تاریخچه ی:
سازمان قضایی هخامنشی
V{maketoc}
!سازمان قضائی و آئین دادرسی هخامنشیان
__وضعیت قضاوت در کشورهای فتح شده__
تشکیلات فضایی ممالک غیر ایرانی ظاهراً وضع قضایی خود را به همان شکل پیشین خود حفظ کرده بودند . یعنی اقوام تحت سلطه با توجه به آیین و مقررات مذاهب و ادیان خاص خود به قضاوت میپرداختند و ((هخامنشیان |حاکمان هخامنشی)) هیچ دخالتی در نظام اجتماعی ایشان نمی نمودند .
این یکی از ملاک ها و عوامل بسیار مهم ساختار قدرت هخامنشی بود که نقش بسیار زیادی در ثبات این دولت و ماندگاری آن داشت . همچنین امکان حفظ فرهنگ های محلی و نظام های عادی در جوامع جدید را فراهم می ساخت .
__حیطه اختیارات حاکمان منسوب از طرف هخامنشی ها__
با این حال نسبت به آنچه که به سیاست کشور یا شخص پادشاه مربوط میشد، قضاوت آن توسط قضات بلندپایه و معتمد بنام __ساتراپ ها __و یا توسط پادشاه هخامنشی بود. این ساتراپ ها در واقع نماینده مرکز در استان های اطراف بودند و به نوعی حاکمان هخامنشی محسوب می شدند .
جرائم مربوط به امنیت کشور از قبیل طغیان و توطئه در صلاحیت ساتراپ ها بوده است، و آنها لااقل در امور جزایی خاص خود ، دارای همان حقوقی بوده اند که پادشاهان هخامنشی دارا بوده اند.
__نظام قضایی در استان ماد و پارس__
در مورد تشکیلات قضایی ممالک ایرانی امپراطوری باز هم باید بین ممالکی که اقوام ((پارس ها )) و ((ماد ها|ماد)) در آنجاها زندگی میکرده اند با سایر ممالکی که بقیه اقوام ایرانی در آنجا سکونت داشتهاند تفاوت قائل شد .
با توجه به وجوه اشتراکی که خصوصاً از لحاظ سیاسی بین قوم پارس و ماد وجود داشته است میتوان گفت که در ((پارس)) و ((ماد)) تا اندازه قابل توجهی تشکیلات قضایی و قواعد حقوقی واحد و یا دست کم خیلی شبیه به هم بوده. لیکن در سایر ممالک ظاهراً وضع تقریباً همانند ممالک غیر ایرانی امپراطوری بوده است.
به عبارت دیگر در استان هایی مانند ((تمدن عیلام |عیلام)) ، با وجود آنکه ایرانی محسوب می شدند ، بازهم همان ساختار قضایی پیش از حکومت هخامنشی برقرار بود .
!عدالت و قانون در زمان هخامنشیان
در زمان هخامنشیان به داوری و احقاق حق اهمیت داده میشد، چنانچه به نقل از ((هرودت ))مورخ نامی آورده شده است:
*«بیش از هر چیز دادگستری مورد توجه ایرانیان بوده است . چنانچه مردی بسیار بزرگ و باهوش که __دیوکیس__ نام داشت میان قوم ماد قد برافراشت.
*مادها او را در دهکده خود به عنوان قاضی برگزیدند. ساکنان دهکده های دیگر نیز به سوی او شتافتند و دعاوی خود را به داوری او واگذار نمودند.
*روزی رسید که مردم به هیچکس جز او برای مرافعات خود رو نمیآوردند. سرانجام در یک انجمن همگانی به پادشاهی انتخاب شد.»
و او کسی نبود جز ((کورش)) بنیادگذار سلسله هخامنشی.
