منو
 کاربر Online
746 کاربر online
تاریخچه ی: ساسانیان

V{maketoc}
!روی کار آمدن اردشیر ساسانی
ساسان ، ((موبد))ی از دودمان نجبا بود بر ((آتشکده)) ی آناهیتا در شهر ((استخر)) ریاست داشت . پسرش بابک در شهر خیر در کنار ((دریاجه ی بختگان)) حکومت می کرد . بابک پس از ساسان جانشین پدر شد و خود را شاه خواند (208 م)
در این تاریخ شهر استخر به دست گوچیهر شاه ((بازرنگی)) بود . بازرنگیان در نیسایه که در جهت دیوار های سفیدش در دوره ی اسلامی بیضا نام گرفت ، سلطنت داشتند.
چون گوچیهر پادشاه بازرنگی در آن نواحی امیر بزرگ بود ، بابک برای پسرش اردشیر از وی منصب ارگبدی دارابگرد را بگرفت.
در سال ( 212م) اردشیر بر گوجهیر قیام کرد و شهر نسا ( بیضا ) را به تصرف در آورد و او را کته و به جای وی نشست.
جون بابک درگذشت ((شاهپور)) جانشین او شد . میان دو برادر یعنی شاهپور و اردشیر نزاع درگرفت. اردشیر به برادر مهتر خود حسد می برد، اما شاهپور بر اثر اتفاق بمرد و اردشیر در سال 212 میلادر به آسانی جای او نشست سپس اردشیر بر ((کرمان)) دست یافت و تا سواحل ((خلیج فارس)) پیش رفت. پس از آن شادشاهپور ((اصفهان)) را بکشت و روانه ی ((اهواز)) شد و سرانجام در جنگ سختی که بین او و اردوان پنجم در هرمزگان درگرفت ، اردوان را شکست داد و با مرگ او سلسله ی اشکانی بر افتاد ( 28 آوریل سال 224م)
پس از این نبرد پیروزمندانه به ((تیسفون)) آمد و بر تخت نشست.


!نطام اداری

در رأس ادارات ساسانی بزرگفرمذار یا صدر اعظم قرار گرفته بود و عملا زمام قدرت و ادارة کشور در دست او بود . وی قراردادها و پیمانها را امضا می کرد . گاهی در جنگها فرماندهی کل را به عهده می گرفت . همة دیوانها و یا وزارتخانه ها با دبیران آنها تحت نظر وی بودند . شاید کلمة بزرگمهر تصحیف عنوان بزرگفرمذار باشد که مورخان عرب عنوان بزرگفرمذار عهد(( انوشیروان)) را به بوذرجمهر تبدیل کرده اند .
در زمان انوشیروان،کشور ایران راکه تا آن زمان مرزبانان اداره می کردند به چهار قسمت تقسیم شد و هر قسمتی را پاذگس نامیده شد و به آنها نام جهت های چهارگانه داده شد :(( اپاختر)) (شمال) ((خراسان)) (مشرق) نیمروز (جنوب) ((خوروران)) (مغرب) داد و برای هر کدام از این پاذگسها فرمانروایی تعیین کرد که او را ''((پاذگسبان))'' می نامیدند .
امور لشکری نیز تحت نظر سپهبدان اداره می شد و به تعداد پاذگسبانان چهارگانه ، چهار سپاهبد نیز در ایران وجود داشت . ایالات و پاذگسها را به بخشهای کوچکتری تقسیم کرده و هر قسمت را ایستان می گفتند و حاکم آن را ایستاندار می خواندند و سپس هر ایستان را به چند شهر یا ولایت تقسیم می نمودند و مرکز آن را شهرستان می گفتند .
قریه را دیه و رئیس آن را دیهسـالار می خواندند . مزارع تابع دیـه را روستـاک (روستا)می گفتند .

