منو
 کاربر Online
946 کاربر online
تاریخچه ی: زهد اسلامی و رهبانیت مسیحی

در حال مقایسه نگارشها

نگارش واقعی نگارش:3
زهد حالتی است روحی.

-=زاهد از آن نظر که دلبستگیهای معنوی و اخروی دارد به مظاهر مادی زندگی بی اعتنا است. این بی اعتنایی تنها در فکر و اندیشه و احساس و تعلق قلبی نیست و در مرحله ضمیر پایان نمی یابد. زاهد در زندگی عملی خویش سادگی و قناعت را پیشه می سازد و از تنعم و تجمل و لذت گرایی پرهیز می نماید. زندگی زاهدانه آن نیست که شخص فقط در ناحیه اندیشه و ضمیر وابستگی زیادی به امور مادی نداشته باشد بلکه این است که زاهد عملاً از تنعم و تجمل و لذت گرایی پرهیز داشته باشد. زهاد جهان آنهایی هستند که به حداقل تمتع و بهره گیری از مادیات اکتفا کرده اند. شخص علیعلیه‌السلام از آن جهت زاهد است که نه تنها دل به دنیا نداشت، بلکه عملاً نیز از تمتع و لذت گرایی ابا دانست و به اصطلاح (تارک دنیا) بود.=-

دو پرسش در اینجا پیش می آید:

1- همه می دانیم اسلام با رهبانیت و زهدگرایی به مبارزه برخاسته و آن را بدعتی از راهبان شمرده است. پیغمبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم فرمود: در اسلام رهبانیت وجود ندارد. هنگامیکه به پیامبر اطلاع دادند که عده ای از صحابه پشت به زندگی کرده و از همه چیز اعراض نموده اند و به عزلت و عبادت روی آورده اند، سخت آنان را مورد عتاب قرار داده و فرمود: من که پیامبر شمایم، چنین نیستم.
پیامبر به آنها فهماند که اسلام دینی جامعه گرا و زندگی گرا است نه زهد گرا. به علاوه تعلیمات جامع و همه جانبه اسلامی در مسائل اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و اخلاقی براساس محترم شمردن زندگی و روآوردن به آن است نه پشت کردن به آن. گذشته از همه اینها، رهبانیت و اعراض از زندگی با جهان بینی و فلسفه خوشبینانه اسلام درباره هستی و خلقت ناسازگار است. اسلام هرگز مانند برخی از کشیش ها و فلسفه ها با بدبینی به هستی و خلقت نمی نگرد و هم خلقت را به دو بخش زشت و زیبا، روشنایی و تاریکی، حق و باطل، درست و نادرست، بجا و نابجا تقسیم نمی کند.

2-گذشته از اینکه زهد گرایی همان رهبانیت است که با اصول و مبانی اسلامی ناسازگار است چه مبنا و چه فلسفه ای می تواند داشته باشد، چرا بشر محکوم به زهد شده است؟ چرا بشر باید به این دنیا بیاید و دریا دریا نعمتهای الهی را ببیند و بدون آنکه کف پایش تر شود از کنار آن بگذرد؟ بنابراین آیا تعلیمات زهدگرایانه ای که در اسلام دیده می شود بدعتهایی است که بعدها از مذاهب دیگر مانند مسیحی و بودایی وارد اسلام شده است؟

پس با نهج البلاغه چه کنیم؟

زندگی پیامبرصلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم و علیعلیه‌السلام که به لحاظ زاهدانه بودن جای شکی در آن نیست چگونه تفسیر و توجیه می کنیم؟ حقیقت این است که زهد اسلامی غیر از رهبانیت است. رهبانیت بریدن از مردم و روآوردن به عبادت است براساس این اندیشه که کار دنیا و آخرت از یکدیگر جداست. دو نوع کار بیگانه از هم است. از دو کار یکی را باید انتخاب کرد. یا باید به عبادت و ریاضت پرداخت تا درآن جهان به کار آید و یا باید متوجه زندگی و معاش بود تا در این جهان به کارآید. این است که رهبانیت بر ضد زندگی و برضد جامعه گرایی است و مستلزم کناره گیری از خلق و بریدن از مردم و سلب هرگونه مسئولیت و تعهد از خود است.

