم و سزاوارترین کسی که باید به پیمان رسول خدا وفادار باشد شمایید. رسول خدا به سوی شما آمد و او را پناه دادید و یاری نمودید. |
+ | سپس ابوبکر به ((انصار|انصار)) رو کرد و گفت ای گروه انصار من سخن سفیهان و نابخردان شما را شنیدم و سزاوارترین کسی که باید به پیمان رسول خدا وفادار باشد شمایید. رسول خدا به سوی شما آمد و او را پناه دادید و یاری نمودید. |
| آگاه باشید که من کسی را که استحقاق ندارد کمک نمیکنم؛ نه با دست نه با زبان. سپس از منبر پایین آمد. | | آگاه باشید که من کسی را که استحقاق ندارد کمک نمیکنم؛ نه با دست نه با زبان. سپس از منبر پایین آمد. |
- | !مقصود ابوبکر از آن سخنان بیشرمانه |
+ | !مقصود ابوبکر از آن سخنان |
| ابن ابی الحدید میگوید به استادم گفتم: ابوبکر در این کلام به چه کسی گوشه میزند؟ استادم گفت گوشه نزده، بلکه تصریح کرده. گفتم اگر تصریح کرده بود، نمیپرسیدم. استادم خندهای کرد و گفت: مقصود ابوبکر، علی بن ابیطالب است. | | ابن ابی الحدید میگوید به استادم گفتم: ابوبکر در این کلام به چه کسی گوشه میزند؟ استادم گفت گوشه نزده، بلکه تصریح کرده. گفتم اگر تصریح کرده بود، نمیپرسیدم. استادم خندهای کرد و گفت: مقصود ابوبکر، علی بن ابیطالب است. |
- | گفتم آیا واقعا تمام این کلام و این نسبتهای ناروا را در مورد علی بن ابیطالب گفته است؟ گفت: بله، ای پسرم، صحبت فرمانروایی است. (یعنی برای رسیدن به حطام دنیا دست به هر جنایتی میزنند.) گفتم: انصار چه جوابی دادند؟ استاد گفت: انصار شروع کردند به ستودن و تعریف از علی بن ابیطالب؛ و ابوبکر ترسید اوضاع به هم بخورد و بر او بشورند. لذا آنها را از صحبت نهی کرد. | |
- | !واک ام لم از سان اوکر />ی جما لدین شامی تا د لم میویس: ((ام مه|ا لمه ))وقی سن ابوبکر را نید گت ی ای خنها د رد ی م فطمه یهااسلام گفته یشو؟ به ا های ا بین اناا که ر داان پهیکرن روش یا و ((ملاکه ))بر ر او ت کیدهاند. |
+ | گفتم آیا واا تمام ین کلام این نستای ناو را مرد لی بن ابیلب فته ا؟ ف: ل، ای سم، حبت رماویی اس. (یعنی برای سیدن ا نیا دت ب ر نیی میند.) گفم: صار چه جابی دادد؟ استاد گفت: اصار شرو کدد به یف ا لی بن ایطاب؛ ابوبکر رسید اضاع ه هم ور بر او شد. لذا نها ر از بت نهی کد. |
- | امه ان پاکن رش کر و تین و زرگ و ا هترین و ریت یفته. آیا گمان میکنید که خد امیرنش ز او رام کرده ولی به او علام نفموده؟ ر الیکه خدان فرو- ای س - اوا دیک ود ر اذا ک و ا ن تان. |
+ | !اکن ام سلمه ان ابوبک />شی ین ای ر تاب ر لنی مینویسد: ((م سلمه|ام لمه)) وقتی سخن بوک ر شنی، گفت آیا این ا د مور شی مل فامه علیهالام گفه میشود؟ و ه خدا م فرشتی است بین نساا ک ر داا هیزکاران پور یا و ((ملاکه)) ا ست کیهاند. |
- | آیا زرا یهاسلام با دستور رسول خدا مخا میکن در الیکه او بهترین ز و مر ای جونان - ((رت م ن مجتبی علیه اام|سن ))و ((حضرت امام حسین علیه لسلم|حسین ))- و همدو ((ضرت مریم|مریم ))ات و رال خداوندی ه پدرش تمام ده. به خدا سم ول خدا فطمهش را در رما ر دلو ود و از چپ و راست به او کک میکد. آرا باشید ک به همین زودی سول خدا را یار میکنید و اون منتقم، ود میگرید. وای بر شا به زودی خواهید فهمید. |
+ | اه در داما کان د کره و به بهترین رگ د و ا هرین بیت یا. آیا گمن میکنید که سول د میران ر ا او رام کده ولی به ا لام نفموده در ای دون فمود - ای رسو م- اوا نزدیک ود را نار کن و ا من را. |
| + | آیا زهرا علیهاسلام با دستور رسول خدا مخالفت میکند؟ در حالیکه او بهترین زنان و مادر آقای جوانان بهشت - ((حضرت امام حسن مجتبی علیه السلام|حسن)) و ((حضرت امام حسین علیه السلام|حسین)) - و همدوش ((حضرت مریم|مریم)) است و رسالت خداوندی به پدرش تمام شده. به خدا قسم رسول خدا فاطمهاش را در سرما و گرما دلسوز بود و از چپ و راست به او کمک میکرد. آرام باشید که به همین زودی رسول خدا را دیدار میکنید و بر خداوند منتقم، وارد میگردید. وای بر شما به زودی خواهید فهمید. |
| ابوبکر، آن سال ام سلمه را از سهمیهاش محروم کرد. | | ابوبکر، آن سال ام سلمه را از سهمیهاش محروم کرد. |
- | منابع: بحار الانوار، ج 29، ص 326.
در النظیم ـ فاطمة الزهراء قزوینی/505. |
+ | !منابع: *بحار الانوار، ج 29، ص 326. *در النظیم ـ فاطمة الزهراء قزوینی/505. |
- | مراجعه شود به:
((حضرت زهرا و فدک)) |
+ | !مراجعه شود به: *((حضرت زهرا و فدک)) |