!!طبقات و خانواده ها در نظام اداری
در دورة ساسانی ترتیب خانوادگی اشکانی عیناً به جای ماند و هفت خانوادة بزرگ که نمایندة نجیب زادگان ایران بودند همچنان حفظ شد. این خانواده ها عبارت بودند از :

کارن پهلو سورن پهلو ، ((اسپهبد پهلو)) ، ((اسپندیاد)) ، ((مهران)) ، ((زیک)) ، ((کاوسکان)) ، کشم .

این خانواده ها هر کدام سرپرست قسمتی از کشور بودند و از ((تیولداران)) بزرگ بشمار می رفتند . در دورة ساسانی اجتماع ایران به مشابه هرمی بود که از بالا به پایین به طبقاتی تقسیم می شد و عبور از طبقه ای به طبقة دیگر امکان نداشت .
در رأس این هرم رئیس مملکت و شاهنشاه قرار داشت .
در پلة اول شاهزادگان و
در پلة پایین تر هفت رئیس خاندانهای بزرگ (ویسپوهران) قرار داشتند .
طبقة دیگر اشراف بودند که وزرکان (بزرگان) خوانده می شدند . این دسته را انوشیروان عمداً ایجاد کرده بود تا قدرت هفت خانوادة بزرگ را تضعیف کرده باشد .
عموماً همة مردم ایران در زمان ساسانیان به پنج طبقة :
((موبدان)) (روحانیون) ((ارتیشتاران)) (نظامیان) ((دبیران)) (اعضای ادارت) ((واسترپوشان)) (کشاورزان) و ((هوتخشان)) (پیشه وران) تقسیم می شدند .

پیشوای موبدان ، مگوپت مگوپتان یا موبد موبدان نام داشت و ریاست عالیة روحانی کشور از طرف شاهنشاه به او تفویض می شد در دست او بود . موبدان (روحانیون) و هیربدان (حافظان آتشکده ها) همه تحت فرمان او بودند .
در اواخر ساسانی مقام تازه ای در روحانیت زرتشتی پیدا شد که مسمغان یعنی بزرگ مغان نام داشت مقر این شخص در دماوند بود .

فرماندة کل سپاه ایران را ، ایران سپاهبد می گفتند . تا زمان خسرو انوشیروان سپاه ایران در زیر فرماندهی ایران سپاهبد بود ، اما از عهد وی بنا به جهات اربعه تمام ایران چهار سپاهبذ پیدا کرد و مقام ایران سپاهبذی که فرماندة کل قوا باشد از میان رفت .

رئیس ((گارد)) سلطنتی را پشتیکبان سالار می گفتند . پیاده نظام را پایگان و فرمانده آن را پایگانسالار می خواندند . دسته ای از سپاهیان بودند که جان اوسپار (جانسپار) خوانده می شدند . فرماندة سواران را سواران سردار می گفتند .
ایرانیان به واسطة همسایگی با هندوستان برای سپاه خود از آن کشور فیل وارد می کردند ، این حیوان سپاه روم را همواره هراسان می کرد .

رئیس طبقة واستریوشان یا کشاورزان را «واستریوشانسالار» می خواندند که در حقیقت به جای وزیر دارایی و کشاورزی بود و وظیفة جمع آوری مالیات و خراج کشور را داشت .

رئیس طبقة پیشه وران(( هوتخشبذ)) خوانده می شد که صنعتگران و صنایع دستی کشور در تحت نظر او بودند .

