تاریخچه ی:
ساختمان و کنش دستگاه شنوائی
تفاوت با نگارش: 3
| V{maketoc} | | V{maketoc} |
- | ساختما و کنش دستگاه شنوائی برای اینکه صوتی شنیده شود باید جریانهای عصبی را به راه بیندازد و باید این جریانها به مغز برسند بنابراین ((روانشناسی)) به ساختمان شنوائی توجه دارد آنچه بخوصوص مورد توجه روانشناس است اساس فیزیو لوژیک ارتفاع و شدت صوت است تئوریهای شنوائی که سه تا از مهم ترین آنها مورد بحث قرار خواهد گرفت می کوشند تا رابطه بین تجربه شنوائی و ساختمان و کنش دستگاه شنوائی را بیان کنند. |
+ | !مدمه برای اینکه صوتی شنیده شود باید جریانهای عصبی را به راه بیندازد و باید این جریانها به مغز برسند بنابراین ((روانشناسی)) به ساختمان شنوایی توجه دارد آنچه بخوصوص مورد توجه روانشناس است اساس فیزیو لوژیک ارتفاع و شدت صوت است تئوریهای شنوایی که سه تا از مهمترین آنها مورد بحث قرار خواهد گرفت میکوشند تا رابطه بین تجربه شنوایی و ساختمان و کنش ((دستگاه شنوایی)) را بیان کنند. |
- | !مکانیزم شنوائی ساختمان گوش در شکل چهارم نشان داده شده است در این شکل گذشته از دستگاه شنوائی دالانهای نیمدایره و آن قسمت از عصب شنوای که صرفاً مربوط به درک تعادل است نیز دیده می شود. ز ای حس بعداً گفتگو خواهیم کرد. امواج صوت از راه سوراخ گوش به ((پرده صماخ)) یا پرده گوش می رسند. ارتعاش این پرده چکش را که به آن بسته است به حرکت می آورد و آن سندان و رکاب را حرکت می دهد. به چکش عضله ای بسته است که عضله چکشی خوانده می شود. این عضله چکش و پرده صماخ را برای درجات مختلف شدت صوت میزان می کند به صورتی که مانع آسیب دیدن پرده صماخ شود. رکاب که به آن نیز عضله ای بسته شده است (در عکس دیده نمی شود) به دریچه بیضی فشار می آورد در اثر فشار آن پرده دریچه بیضی به داخل یا خارج متمایل می شود حرکات دریچه بیضی موجب می شود که امواج در ((مجرای دهلیزی ))به حرکت آیند و وارد مجرای صماخی حلزون شوند . هر دو مجرا از مایعی پر شده است وقتی رکاب فشار می آورد پنجره گرد که در انتها مجرای صماخی قرار دارد به بیرون میل می کند. آنچه در این جا هست در حقیقت یک مجرای دراز است که بالا می رود و بر می گردد و در شکل پنجم نشان داده شده است. در آن شکل در قسمت B حلزون برای سهولت در مطلب باز شده نشان داده می شود. محلی که ر آنجا مجرا جهت خود را تغییر می دهد هلیکوترما خوانده می شود و در راس حلزون قرار دارد شکل این ساختمان مارپیچ است و دو دور و نیم به دور خود چرخیده است. آنچه بین دو مجرای حلزون حائل است دیواره ای ساخته از استخوان و بافته های دیگر است و دو دیواره نازک دارد که در درون آن مجرای کوچکی قرار گرفته است که مجرای حلزونی خوانده می شود. گیرندگان شنوائی در داخل این دالان قرار دارند. مقطعی از ((حلزون)) باز شده در شکل C پنجم دیده می شود در اینجا رابطه سه کانال با یکدیگر دیده می شود. غشاء رایس نر حائل بین مجرای حلزونی و مجرای دهلیزی است . فاصل بین مجرای حلزونی و صماخی غشاء پایه ای است. روی غشاء پایه ای عضو کرتی قرار دارد و از آن سلولهای مژکی بیرون آمده اند. این سلولها با بافتهای عصبی که در سراسر مرکز حلزون هستند مربوط می شوند و غشاء پوشاننده بالای آنها قرار گرفته است. غشاء پایه ای هر وقت که حرکتی در مجراهای بالا رونده (دهلزی) و پایین آینده (صماخی) روی دهد. به حرکت می آید. حرکت غشاء پایه ای حرکت موجی یا تورمی است ظاهراً هر قسمت این غشاء نسبت به یک دسته از فراوانیها حساسیت دارد و بنابراین هر وقت فراوانی از نوع معین گوش را تحریک کند قسمت مربوط غشاء تورم پیدا می کند. غشاء پایه ای ساختمانی شبیه به چنگ است و از بافته های کوچک و بلند مرکب است. بافته ها در پایه آن کوتاهند و در نوک آن درازتر می شوند.وقتی فراوانی زیاد به آن برخورد می کند ناحیه ای که بافته های کوتاه دارد ورم می کند و ناحیه ای که بافته های دراز دارد در برخورد با فراوانی های کم ورم می کند.فعالیت غشاء پایه ای عضو کرتی را به حرکت در می آورد و موجب می شودکه سلولهای مژکی آن خم شود خم شدن سلولهای مژکی اعصابی را که به آنها متصلند تحریک می کند. |
