تاریخچه ی:
رومانتیسم romantisme
تفاوت با نگارش: 2
- | مکتب احساس گرایى (= رمانتیسم) |
+ | V{maketoc} |
- | این مکتب از اوار قرن هجدهم در اگلسان بو یات و پس به آلمان دیر سرمین ها اوای راه یدا کرد. |
+ | !مقدمه آغاز قرن نوزدهم را باید شروع عصر جدیدی در ادبیات اروپا دانست که دامنه آن تا به امروز کشیده شده است. این دوره جدید که بای آن را "عصر رمانتیک "نام داد عصر طبقه بورژوازی شمرده می شد. در این دوره تجمل و زندگی اشرافی همه اهمیت و نفوذ خود را از دست داد ؛ لمرو آثار ادبی گسترش یافت ؛ حالا دیگر شاعران و نویسنگان از طبقه هی گونگون جامعه بودند. ((ادبیات رانتیک)) در قرن نوزده ر کشورهای اروپایی یکی پس از دیگر به ظهور رسید. در آغاز کلمه رومانتیک از طر طرفداران مکتب کلاسی برای مسخره ه نویسندگان جدید اطلاق می شد و معنی نخستین آن مترادف با خیال انگیز و افسانه ای بد. />اوا مکتب نخستی رومانتیسم انگلستان بود و از آنجا به آمان رفت و از آنجا در فرانسه رسوخ کرد و سرانجام تا سال 1850 بر ادبیات اروپا مسلط شد. |
- | لامرتین، شاتوبریا، اکندر دوما پر، ((ویکتور هوگو )) آل دو موه ز بزرا ای کتب ون. ویژگى هى مهمّ |
+ | !او ک رمایک />یه دو مک ((اسیس)) ومنیم : |
- | این مکتب که فات ها آن با ((کلاسیسیس)) را نشان م دهند، ااین رارند: |
+ | * کلاسیک ها بیشتر ایدآلیست هستند و حال آنکه رومانتیک ها می کوشند گذشته از بیان زیبایی ها و خوبی ها که هف کلاسیک است زشتی و بدی را هم نشا بدهند. * کلاسیک ها عقل را اساس شعر کلاسیک می دانند و حال آنکه رومانتیک ها بیشتر پابند احساس و خیال پردازی هستند. *کلاسیک ها تیپ ها و الهام آثار خویش را از هنرمندان یونان و روم قدیم می گیرند و حال آنکه رومانتیک ها از ادبیات مسیحی ((قرون وسطی)) ((رنسانس)) و افسانه های ملی کشورهای خویش ملهم می شوند و همچنین از ادبیات معاصر ملل دیگر تقلید می کنند. در دوره رمانتیسم ارسطو جای خود را به شکسپیر داده است. *کلاسیک ها بیشتر طرفدار وضوح و قاطعیت هستند و روماتیک ها به رنگ و جلال و منظره اهمیت می دهند. نها ترجح می دهند که به جای رودن اشعار منظم و یکنواخت با شعاری بردازند که بیشتر شبیه نر (چه از لحاظ آهن و چه از لحاظ مضمون)، تصویری و متنوع باشد. |
- | *نشان ا زیای و ت و شاد و م در کنار هم. |
+ | این مکتب به آزادی، شخصیت ، هیجان و حسا ا، گریز و سیحت و سفرهای جغرایایی در آثار خود یار اهمیت ئل است. هنرمند در آن به کشف و شهود می پردازد به افسون خن و به اهمیت کلمه بی اندازه آگاه است. خلاصه اینکه نویسنده خود در جریان نوشته اش مداخله می کند و به اثر خود جنبه شخصی و خصوصی می دهد. |
- | *پاین به اا و یال و هیان. |
+ | ویکتور هوگو، والتر اسکات، وردزورت، گوته، شیلر، پوشکین، و لرمانتوف، از پیوایان نستی این مکتب هستند. />ا ثا معروف ین مکتب می توان نتردام دوپاری، بینوایان، تاراس بولبا، سه تفنگدار، زندانی قفقاز، فواره باغچه سرای آیوانهو را نام برد. |
- | *اوه ا اد نر و ا شی هنرمند و رهای ا قیود. |
+ | !ر رمان قن نوده را ممولا "قن مان" مینامند. ران در ای قرن در مسیرهای متفاوت و یا سیعی پیش میو و بسیاری از ((رن))های نبوع آسای جهان در این قرن به وجود میآیند و رمان جنبههای طلوب تر و جهانی ری پیدا میکند. پس قرن نوزدهم شایستگی دریافت عنوان "قرن رمان" را دارد. |
