منو
 صفحه های تصادفی
بیعت دوم عقبه
تاریخ ولادت امام صادق علیه السلام
نظافت شخصی امام صادق علیه السلام
رشته علوم اقتصادی اقتصاد کشاورزی
خبرهای غیبی
پرندگان شکاری
نفت و پول
استدلال امام علی علیه السلام درباره تک شوهری زنان
تالار اشرف
دانشکده مهندسی شیمی دانشگاه امیر کبیر
 کاربر Online
1085 کاربر online
تاریخچه ی: زفاف امام علی و فاطمه علیهماالسلام

در حال مقایسه نگارشها

نگارش واقعی نگارش:2
در شب زفاف حضرت علی و فاطمه زهرا علیهماالسلام، رسول خدا صلی الله علیه و آله وارد شد و دستور داد قدحی آب بیاورند. مقداری از آن را مزمزه کرد و مقداری را روی سر و بدن فاطمه ریخت، و عرضه داشت:« خداوندا این دختر من و محبوب‏ترین کس من است، و این نیز برادرم و محبوبترین کسم. خدایا او را ولی خودت قرار بده و در خانواده‏ا‏ش برکت وارد کن.»
سپس برخاست و از نزد آنها بیرون آمد. کتیبه‏های در را گرفت و به آنان فرمود:« خداوند شما را پاک و نسل شما را پاک گرداند. من با هر کس که با شما از در دوستی و صفا پیش آید، دوستم، و با هر کس که با شما جنگ کند دشمن. شما را به خدا سپردم.»

اسماء بنت عمیس می‏گوید:
رسول خدا در شب زفاف زهرا علیهاسلام امر فرمود همه زن‏ها خارج شوند. زن‏ها رفتند، ولی من ماندم. وقتی رسول خدا خواست خارج شود، مرا دید و فرمود:« مگر نگفتم همه بروند؟» گفتم:« چرا یا رسول الله، پدر و مادرم فدایت باد. ولی من با خدیجه عهدی کرده‏ام که می‏خواهم به آن عمل کنم:
وقتی که وفات خدیجه فرا رسیده بود، خدیجه گریه می‏کرد.
به او گفتم:« ای بانوی من، چرا گریه می‏کنی؟ تو که همسر پیامبری و به بهشت بشارت داده شده‌ای.»
فرمود:« دختر در شب زفافش به کمک زنان دیگر احتیاج دارد. من نگران فاطمه‏ام.»
من با خدیجه عهد کردم که اگر زنده باشم، فاطمه را در شب زفاف کمک کنم.
رسول خدا گریان شد و فرمود:« تو را به خدا برای این امر اینجا مانده‌ای؟»
گفتم:« آری، به خدا قسم.»
رسول خدا مرا دعا کرد و رفت.

منابع:

  • بحارالانوار، ج 43، ص 96 و 132 و 138.

مراجعه شود به:


رسول خدا صلی الله علیه و آله وارد شدند و دستور دادند تا قدحی از آب آوردند، رسول خدا مقداری از آن مزمزه کردند و مقداری از آن را روی سر و بدن فاطمه ریختند و عرضه داشتند: خداوندا این دختر من و محبوب‏ترین خلق است برای من و این برادر من و محبوب‏ترین خلق است برای من، خدایا او را ولی خودت قرار بده و در خانواده‏ا‏ش برکت وارد کن.

سپس برخاستند و از نزد آنها بیرون آمدند و سپس کتیبه‏های در را گرفتند و فرمودند: خداوند شما را پاک و نسل شما را پاک گرداند، من با هر کس که با شما از در سلیم و صفا پیش آید در سلامتم و با هر کس که با شما جنگ کند در جنگم؛ خدا حافظ، شما را به خدا سپردم.

اسماء بنت عمیس می‏گوید رسول خدا در شب زفاف زهرا امر فرمود که همه زن‏ها خارج شوند زن‏ها رفتند ولی من ماندم وقتی رسول خدا خواستند خارج شوند، مرا دیدند و فرمودند مگر نگفتم همه بروند، گفتم چرا یا رسول الله، پدر و مادرم فدایت باد ولی من با خدیجه عهدی کرده‏ام که می‏خواهم آن را انجام دهم.

وقتی که وفات خدیجه فرا رسیده بود، خدیجه گریه می‏کرد.
گفتم: ای بانوی من، چرا گریه می‏کنی؟ و حال آنکه تو زوجه پیامبر و بشارت داده شده به بهشت هستی.
فرمود: دختر در شب زفافش به کمک زنان دیگر احتیاج دارد من برای فاطمه‏ام نگرانم، در آن وقت من با خدیجه عهد کردم که اگر زنده باشم، فاطمه را در شب زفاف کمک کنم.
رسول خدا گریان شدند و فرمودند: تو را به خدا برای این امر توقف کرده‏ای؟
گفتم: بله به خدا قسم، رسول خدا مرا دعا کردند و رفتند.

منابع:
بحارالانوار، ج 43، ص 96 و 132 و 138.

مراجعه شود به:
مراسم عروسی


تاریخ شماره نسخه کاربر توضیح اقدام
 دوشنبه 02 آبان 1384 [09:17 ]   6   شکوفه رنجبری      جاری 
 دوشنبه 07 شهریور 1384 [05:56 ]   5   شکوفه رنجبری      v  c  d  s 
 چهارشنبه 11 خرداد 1384 [06:33 ]   4   شکوفه رنجبری      v  c  d  s 
 یکشنبه 21 فروردین 1384 [07:33 ]   3   امیرمهدی حقیقت      v  c  d  s 
 یکشنبه 15 آذر 1383 [11:35 ]   2   شکوفه رنجبری      v  c  d  s 
 دوشنبه 06 مهر 1383 [06:16 ]   1   شکوفه رنجبری      v  c  d  s 


ارسال توضیح جدید
الزامی
big grin confused جالب cry eek evil فریاد اخم خبر lol عصبانی mr green خنثی سوال razz redface rolleyes غمگین smile surprised twisted چشمک arrow



از پیوند [http://www.foo.com] یا [http://www.foo.com|شرح] برای پیوندها.
برچسب های HTML در داخل توضیحات مجاز نیستند و تمام نوشته ها ی بین علامت های > و < حذف خواهند شد..