+ | !مکانیزم شنوایی ساختمان گوش در شکل چهارم نشان داده شده است در این شکل گذشته از دستگاه شنوایی دالانهای نیمدایره و آن قسمت از ((رشته اعصاب شنوایی|صب شنوایی)) که صرفاً مربوط به درک تعادل است نیز دیده میشود. ((ت|امواج صوت)) از راه سوراخ گوش به ((پرده صماخ)) یا پرده گوش میرسند. ارتعاش این پرده چکش را که به آن بسته است به حرکت میآورد و آن سندان و رکاب را حرکت میدهد. به چکش عضلهای بسته است که عضله چکشی خوانده میشود. این عضله چکش و پرده صماخ را برای درجات مختلف شدت صوت میزان میکند به صورتی که مانع آسیب دیدن پرده صماخ شود. رکاب که به آن نیز عضله ای بسته شده است (در عکس دیده نمیشود) به دریچه بیضی فشار میآورد در اثر فشار آن پرده دریچه بیضی به داخل یا خارج متمایل میشود حرکات دریچه بیضی موجب میشود که امواج در مجرای دهلیزی به حرکت آیند و وارد مجرای صماخی حلزون شوند. هر دو مجرا از مایعی پر شده است وقتی رکاب فشار میآورد پنجره گرد که در انتهای مجرای صماخی قرار دارد به بیرون میل میکند. |
- | !ثر -بری ای ئی که گ را یک می کد ر حلزون مددا کرار می شن. این ام ا وو-بری ند ی ید را ول در گبه ها مشاهده کند. اکرود ای که ر ی وئی گره یهو شده ی رار اده ودد ا دستگاه لند ک رادییی ر اتا رای م شد و نیز به وی لفوی و ه بد. راوانیهای متل ک و گربه می خ یا یه ی شد. ی مید در گو ((گربه)) بت کرد و یری که در ا ی ا بود آنچه او گفت شید. />میهای دی (4) شان دده ند ثر و-بری در حقیقت دو اثر مختلف است. یکی از اینا ک حلزونی نامیه شده ت شامل پدیده ای کریکی ا که ر ولهای لی وقی ارتعات ای ماثر وند ب جو می ید دیگی که تای ی ن شه است صراً پاخ عبی ست ر چند ظاهر لول همن دده ایست ک پاسخ حلزو ا ب می شد. />در ودی پاس حلزونی پتانیل عصبی یا رونی محرک همبستگی ارند ضی ا این مستی ها شکل شم نشا اد ده است. |
+ | چ ر ای ا ت در حی یک رای دراز که بالا میرد و ر میگدد ر شک پنم نشان داه ه ا. ر ک در ت B حن برای هولت درک ملب باز شده نن داد میود. لی که ر جا م ت خو ر غیی میده هلیکترما وانده میود در اس لزون قرار دارد شک ای اختما مریچ ت د دو نیم به و ود رخی ت. آنچه بی دو جرای لز ائ است یورهای ساخت ستخا و اهای دیر د دیوره نک دارد که در ن ن مای کوچکی قرار گرفت ت که مای لونی خانده میود. گیندا ویی در داخل این دالان رار دارد. قی ز حلزون با شده شکل C پنجم دیده ی در اینجا راه ه کال با یکدیگر ی یشو. اء رای ن ال ین مرای لزونی جی دهلیی است. اص ی می ونی و اخی غشء پایهای است. ری غشاء پایهی عو کتی رار دار از آ لولهای مژکی یرون آدهاند. ای سلوها ا باتی عصبی ک در اس مرکز حلزون ستن رو میوند و ا پوشانده لای نها ا ره است. |
- | !پ ونی />اوج صوت که ه و می رس اید ا ره فالی سلوهای مژکی در ون جرینهی کتیکی یا ی ک. این پاس اکیکی را می توان گذا تن ک روی حلون ت کرد. />با گاشتن ((اکترو)) در جاای مختلف غشا رد می تون پیا کرد کدام قسمت ب فاوای وی اسخ بیشتر می هد بدین تیب یدا که اند که بافته های کوتاه حدکر پا را فراوانیهای زیاد و و بافته ای ر حداکر اخ را به فاهای کوتاه می دهند. راونیهایی که پسخ ی را مو می وند بین 20 و 20،000 یک در ثایه هستند ات ال ی ت یا ارن پخ یچ ای را در حلزون موجب می شوند این امر ر خود ون وود هارمونیک ها ا نان ی هد. ین هارمنیک ه هارمونیک ای شنوائ ویند. |
