زید بن صوحان عبدی از بزرگان قبیله
عبدالقیس و از تبار عرب ربیعه بود، او در سالهای مقارن ظهور اسلام، در میان قبیله عبدالقیس در بلاد عمان در ساحل
خلیج فارس دیده به جهان گشود، پدر وی صوحان از بزرگان قبیله بود که همه مردم وی را ه دیده احترام می نگریستند.
برادران او
صعصعه و
سبحان عبدی نیز از شخصیت های والامقام اسلامی و از شیفتگان خاندان پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم بوده اند.
زید به همراه گروهی از مردان خود در سال نهم هجرت و در سال عام الوفود* در مدینه آمد و پس از درک دیدار رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم اسلام آورد، در همان سال پیامبر خدا صلیاللهعلیهوآلهوسلم، جانبازی و مقام والای وی را پیشگوئی نمود و فرمودند: زید چه دیدی! او کسی است که یک دست خود را در راه خدا فدا خواهد کرد و آن دست زودتر از او به
بهشت خواهد رفت و سپس خود او نیز به دستش ملحق خواهد شد.
نقل است که دست او در نبرد
نهاوند یا
قادسیه قطع شد، زید پس از رحلت رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم نیز از بزرگان
شیعه و از پیروان راستین امام علی علیه السلام بود، او از زمره معترضان به
عثمان بود و بر این عقیده بود که عثمان نیز خود منحرف و مردم را نیز به انحراف کشانده است. از این جهت عثمان وی را به
شام تبعید کرد.
در هنگام
جنگ جمل که زید در کوفه ساکن بود،
عایشه به وی نامه نوشت و وی را فرزند خاص خود خواند و گفت: در خانه بنشین و مردم را از علی برگردان. . . زید نیز در پاسخ نوشت: تو به کاری و ما نیز به کار دیگر ماموریم تو به نشستن در خانه و ما به جهاد در راه خدا سزاوارتریم، اکنون تو کار ما را به دست گرفتی و ما را به کار خود فرمان می دهی ! ولی زید در جنگ جمل در سپاه امام علی علیه السلام بود و فرماندهی و پرچم داری جنگجویان قبیله ربیعه را بر عهده داشت.
وی سرانجام در سال 36 قمری در همین نبرد به فیض شهادت نایل آمد و هنگام شهادت، امام علی علیه السلام به بالین وی آمد و او را ستود او نیز ضمن ستایش از مولای خود گفت: من از روی بصیرت و آگاهی و بر اساس حدیث غدیر «من کنت مولاه فعلی مولاه. . . » به شما ایمان دارم و با شما بودم. . . ،او وصیت کرد که پیکرش را با همان لباس خونی رزم به خاک بسپارند. . .
- سال نهم هجرت است که پس از قدرت یافتن اسلام و فتح مکه نمایندگان سایر قبائل عرب از مکانهای مختلف به مدینه آمده و به حضور پیامبر رسیده و اسلام آوردند و اظهار اطاعت و تسلیم می نمودند و لذا این سال به نام « عام الوفود» نامیده شد.
منابع :
الاصابه ج 1، الاستیعاب ج 1، اسد الغابه ج 2، اعیان الشیعه ج 7، قاموس الرجال ج 3