!!مالیات

درآمد دولت از دو نوع مالیات ترکیب یافته بود : اول از خراج یا مالیات ارضی ، دوم گزیت یا مالیات سرانه .
زنان و کودکان و پیران از مالیات سرانه معاف بودند . مبنای وصول مالیات ارضی گریب یا جریب بود که تقریباً معادل دو هزار و چهارصد متر می باشد .
مالیات را معمولاً در سه قسط دریافت می داشتند که به اصطلاح آن روز سه مرک می گفتند . علاوه بر مالیات خراج و گزیت ، تقدیم تحفی نیز مرسوم بود که آن را آیین می نامیدند که در موقع شرف یابی به حضور شاهنشاه در عید نوروز و مهرگان تقدیم می کردند . از واردات ، عوارض گمرکی دریافت می داشتند .
دیگر درآمدها اتفاقی بود مانند گنج گاو و گنج بادآورده که به دست خسروپرویز افتاد . ونیز غنایمی که بر اثر فتح شهرهای دشمن بدست می آمد از درآمدهای اتفاقی بشمار می رفت .
مصارف دولت بیشتر عبارت بود از هزینة جنگ و مخارج دربار و حقوق مستخدمان دولت و انجام امور عام المنفعه از قبیل بنای پلها و تعمیر سدها .
در هنگام بر تخت نشستن شاه جدید همة سکه های خزانه را گداخته و باتمثال شاه نو ضرب می کردند .
ارز عمده ای که در هنگام صلح به ایران وارد می شد عبارت از مبلغ هنگفت پول طلایی بود که دولت ایران بابت نگاهداری در بندهای ((قفقاز)) از رومیان می گرفت .
رئیس دیوان محاسبات کشور را ایران آمارکار می خواندند که گاهی مقام وی معاونت بزرگفرمذار بود . عایدات سالیانة دولت در زمان خسروپرویز به 240میلیون ((درهم)) ، تقریباً معادل 294 میلیون مارک طلا بوده است .

!!دادگستــری
قضات یا داذوران از موبـدان بودند و رئیس کل قضاوت را شهردادور می گفتند.هر دهی یک قاضی صلح داشت که غالباً وظیفة او را ((دیهگان)) انجام می داد.
قاضی سپاه را ((سپاهداذور)) یا قاضی عسکر می خواندند . اگر کسی در مراجع دادگستری به حق خود نمی رسید در روزهای نوروز و مهرگان که شاه بار عام می داد می توانست پیش او دادخواهی کند .
در محاکماتی که تقصیر یا بی تقصیری متهم معلوم نمی شد کار را به حکم الهی یا ((وریه)) Varih محول می کردند . متهم برای اثبات بیگناهی خود می بایستی سوگند یعنی آب و گوگرد بخورد و یا از میان خرمنی از آتشی که برای این کار افروخته بودند بگذرد و یا از رودخانة تندی عبور کند . اگر نمی مرد و به وی صدمه ای نمی رسید او را به حق می دانستند .
جنایات را به سه نوع تقسیم کرده بودند :
یکی ، گناه برگشتن از دین .
دوم ، خیانت نسبت به شاه و مملکت .
سوم ، خیانت و تعدی نسبت به دیگران .

درشق اول و دوم ، گناهکار را می کشتند . درشق سوم با او معامله ای به مثل می کردند و وی را مجازات می نمودند .
مبانی حقوق ساسانی کتاب اوستا و تفاسیر آن و اجماع نیکان یعنی مجموعة فتاوی علمای روحانی بود در دورة ساسانی کتاب قانونی وجود داشت که آن را ماتیکان هزار داتستان یعنی (هزار حکم قضایی) می خواندند . این کتاب هنوز به زبان پهلوی موجود است .


!فرهنگ و تمدن

!! دین رسمی
اردشیر بابکان چون پادشاهی از خاندان موبدان بود پس از نشستن بر تخت سلطنت دین زرتشتی را آیین رسمی ایران قرار داد و اعتقاد به ادیان دیگر را ممنوع داشت .
از دانشمندان زرتشتی که به پادشاهان ساسانی در تقویت و گسترش آن دین خدمت کرده اند ، نخست باید تنسر موبد زمان اردشیر بابکان و دیگر آذربد مهراسپندان،موبد زمان شاپور اول و کرتیر موبد زمان(( هرمزد)) و ((بهرام اول)) را نام برد .
در زمان ساسانیان به همت این موبدان بیست ویک نسک ((اوستا))ی قدیم را به زبان پهلوی ترجمه کردند و آن ترجمه را زند نامیدند که به معنی تفسیر است .
چون فهم کتاب زند به سبب وجود لغات آرامی در آن مشکل می نمود سپس شرحی به زبان(( پارسی)) ساده بر زند نوشتند و آن را پازند خواندند .
اساس سیاست داخلی ساسانیان هماهنگی دین و دولت بود . چنانکه فردوسی می گوید :