+ | ء پیی وقت که ری در اهای بال رونه (هلیی) و ایین آینده (خی) روی ه. حرکت میید. حرکت ا ایهای حرکت ی یا تورمی اس ظاً هر قسمت این اء نبت یک ت ز فراوانیها حیت دارد و بناراین ر وق فراانی ا ع معین گو ا تحریک کند قسمت مربط شاء تورم پیدا یکند. ء یای ساختمانی بیه ب نگ ت از فته های کوچک و بلند مرکب است. بافتهها در پایه آن کوتاهند و د نوک ن درار میند. وقتی فراوانی زیاد به آ رود میکن ایهای که اهای کوتاه دارد ورم میکند نایهای که ای دراز رد در رخورد با فراونهی ک ورم یکند. فیت شا ایی و کتی را ه رک یرد و موجب میشود که سلولهای مژکی ن خم شود دن لولهای مژکی اصابی ا ک ه نها متصن ریک یند. |
- | !پتانیل صبی شوی ا اتصا اکترود های عای ش ه ب نوی ممکنت پخ بی دریات کر. این روانیئی ک تا پن هار یکل در ه د همن وی در عصب شنوای ایا ی کند. به ق c در ک 154 مه کنید. />ب وه ات که با وود ن یک ار صبی کمتر هار اتعاش د نیه ل ی کند شوای پن ا اتعا ر در ای مل ی کن. این ا ناکه وهیم دید برای ریه های وائی م ات نیز ا وج که عصب نوای هراً فایای بیش ا پن هزار در انیه را منل می کند ی ام کای ز ای می کد که ل دیگری اوانی ریان عصبی ول نیه دن فاونیهای بیر این است. |
+ | !ا و-ری فاایهایی ک یک میکن لون مدا تکرر میون. این ا ا اثر ور-ری خوان این پیده ا ول در گها ده کدند. اکوایی که روی عصب شنوایی گبه بیهوش شدهای قا داد بدند با دستگاه ن کن رادیویی در تا آرامی مل ه و آن نی به وشی تفنی ول شده بد. فاونیهای متلف که به گو گربه میخورد یناً شنیده میشد. یک زماینده در گو ((گربه)) صحبت کرد و یگی که ر ااق بیصد و آنچه گت شنید. میشای عدی (4) نا اهان که ار وور-ری در یت و اثر مختل است. یکی ز اینها ک پسخ حلزوی نایده ه است شامل پدیدههای اکریکی است که در سلولهای زونی تی ا ارتعاشات خارجی تار شند وجد میی یگری که پتانسیل عصبی وانه ه است ا اسخ عصبی ا هر چند اهراً مول مان پید ای که پاخ لزون را وجب میشد. در دی پخ حونی و پانسیل عصبی یا ونی مرک همتی اند بعضی از این همبستگیه ر کل شم نشان داده شده است. |
| + | !پاسخ حلزونی |
| + | امواج صوت که به گوش میرسند شاید از راه فعالیت سلولهای مژکی در حلزون جریانهای الکتریکی ایجاد میکنند. این پاسخ الکتریکی را میتوان با گذاشتن ((الکترود)) روی حلزون ثبت کرد. با گذاشتن الکترود در جاهای مختلف غشاء پرده میتوان پیدا کرد کدام قسمت به فراوانی بخصوصی پاسخ بیشتر میدهد بدین ترتیب پیدا کردهاند که بافتههای کوتاه حداکثر پاسخ را به فراوانیهای زیاد و و بافتههای دراز حداکثر پاسخ را به فراوانیهای کوتاه میدهند. فراوانیهایی که پاسخ حلزونی را موجب میشوند بین 20 و 20،000 سیکل در ثانیه هستند اصوات خالص وقتی شدت زیاد دارند پاسخ پیچیدهای را در حلزون موجب میشوند این امر در خود حلزون وجود هارمونیکها را نشان میدهد. این هارمونیکها را هارمونیکهای شنوایی گویند. |
| + | !پتانسیل عصبی شنوایی |
| + | با اتصال الکترودهای عایق شده به ((رشته اعصاب شنوایی|عصب شنوایی)) ممکنست پاسخ عصبی را دریافت کرد. در این وضع فراوانیهایی که تا پنج هزار سیکل در ثانیه هستند همان فراوانی را در عصب شنوایی ایجاد میکنند. به قسمت c در شکل 154 مراجعه کنید. قابل توجه است که با وجود آن یک تار عصبی کمتر از هزار ارتعاش در ثانیه حمل میکند عصب شنوایی پنج هزار ارتعاش را در ثانیه حمل میکند. این امر چنانکه خواهیم دید برای نظریههای شنوایی مهم است نیز قابل توجه است که عصب شنوایی ظاهراً فراوانیهای بیش از پنج هزار در ثانیه را منتقل نمیکند این امر حکایت از این میکند که عامل دیگری جز فراوانی جریان عصبی مسئول شنیده شدن فراوانیهای بیشتر از این است. |
| + | !مباحث مرتبط با عنوان |
| + | *((آناتومی گوش)) |
| + | *((پرده صماخ)) |
| + | *((چگونه میشنویم؟)) |
| + | *((دستگاه شنوایی)) |
| + | *((رشته اعصاب شنوایی)) |
| + | *((صوت)) |