تاریخچه ی:
سبک خراسانی
تفاوت با نگارش: 6
- | سبک خراسانی که آن را سبک ترکستانی هم می گویند در واقع طرز و شیوه شاعران خراسان و ماوراءالنهر است. در این شیوه که از ابتدای شعر فارسی یعنی اوایل قرن چهارم تا اواسط قرن ششم ادامه دارد، شاعران و استادان زیردستی مانند: ((رودکی))، ((فرخی))، ((عنصری))، ((فردوسی))، ((منوچهری))، ((ناصرخسرو))، ((سنایی)) و مسعود سعد سلمان ظهور کرده و شیوه خراسانی را به کمال رسانیده اند. سبک خراسانی دو مرحله دارد: |
+ | سبک خراسانی که آن را سبک ترکستانی هم می گویند در واقع طنز و شیوه شاعران خراسان بوده است. |
- | __~~maroon:یکی دوره سامانی و دیگر دوره غزنوی و سلجوقی.~~__ |
+ | در این شیوه که از اولین دوران های شعر فارسی یعنی اوایل قرن چهارم تا اواسط قرن ششم ادامه داشت.
شاعران و استادان زیادی مانند: ((رودکی))، ((فرخی))، ((عنصری))، ((فردوسی))، ((منوهری))، ((ناصرخسرو))، ((سنایی)) و ((مسعو سعد سلمان)) ظهور کرده و شیوه خراسانی را به کمال رساندند.
سبک خراسانی دو مرحله دارد:
__~~maroon:دوره سامانی و دوره غزنوی و سلجوقی.~~__ |
|
| |
|
| |
| | | |
| | | | | |
- | {img src=http://daneshnameh.roshd.ir/mavara/show_image.php?id=20464} |
+ | {img src=img/daneshnameh_up/d/d8/khorasani.jpg} |
| | | |
| | | |
| | | | |
|
- | __در دوره سامانی، __ سادگی بیان و کهنگی تعبیرات و اصطلاحات ی غلبه کلمات فارسی بر واژه های عربی و توجه به توصیفات طبیعی و ساده و محسوس و عینی از ویژگیهای شعر محسوب می شود. |
+ | __در دوره سامانی، __ سادگی بیان و کهنگی تعبیرات و اصطلاحات ب خبی مخص است. غلبه کلمات فارسی بر واژه های عربی و توجه به توصیفات طبیعی و ساده و محسوس و عینی از ویژگیهای شعر این دوره محسوب می شود.
موضوعاتی که در شعر این دوره مطرح می شود غالباً یا مدح است و یا هجور و هزل که هر دو ملایم است و معتدل و دور از اغراق. تغزلات عاشقانه و پند و اندرز و حکمت با شیوه ای شاعرانه و نه عالمانه نیز از مشخصات شعر این دوره به شمار می رود.
از قالبهای مهم در این عصر می توان به ((قصیده )) و ((مثنوی )) اشاره کرد. در ((قصیده )) معمولاً موضوع مدح و هجو و تغزل است و در مثنوی تمثیل و داستان و حماسه بیان می شود.
قالبهای دیگری مانند ((رباعی )) و ((دوبیتی )) گه گاه در یک دوره دیده می شود و تعداد آن ها بسیار اندک است.
صنایع لفظی و معنوی در شعر این دوره اگر وجود داشته باشد خالی از تکلف و تصنع است در حدی نیست که بتوان به آنها اعتنا کرد.
استفاده از بعضی معلومات علمی و برخی آیات و احادیث نبوی و روایات تاریخی و حماسی هم در شعر این دوره وجود دارد اما همه ی این مواد چنان در کلام به کار رفته است که صفت اصلی شعر این دوره یعنی سادگی بیان همچنان برجا می ماند و از بین نمی رود.
سبک خراسانی در دوره غزنوی و اوایل سلجوقی گذشته از بعضی مختصات لفظی و خصایص دستوری که در واقع مربوط به زبان و لهجه ی منطقه خراسان قدیم می شود، با شعر دوره سامانی تفاوتهایی دارد.