چنان دین و دولت به یکدیگرند

     

توگویی که از بن ز یک مادرند








چو دین را بود پادشـه پاسبــان

     

تو این هر دو را جز برادر مخوان


__آتشکده های دین زرتشت__
از مظاهر دین(( مزدیسنی)) در ایران آتشکده هایی بود که در هر گوشه ای برپا داشته بودند .
محافظ آتشکده را ((هیربد)) می نامیدند ، در میان آتشکده های ایران سه مادر آتشکده بودند که طبقات مختلف مملکت آتشکده های شهرها و دیه ها و حتی خانه های خود را از آنها فروزان می ساختند و آن سه عبارت از : ((آذرفرنبغ)) و ((آذرگشنسپ)) و(( آذربرزین)) مهر بودند .

آذر فرنبغ : اختصاص به موبدان داشت و محل آن درکاریان پارس در نیمه راه بین بندرعباس و دارابگرد بود .

آذر گشنسپ : ویژة پادشاهان و آرتشتاران و بزرگان بود و محل آن در شهر شیزیاگنزک در کنار دریاچة اورمیه بود که خرابه های آن اکنون در ده بهرام ، در نزدیکی تکاپ دیده می شود .

آذربرزین مهر : آتشکدة کشاورزان و پیشه وران بود و در کوههای ریوند در شمال غربی نیشابور قرار داشت . این آتشکده ها و آتشکده های دیگر پس از اسلام بتدریج از میان رفتند .

!! دینهای منشعب از دین زرتشت

اصولاً همه ادیان ایرانی پیش از اسلام مبتی بر دو اصل ((خیر)) و ((شر)) یا ((هرمزد)) و(( اهریمن)) است . منتهی فرقی که با هم دارند در کیفیت و مدت آمیختگی شر با خیر است . در دین زرتشتی سرانجام خیر بر شر و هرمزد بر اهریمن غلبه خواهد کرد ولی در ادیان دوگانه پرستی دیگر چنین نیست .
هر دینی برای رهایی از شر ، فلسفه ای دارد . بعضی از متفکران دورة ساسانی که راه آسانتری برای رستگاری بشر می جستند ، چون دین مزدیسنی را جوابگوی پرسشهای خود ندیدند به بدعت در آن دین پرداخته و ادیان نوینی را بنیاد نهادند که مبنای همة آنها بر دوگانه پرستی است ، مهمترین این ادیان عبارتند از : مذهب ((زروانی)) ،(( مانوی)) ، ((مزدکی)) .

__((زروانیـان))__
اعتقاد به زمان بیکران داشتند و می گفتند زمان بینهایت است و هم اوست که آفریدگار همة موجودات است . ایشان هرمزد و اهریمن را دو فرزند زروان یا زمان ازلی می دانستند . منتهی هرمزد را پدیدة خیالات خوب و اهریمن را پدیدة خیالات بد او می دانستند . در حقیقت ایشان دهری بودند و می پنداشتند که این جهان یعنی زمان بینهایت است و آن را آغاز و انجامی نیست . تا جهان بوده چنین بوده است .