اما زهد اسلامی در عین اینکه مستلزم انتخاب زندگی ساده و بی تکلف است و براساس پرهیز از تنعم و تجمل و لذت گرایی است، در متن زندگی و در بطن روابط اجتماعی قرار دارد و عین جامعه گرایی است؛ برای خوب از عهده مسئولیتها برآمدن است و از مسئولیتها و تعهدهای اجتماعی سرچشمه می گیرد. فلسفه زهد در اسلام آن چیزی نیست که رهبانیت را به وجود آورده است.


در اسلام مسأله جدا بودن حساب این جهان با آن جهان مطرح نیست. از نظر اسلام نه خود آن جهان و این جهان از یکدیگر جدا و بیگانه هستند و نه کار این جهان با کار آن جهان بیگانه است. ارتباط دو جهان با یکدیگر از قبیل ارتباط ظاهر و باطن شیء واحد است. از قبیل پیوند روح و بدن است که چیزی است حد وسط میان یگانگی و دوگانگی.

کار این جهان با کار آن جهان نیز عیناً همین طور است بیشتر جنبه اختلاف کیفی دارد تا اختلاف ذاتی، یعنی آنچه بر ضد مصلحت آن جهان است بر ضد مصلحت این جهان نیز هست؛ لهذا یک کار معین که بر وفق مصالح عالیه این جهان است، اگر از انگیزه های عالی و دیدهای مافوق طبیعی و هدفهای ماوراء مادی خالی باشد آن کار صرفاً دنیایی تلقی می شود و به تعبیر قرآن به سوی خدا بالا نمی رود، اما اگر جنبه انسانی کار از هدفها و انگیزه ها و دیدهای برتر و بالاتر از زندگی محدود دنیایی بهره مند باشد همان کار، کار آخرتی شمرده می شود.

زهد اسلامی: کیفیت خاص بخشیدن به زندگی است و از دخالت دادن پاره ای ارزشها برای زندگی ناشی می شود.


منبع:سیری در نهج البلاغه؛مرتضی مطهری
زهد حالتی است روحی.

زاهد از آن نظر که دلبستگیهای معنوی و اخروی دارد به مظاهر مادی زندگی بی اعتنا است. این بی اعتنایی تنها در فکر و اندیشه و احساس و تعلق قلبی نیست و در مرحله ضمیر پایان نمی یابد. زاهد در زندگی عملی خویش سادگی و قناعت را پیشه می سازد و از تنعم و تجمل و لذت گرایی پرهیز می نماید. زندگی زاهدانه آن نیست که شخص فقط در ناحیه اندیشه و ضمیر وابستگی زیادی به امور مادی نداشته باشد بلکه این است که زاهد عملاً از تنعم و تجمل و لذت گرایی پرهیز داشته باشد. زهاد جهان آنهایی هستند که به حداقل تمتع و بهره گیری از مادیات اکتفا کرده اند. شخص علیعلیه‌السلام از آن جهت زاهد است که نه تنها دل به دنیا نداشت، بلکه عملاً نیز از تمتع و لذت گرایی ابا دانست و به اصطلاح (تارک دنیا) بود.


دو پرسش در اینجا پیش می آید:

1- همه می دانیم اسلام با رهبانیت و زهدگرایی به مبارزه برخاسته و آن را بدعتی از راهبان شمرده است. پیغمبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم فرمود: در اسلام رهبانیت وجود ندارد. هنگامیکه به پیامبر اطلاع دادند که عده ای از صحابه پشت به زندگی کرده و از همه چیز اعراض نموده اند و به عزلت و عبادت روی آورده اند، سخت آنان را مورد عتاب قرار داده و فرمود: من که پیامبر شمایم، چنین نیستم.
پیامبر به آنها فهماند که اسلام دینی جامعه گرا و زندگی گرا است نه زهد گرا. به علاوه تعلیمات جامع و همه جانبه اسلامی در مسائل اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و اخلاقی براساس محترم شمردن زندگی و روآوردن به آن است نه پشت کردن به آن. گذشته از همه اینها، رهبانیت و اعراض از زندگی با جهان بینی و فلسفه خوشبینانه اسلام درباره هستی و خلقت ناسازگار است. اسلام هرگز مانند برخی از کشیش ها و فلسفه ها با بدبینی به هستی و خلقت نمی نگرد و هم خلقت را به دو بخش زشت و زیبا، روشنایی و تاریکی، حق و باطل، درست و نادرست، بجا و نابجا تقسیم نمی کند.