__تنظیم قانون در دولت هخامنشی__
در مورد جمع آوری قانون در زمان هخامنشی گفته شده است که:
*«در زمان سلطنت ((داریوش))، وی دستور داد که یک قانون مدنی کامل از روی قوانین کشورهای تابعه و قوانین ایران تهیه و مورد عمل قرار دهند که بعدها همان قانون پایه گذار قانونگذاران روم و سایر کشورهای جهان گردید.»
چنانچه ((افلاطون)) ، قانون ایرانی بعنوان نمونه ای عقل و درایت توصیف شده است .
__دادگاه های مختلف در این دوره __
*عدالت در زمان هخامنشیان توسط دادگاههایی که به ریاست سران طبقات جامعه تشکیل میشد اجراء میگردید، ایشان در آراء و احکام قضایی خود به سنن کهن و قوانینی که «__داتا__» نامیده میشد استناد میکردند.
*دادگاههای رسمی دیگری وجود داشت که داوران آنها به «__داته برا__» مرسوم بودند و مستقیماً از طرف پادشاه منصوب میشدند و شغل آنان نیز مورثی بود.
__استبداد ایرانی یا نظمی اجتماعی ؟__
موروثی بودن قضات ، نشان از آن دارد که استبداد ایرانی ، به مفهومی که نزد غربی ها معروف است ، نبوده است . چنانچه وراثت موجب می شده است که نظمی اجتماعی خارج از حیطه اختیار شاه وجود داشته باشد و شاه مجبور به پیروی از آن بوده باشد .
به همین جهت امکان آن نبود که شاه هرکس را که می پسندد و دوست دارد ، نصب کند و از طرف دیگر مجبور بود که کارها و تصمیماتش را با این قضات هماهنگ نماید و از مخالفت با آنها بطور علنی دست بردارد .
راجع به اهمیت عدالت و اجرای آن در عهده هخامنشی منقول است که کورش از زبان استاد خود گفته است:
*__عدالت آن است که به مقتضای قانون و حق باشد و هرچه را از راه حق منصرف شود ستم و بی عدالتی است و قاضی عادل آن است که فتوایش به اعتبار قانون و مطابق حق باشد.__»
__شورای مشورتی شاهی__
شورایی از داوران شاهی که برای مدت عمر تعیین میشدند در مسائل مشکل حقوقی به او کمک میکردند این شورا خود نیز حق داوری داشت و شاه مراقب بود که مبادا در احکام آنها تجاوزاتی روی دهد.
این مسئله هم تأکید دیگری است بر نظام غیر استبدادی حکومت و قضاوت . چرا که وجود قضاتی مادام العمر مانع آن می شد که قضات برای ترس از برکنار شدن ، مخالف حق و قانون عمل کنند و یا بر طبق رضایت شاه عملی نادرست را مرتکب شوند .
__حمایت از قوانین ملت ها __
آخرین اعلامیه داریوش برنامه جهانداری اوست که از آن به نام __برنامه فرمانروایی جهانی آریایی__ یاد شده است.
بدین اساس هر جامعه مذهبی یا قومی که به رسمیت شناخته شده بود قانون نامه ای تهیه کرد و برای آنکه قانون نامه ها لازم الاجراء گردد، او خود را حامی و مروج آنها میدانست و هر یک را «__قانون شاهی__» میخواند و از آن پس در امور قضایی بنابر «__قانون شاهی__» عمل میشد.
__قوانین ملت ها __
*__مصری ها :__قانونهای مصری به فرمان داریوش گردآوری شد .
*__مغان زرتشتی : __مغان نیز به دستور داریوش به جمع آوری قوانین خود مشغول شدند و اصل کتاب ((وندیداد))از جمع آوری این قوانین به دست آمده است .
*__یهودیان :__ یهودیان به دستور داریوش قوانین دین خود را جمع آوری کردند و هنوز هم در __زبان عبری__ قانون را «__دات__» میگویند که از واژه «__داته__» فارسی باستان آمده است.