__مانویان__
دین مانی آمیخته ای از اصطلاحات زرتشی و بودایی و عیسوی است . او خود را جانشین این سه پیامبر بزرگ می دانست . اما در تعلیمات مانی تأثیر مسیحیت و مذهب مغتسله(صّبیهای امروز در خوزستان) بیش از دیگر ادیان است .
مــانی معتقد به دو اصـل خیر و شر بود و این دو اصل را دو بن می خواند و می گفت که در گذشته خیر و شر از هم جــدا بودند . اکنـون خیر و شر با هم آمیخته اند و در آینده باز خیر و شر از هم جدا خواهند شد .
فرقی که مذهب او با دین زرتشتی دارد آن است که مانی عقیده داشت که بدی همیشه بوده و تا ابد خواهد بود . روح و عقل انسانی از جنس خداوند است . راه نجات این است که به وسیلة معرفت از حقیقت وجود خود آگاهی پیدا کنیم و خود را از فراموشی که در نتیجة امتراج با ماده پیدا شده بیرون بیاوریم . بنابراین پس از مرگ به بهشت و نور اعلی داخل خواهیم شد و در آنجا از صلح کل یا «نیروانا» برخوردار خواهیم گشت .

__مـزدکیان__
مزدک معتقد بودکه موجب اختلاف بین مردم دو چیز است : یکی مال است و دیگری زن . برای اینکه این اختلاف برخیزد باید از توانگران گرفت و به تهیدستان داد تا بدین وسیله نابرابری از بین برود و مساوات برقرار گردد . اما دربارة زنان ، عقیده داشت که موبدان و بزرگانی که زنهای بسیاری در ((شبستان))های خود دارند بایستی به یک زن قناعت کرده ، دیگر زنان را بین مردان بی زن تقسیم نمایند تا هر مرد ((بالغ))ی بتواند از داشتن یک زن برخوردار شود .
عقیدة مزدک در امور دینی شباهت به مانویان داشت و مانند او به دو اصل نیکی و بدی قائل بود . با این فرق که مزدک اعتقاد داشت که کارهای نور از روی اراده و اعمال تاریکی از روی عدم اراده و اتفاق است . نور دانای حس کننده و ظلمت نادان کور است ، مقصد نهایی تکامل این عالم ، نجات ذرات نور است که در ذرات ظلمت آمیخته است .
مزدک خود مردی زاهد بود و مانند پیشوایان مانوی از خوردن گوشت و گرفتن زن پرهیز داشت .


__ادیان دیگر__
بجز دینهایی که ذکر آنها در پیش گذشت ، ادیان دیگری نیز مانند دین(( یهود)) و ((مسیحی)) . ((بودایی)) در بعضی از نواحی ایران رواج داشت . دین یهود بیشتر در بابـل و همدان و اصفهان ، دین مسیحی در ارمنستان و خوزستان و ((بین النهرین)) و دین بودایی در ((ماوراءالنهر)) و خراسان و ((بلخ)) رایج بود .

!!زبان و خط

زبان ایرانیان در دورة ساسانیان زبان ((پارسیک)) یا ((پهلوی)) ((ساسانی)) بود . این زبان لهجه ای از زبان پهلوی اشکانی به شمار می رفت که در جنوب ایران رواج داشت .
خط ایران در این دوره مأخوذ از خط آرامی بود و به دو نوع خط پهلوی ، کتیبه ای یا گشته دبیره و خط پهلوی کتابی یا عام دبیره تقسیم می شد .
در این قرن تعدادی زیادی کلمات آرامی که شمار آنها به هزار کلمه می رسید وارد زبان پهلوی ساسانی شده بود .
برخلاف زبان فارسی که لغات دخیله عربی را به خط عربی نوشته و به همان صورت خودش می خوانند، در زبان پهلوی چنین نبود ، دبیران ساسانی لغات آرامی را که در نوشته های خود به کار می بردند ، به آرامی تلفظ نمی کردند بلکه به تلفظ پهلوی ((قرائت)) می نمودند .
مثلاً : "ملکا" می نوشتند و "شاه" می خواندند و یا "گملا" که همان جمل عربی باشد می نوشتند و "اشتر" می خواندند . یا "کدبا" می نوشتند و "دروج" یعنی دروغ می خواندند .
این شیوة نگارش را در اصطلاح __هزوارش__ می نامند .
خط پهلوی کتابی تا سه قرن پس از اسلام در ایران ادامه داشت و در آن دوره کتابهایی به زبان پهلوی از طرف موبدان زرتشتی نوشته شده است .
کتاب مقدس اوستا را موبدان زرتشتی به خط الفبایی و مصوت مخصوصی که دین دبیره نام داشت می نوشتند . این خط از چپ به راست نوشته می شد و الفبای آن به چهل و پنج حرف می رسید . اما خط پهلوی که مأخوذ از خط آرامی است از پیچیده ترین خطوط جهان است و از راست به چپ نوشته می شود و آن از هفده علامت تشکیل می شود که نمایندة بیست و سه حرف می باشد .
از کتابهای پهلوی ساسانی ، کتاب خدای نامه یا ((شاهنامه)) بوده که به دست ما نرسیده است . از کتابهای آن دوره که تا کنون موجود است می توان __کارنامة اردشیربابکان __و __یادگار زریران__ و __شهرستان ایران__ و __ماتیکان هزارداتستان__ و __درخت آسوریک__ را نام برد .