2-گذشته از اینکه زهد گرایی همان رهبانیت است که با اصول و مبانی اسلامی ناسازگار است چه مبنا و چه فلسفه ای می تواند داشته باشد، چرا بشر محکوم به زهد شده است؟ چرا بشر باید به این دنیا بیاید و دریا دریا نعمتهای الهی را ببیند و بدون آنکه کف پایش تر شود از کنار آن بگذرد؟ بنابراین آیا تعلیمات زهدگرایانه ای که در اسلام دیده می شود بدعتهایی است که بعدها از مذاهب دیگر مانند مسیحی و بودایی وارد اسلام شده است؟

پس با نهج البلاغه چه کنیم؟

زندگی پیامبرصلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم و علیعلیه‌السلام که به لحاظ زاهدانه بودن جای شکی در آن نیست چگونه تفسیر و توجیه می کنیم؟ حقیقت این است که زهد اسلامی غیر از رهبانیت است. رهبانیت بریدن از مردم و روآوردن به عبادت است براساس این اندیشه که کار دنیا و آخرت از یکدیگر جداست. دو نوع کار بیگانه از هم است. از دو کار یکی را باید انتخاب کرد. یا باید به عبادت و ریاضت پرداخت تا درآن جهان به کار آید و یا باید متوجه زندگی و معاش بود تا در این جهان به کارآید. این است که رهبانیت بر ضد زندگی و برضد جامعه گرایی است و مستلزم کناره گیری از خلق و بریدن از مردم و سلب هرگونه مسئولیت و تعهد از خود است.

اما زهد اسلامی در عین اینکه مستلزم انتخاب زندگی ساده و بی تکلف است و براساس پرهیز از تنعم و تجمل و لذت گرایی است، در متن زندگی و در بطن روابط اجتماعی قرار دارد و عین جامعه گرایی است؛ برای خوب از عهده مسئولیتها برآمدن است و از مسئولیتها و تعهدهای اجتماعی سرچشمه می گیرد. فلسفه زهد در اسلام آن چیزی نیست که رهبانیت را به وجود آورده است.


در اسلام مسأله جدا بودن حساب این جهان با آن جهان مطرح نیست. از نظر اسلام نه خود آن جهان و این جهان از یکدیگر جدا و بیگانه هستند و نه کار این جهان با کار آن جهان بیگانه است. ارتباط دو جهان با یکدیگر از قبیل ارتباط ظاهر و باطن شیء واحد است. از قبیل پیوند روح و بدن است که چیزی است حد وسط میان یگانگی و دوگانگی.

کار این جهان با کار آن جهان نیز عیناً همین طور است بیشتر جنبه اختلاف کیفی دارد تا اختلاف ذاتی، یعنی آنچه بر ضد مصلحت آن جهان است بر ضد مصلحت این جهان نیز هست؛ لهذا یک کار معین که بر وفق مصالح عالیه این جهان است، اگر از انگیزه های عالی و دیدهای مافوق طبیعی و هدفهای ماوراء مادی خالی باشد آن کار صرفاً دنیایی تلقی می شود و به تعبیر قرآن به سوی خدا بالا نمی رود، اما اگر جنبه انسانی کار از هدفها و انگیزه ها و دیدهای برتر و بالاتر از زندگی محدود دنیایی بهره مند باشد همان کار، کار آخرتی شمرده می شود.

زهد اسلامی: کیفیت خاص بخشیدن به زندگی است و از دخالت دادن پاره ای ارزشها برای زندگی ناشی می شود.


منبع:سیری در نهج البلاغه؛مرتضی مطهری

تاریخ شماره نسخه کاربر توضیح اقدام
 یکشنبه 09 مرداد 1384 [05:47 ]   4   یاسر ناظم نیا      جاری 
 شنبه 01 مرداد 1384 [17:54 ]   3   یاسر ناظم نیا      v  c  d  s 
 یکشنبه 29 خرداد 1384 [11:46 ]   2   یاسر ناظم نیا      v  c  d  s 
 پنج شنبه 13 اسفند 1383 [16:17 ]   1   یاسر ناظم نیا      v  c  d  s 


ارسال توضیح جدید
الزامی
big grin confused جالب cry eek evil فریاد اخم خبر lol عصبانی mr green خنثی سوال razz redface rolleyes غمگین smile surprised twisted چشمک arrow



از پیوند [http://www.foo.com] یا [http://www.foo.com|شرح] برای پیوندها.
برچسب های HTML در داخل توضیحات مجاز نیستند و تمام نوشته ها ی بین علامت های > و < حذف خواهند شد..