__نمایی دیگر از نظم غیر استبدادی با ظاهر فردی __
در ایران زمان هخامنشیان، از آنجایی که تمام قدرتها و اختیارات و من جمله قوه قضاییه زیر نفوذ و اقتدار شاه بود، هیچ حق و منطقی در مقابل او عرض وجود نمیکرد و غالباً شاه عمل قضاوت را به یکی از دانشمندان مجرب و سالخورده واگذار مینمود .
بعد از آن یک محکمه عالی وجود داشت که از هفت نفر قاضی تشکیل میشد و پایینتر از محکمه های محلی بود که در سراسر کشور وجود داشت.
این نشان می دهد که چنین مرسوم بوده است که حتما شاه ، فردی سالخورده و کارکشته و نه جوان و خام را از میان دانشمندان کشورش برگزیند و او عالی ترین مقام قضایی کشور و امپراطوری خواهد بود .
یعنی چنین نیست که شاه به هر ترتیبی که خود بخواهد ، حکم کند و دیگران را به مجازات برساند تا نابسامانی و اضطراب همه مردم را بگیرد .
__نقش کاهنان و غیر کاهنان__
قوانین و مقررات را کاهنان وضع میکردند و تا مدت زیادی کار رسیدگی به دعاوی را برعهده داشتند ولی بعدها افرادی به این گونه کارها رسیدگی میکردند که از طبقه کاهنان نبودند .
معمولاً در دعاوی به استثناء آنهایی که از اهمیت فراوان برخوردار بودند ضمانت را میپذیرفتند و در محاکمات از راه رسم خاص و منظمی پیروی میشد.
__نقش و اختیارات شاه __
درزمان هخامنشیان چون ریاست عالیه امور قضایی کشور برعهده شاه بود، او بزرگترین داور محسوب شده و احکام نهایی با رأی و صلاحدید او صادر میشد .
شاه میتوانست مجرم را عفو نموده یا در مجازات وی تخفیف داده و یا مجازاتی دیگر غیر از آنچه که در قانون پیش بینی شده بود مقرر نماید و حتی کیفرهای دیگر را نیز به نحوی که صلاح میدید در مورد مجرمین به مورد اجرا میگذاشت.
چنین حقی معمولا در همه قوانین کشورها ، بصورت های کم یا زیاد وجود دارد و عالی ترین فرد اجازه نقض حکم را داراست . چنانچه رئیس جمهور در کشور ((آمریکا)) می تواند حکم اعدام را نقض کند و یا حتی برخی قوانین ((کنگره آمریکا |کنگره)) ( مجلس در نظام آمریکا ) را نقض کند .
__آئین دادرسی و روش محاکمه __
در زمان هخامنشیان برای آنکه کار محاکمات به درازا نکشد برای هر نوع دعوی مدت زمان معینی مقرر شده بود که می بایست در ظرف آن مدت حاکم صادر شود .
همچنین به طرفین دعوی پیشنهاد سازش از طریق داوری میکردند تا دعوایی که میان انها اتفاق افتاده است توسط داور و به طرفین مسالمت آمیز حل و فصل شود .
__سخنگویان قانون یا وکیلان __
چون رفته رفته سوابق قضایی زیاد شد و قوانین و مقررات طول و تفصیل پیدا کرده بود گروه خاصی به نام «__سخنگویان قانون__» پیدا شدند که مردم در امور قضایی با آنها بحث و مشورت میکردند و برای پیش بردن دعاوی خود از ایشان کمک میگرفتند.
!همچنین ببینید
*__((پایتخت هخامنشیان))__
*__((تخت جمشید))__
*__((خط میخی هخامنشی))__
*__((نظام اجتماعی هخامنشی))__
*__((زبان در دوره هخامنشی))__
*__((دین و معماری هخامنشی))__
*__((قانونگزاری در اسطوره های ایرانی ))__
* __((وصیت داریوش به خشایارشاه))__