کتاب کلیله و دمنه را نیز شاید بتوان در ین کتابهای بالا جای داد . برزویة طبیب به فرمان خسرو انوشیروان ، این کتاب را که اصل آن به زبان ((سانسکریت)) بود از هندوستان به ایران آورد و به زبـان پهــلوی ترجمه کرد . ترجمة پهلوی این کتـاب اکنون در دست نیست ولی ((کلیله و دمنة)) عربی که به قلم دانشمند معروف ایرانی ابن المقفع در دست است ، ترجمه از روی متن پهلوی می باشد .

__سنگ نشته ها__
مهمترین سنگ نبشته های ساسانی ، سنگ نبشته های(( اردشیر اول)) در نقش رستم و ((شاپور اول)) در نقش رجب و شاپور اول در حاجی آباد فارس و سنگ نبشتة پایکولی (در جنوب سلیمانیه در خاک عراق) و سنگ نوشتة ((موبد کرتیر)) در نقش رستم می باشد .
گذشته از آثار پهلوی ساسانی ، نوشته هایی در تورفان در مشرق ((ترکمنستان)) شرقی به زبان پهلوی و خط مانوی پیدا شده که از جملة آنها کتاب شاپورگان مانی است .




!!هنر

از انواع هنر دورة ساسانی می توان به ((معماری)) ، ((مجسمه سازی)) و نقاشی اشاره کرد که همه ساله مقدار زیادی از آنها توسط باستان شناسان کشف می شود .

__معماری__
در دورة ساسانی هنر معماری نسبت به مجسمه سازی و نقاشی در درجة اول قرار داشت . آثار اولیة معماری ساسانی شباهت بسیاری به معماری دورة پارتی دارد . از بناهای ساسانی در قرن سوم میلادی ، کاخ اردشیر در(( فیروزآباد)) است .
یکی از آثار دورة ساسانی طاق کسری است که بقایای دربار معروف خسرو اول و دوم در تیسفون می باشد . این طاق اکنون در کنار((دجله)) در نزدیکی بغداد در جایی به نام سلمان پاک قرار دارد .
در فاصلة یکصد کیلومتری تیسفون قصر دستگرد قرار داشته خسرو دوم پرویز بوده است . دیگر کاخ شیرین است که خسرو دوم آن را برای زن محبوب خود شیرین بنا کرده است و هنوز آثار آن در شهری به نام ((قصر شیرین)) باقی است .
یکی از جالبترین آثار تاریخی ، ((غار))ی است که در صخره ای در ((طاق بستان)) کنده اند و شکارگاه خسرو دوم را نشان می دهد . این آثار در مدخل شهر کرمانشاهان هنوز باقی است . یکی از آنها شاپور اول را نشان می دهد که والرین در جلوی او به زانو درآمده و ((سیریادیس)) امپراتور جدید ((روم)) در حال احترام به پیش شاپور ایستاده است . در غار شاپور نیز مجسمة بزرگی از شاپور اول پیدا شده که اکنون در آن غار برپا است.