از جمله این که سادگی بیان، جای خود را به استحکام و سنگینی کلام می دهد و شعر تا حدی به پختگی می رسد. |
- | انی در شعر ین وه ی ید الاً یا م است یا و و ه ک ر ملایم است و معل و دور از اغرا. گه از آن، تغزلا قه و پن ندر و مت ب شیوه ای عرنه نه المانه مانی این وه به شمار می رد. |
+ | د شعر ((فخی )) ص اگی همه است، اا گی و ستحکا کا در کاملاً مشهود است. ((عنی )) و ((منوچهری )) ها ((نا )) و ((سنیی )) ب دری ادی طبیی را ز عر ک راسانی و می ازند و ن تا حدی میان می برد. |
- | قلبهای هم در ای عر یکی ((قصیده )) است یگر نوی. قیده معمولا دح و هور و و در مثنوی تمیل و استان و حماسه سروده می شود. البهای یگری من ((رباعی )) و ((دیی )) گه گه در یک دو دیده می ود که بسیار اندک است و ناچیز. |
+ | بک ای دور بعی قا ی ه ماد ((ری د)) و ((تکیب ند)) و ی ((م )) و ((ه )) ه ود می ید. |
- | نایع ی و منوی در ر ای دوره اگر و ارد، خالی تکلف و تصنع است و بسیار اندک. |
+ | ا این ه ((قیده )) و ((منوی )) قاب های ر این ک است. |
- | ستاه از بضی معلوما علی و برخی آیات حادیث نبوی و وایت تیخی حمای در شعر این دوره وجود دارد اما همه ی این مواد چنان در نسج کلام به کار می رود که صفت اصلی شر این دوره ینی سدگی بیان همچنان برجای می ماند و از بین نمی رود. |
+ | ای بیع اعم ا لظی و نوی و نوا تیا در شعر این دوره رواج داشه س. |
- | ما __بک خراسانی ر غزنوی اوای سوقی__ گذشته از ی صات لفظی و صای ستوری که وقع مربو ه با و هجه ی منطقه اسان قدیم ی ش، شعر وه سامنی تفاوهایی دارد. از مله این که گی بین، جای ود را ب استحکام و فخات کام می هد و شعر ا حدی ب پتی می د. |
+ | ارانی منن صری، نوچهر اصرخسرو سیی از ات فلسف ((نجوم))، یی و عضی مبث و طیی ک شعر و اتفاه می کند و ه این یب نگی اما ه شعر د می ند. |
- | ه چن عر ((فرخی )) با صفت سادگی همراه ات، اما پتی و استحکام کام در آن کاملاً مشهود است. عنصری و ((منوچهری )) و عدها ((ناصرسرو )) و ((نایی )) به تدریج سادگی بیعی را از شعر سبک خراسانی ور می سازند و را ا دی میان می ر. |
+ | فاده ا احادیث و آیات رآنی و نیز شعار ری در میان اعران ین دو روا یری ی. |
- | در سبک ای وره بعضی قالب های تاز مانند ((ترجیع بند)) و ((ترکیب بند)) و نیز ((مسمط )) و ((قطعه )) به وجود می آید. با این همه ((قصیده )) و ((منوی )) ا قال های معبر این بک است. صنای بدیهی ام ز ظی و منوی و انوع تشبیهات مکب و مشرو عر این دوه روا می یبد. نایع دیعی از صور لوم و ضروریا عر و شاری خرج می شود و رای نشان دادن چیره دستی بحر در نو اب و لاغت هننمایی ها نموده می ود و تی بعضی صنایع متکلفانه در شعر ورد می گردد. |
+ | لا منهری که دیون اعا عبی ا ا بردا ی وانت ود ر یر نفو و تای ن ار ا و نارخرو و نایی وا و مطلعات ینی ود ا در شعر خوی می آوردند. |
- | اعرانی مند عن منوچهی، ناصرخسرو و سنیی از اصطحات لسفی، ((جوم))، ریاضیات و ی باحث عم بیعی و پشکی در شعر و اتفاده می ک و دین ری وعی بغه امانه ب ر ود می نن. استفاده از احایث و آیات قرآنی و نیز اار بی در یا شاعا این دوه رواج بیشتی می یاد. |
+ | یان موعی منن ح جو و ل و کمت در شعر ین دوه اامه یا ولی ر ای یان غا دی افه ویی زیار ه و در اع نوی تکمل یاف. |
- | ملا منوچهری ک دیان ار زیان را ز برداد نمی واند خود از یر نفوذ و تای آ خارج سازد و نصرخسر و نایی مومات و ماعات دینی خد را در خویش می آورند. |
+ | ا ای همه کسای انند نا سرو، م اغراق میز را ه یک و نهادند و کم و ین و ال را ای مای رار ند. |
- | معانی شعری مانند مدح و هجو و تغزل و پند و حکمت همچنان ادامه دارد جز آن که در این معانی اغراق و تا حدی اضافه گویی زیادتر می شود و در واقع نوعی تکامل می یابد. با این همه کسانی مانند ناصر خسرو، مدح اغراق آمیز را به یک سو می نهند و حکمت و دین و اخلاق را به جای آن معنای قرار می دهند. هر چند در ابتدای این سبک روح ملی و حماسی خاصه در دوره سامانی جلوه ای بارز دا در پایان آن این روحیه تضعیف می شود و جای آن را روحیه اخلاقی و زاهدانه ناصرخسرو و صوفیانه ی سنایی ی یرد. |
+ | هر چند در ابتدای این سبک روح ملی و حماسی خاصه در دوره سامانی جلوه ای بارز دا ولی در پایان آن این روحیه تضعیف شده و جای آن را روحیه ی زاهدانه کسانی مثل ناصرخسرو و اخلاق صوفیانه ی شاعرانی چون سنایی ر رد. |
- | ببراین شروع این سبک با روحیه حماسی است و پایان آن با روحیه صوفیانه. |
+ | ب ور خلاصه می توان گفت شروع این سبک با روحیه حماسی و پایان آن با روحیه صوفیانه. |