__شعر و موسیقی__
در ایران پیش از اسلام شعر به معنی امروزی و وزنهای ((عروضی)) عرب وجود نداشته بلکه چامه و چکامه یا اشعار ایرانی ،(( ترانه)) هایی بوده که مانند اشعار اروپایی ((هجایی)) بوده و هجاهای آنها کوتاه و بلند می شده است .
در زمان ساسانیان بویژه در عصر خسرو پرویز ، موسیقی پیشرفت بسیاری کرد و موسیقیدانـان بزرگی مانند : ((باربد)) ،(( نکیسا)) ، ((سرکب)) ، ((بامشاد)) و ((رامتین)) در آن روزگار می زیسته اند.

__~~blue:همچنین ببینید:~~__

*((در حضور پادشاه ساسانی))
*((آتشکده چه شکلی دارد))
*((مانی که بود))
*((مزدک که بود))
*((طاق کسری))
*((سکه های ساسانی ))


















تاریخ شماره نسخه کاربر توضیح اقدام
 جمعه 03 شهریور 1385 [18:02 ]   19   آآوا رسا      جاری 
 یکشنبه 22 مرداد 1385 [11:53 ]   18   آآوا رسا      v  c  d  s 
 یکشنبه 22 مرداد 1385 [11:07 ]   17   آآوا رسا      v  c  d  s 
 یکشنبه 22 مرداد 1385 [11:03 ]   16   آآوا رسا      v  c  d  s 
 یکشنبه 22 مرداد 1385 [10:55 ]   15   آآوا رسا      v  c  d  s 
 یکشنبه 22 مرداد 1385 [10:50 ]   14   آآوا رسا      v  c  d  s 
 یکشنبه 22 مرداد 1385 [10:45 ]   13   آآوا رسا      v  c  d  s 
 یکشنبه 22 مرداد 1385 [10:38 ]   12   آآوا رسا      v  c  d  s 
 یکشنبه 22 مرداد 1385 [10:29 ]   11   آآوا رسا      v  c  d  s 
 یکشنبه 22 مرداد 1385 [10:25 ]   10   آآوا رسا      v  c  d  s 
 یکشنبه 22 مرداد 1385 [10:16 ]   9   آآوا رسا      v  c  d  s 
 یکشنبه 22 مرداد 1385 [10:14 ]   8   آآوا رسا      v  c  d  s 
 یکشنبه 22 مرداد 1385 [10:13 ]   7   آآوا رسا      v  c  d  s 
 یکشنبه 22 مرداد 1385 [10:07 ]   6   آآوا رسا      v  c  d  s 
 یکشنبه 22 مرداد 1385 [10:05 ]   5   آآوا رسا      v  c  d  s 
 یکشنبه 22 مرداد 1385 [09:55 ]   4   آآوا رسا      v  c  d  s 
 یکشنبه 22 مرداد 1385 [08:46 ]   3   آآوا رسا      v  c  d  s 
 دوشنبه 19 بهمن 1383 [06:30 ]   2   نفیسه ناجی      v  c  d  s 
 چهارشنبه 11 شهریور 1383 [07:46 ]   1   بابک خسروشاهی      v  c  d  s 


ارسال توضیح جدید
الزامی
big grin confused جالب cry eek evil فریاد اخم خبر lol عصبانی mr green خنثی سوال razz redface rolleyes غمگین smile surprised twisted چشمک arrow



از پیوند [http://www.foo.com] یا [http://www.foo.com|شرح] برای پیوندها.
برچسب های HTML در داخل توضیحات مجاز نیستند و تمام نوشته ها ی بین علامت های > و < حذف خواهند شد..