- | *ت بخیدن به ایره واگا و تبیر و نا بیدن ب زبان ادب. |
+ | چن که در قرن بیستم رمان به حد کمال و پخگی خود میرسد و قواعد و اصول اساسی آن تثبیت میشوند و نمونهها و رمشقهای رمان در هر شکل و طریقه به عرصه میآیند اما در قزن نوزدهم غولهایی ون بالزا، فلوبر، وما، داستایسکی و تولوی قدم به میدان میگذارند. و معا رمان اروپایی به و پیروزی میرسد. حال آن که در قرن بیست رمان نویسان بزرگی در سرزمینهای دیگر، در آمریکای شمالی؛ در آمریکای جنوبی و ژاپن و آفریقا در صحنه ادب ظار میشوند. |
- | *به یر کیدن م یأس رتگ انسان. |
+ | انقلاب کبیرفرانسه چنای در کرهای ادبی وقفهانداخت ما رم نرم رمان نویسان ب نتشار آثار خو پداختند. با این وصف تا نی دهه رمان نیز مثل سایر رشتههای ادبی در همان فضایی که محصول ذوق بزرگان قرن روشنگری بود سیر میکرد. |
- | *رو ورن به عام درون و گرایش ها دین. |
+ | در پایان قرن بیستم، بر ویراههای "((نتورلیسم ))"ساختمانی بنا شد که عده ای از تقدان معتقد بودند رمان در این دوره به انحطاط رسیده، اما گروهی عقاید دیگری داشتند و میگفتند که این نویسندگان معترض و سرکش نظیر: لئون بلوا، اکتاو میرابو و ژرز داریان و نظایر آنها، راهای تازه ای یافتهاند و نوآوری در عالم هنر از ضرریات است. |
- | نمای برگتر ویر این مکب ر اواخ قرن نوده ه وود د. ارل بدل ید این را . در میان کسای که ا بولر الهم گرند و با آار خو مینه ا برای یدایش مبلیسم اد تند پل ورلن تر رم و ستفا ملارمه ا همه ور تند. ی وه ت که هکم از نها سک یژه ای تند. |
+ | رمان قن بیتم این بکارا ریه و صول د ا ب دت رد از طر دیگر در ان سی اقینو اطل، رن آمیکایی نخین ثار بزرگ درخشانش ا ب ا ه میکند و غر تعارگر، رم خود ا ماه چیزهای یگر، به هند ژن و ورینه و فیقی نوی می که ی از ین سزینها از ممرات غرب بودند. |
- | اول سمبولیسم: |
+ | رمان تاریخی در ول قرن نوزدهم و بخشی از قرن بیستم در نظر مردم ارزش و اهمیت خود را حفظ کرد. هر چند که امروز روشنفکران به(( رمانهای تاریخی)) با بدگمانی مینگرند، جاذبه این رمانها همچنان باقی است. در طی یک قرن و نیم اخیر بعضی از نویسندگان داستانهایی از این نوع نوشتهاند که غالب آنها بسیار سرگرم کننده و جذاب بودهاند. |
- | "ا ن فکر، سولیسم ی تثیر سه ((اید آی ))بود که از(( متافییک ))اها ی گف و د حی س 1880 د رانسه ا رونق می ی همچنن بینی شوپنهاور یز تثیر زیای ر شاعران مبولی که د. |
+ | اتانل و فلوبرو پوکن ولسوی گ تین یسدگا نوزدهم نیز رمان تاریی وشتهاد. بعضی نویسنن بیس هی ب رمان ایخی روی هاند که بی نمونه یتون ا راگون نم ب و کب "هف مقدس" . |
- | لاه اول سمبویست ها به ر زیر است: |
+ | (( ویکورهوگو ))در آثار دوران جوانی اش از والتر اکات تاثیر میپذیرد و در رمانهای "هان یسلندی" و "بوک ژارگال" کم و بیش در سرزمینهای دیگر به رویدادای تاریخی میپردازد و سپس در "نوتردام دوباری" (1831) تصویری از قرون وسطی را ترسیم میکند که نوعی رمان سیاه نیز به ساب میآید. و در مان "نودوسه" (1874) این تصویر تاریخی را تا دوران انقلاب جلو میآورد و در رمان "مردی که میخندد" (1869) از وقایع تاریخی انگستان سخن میگوید و در "((بینوایان))" (1862) مانند بالزاک به تاریخ باز میگردد و ریشههای تاریخ معاصرش را از دل خاک بیرون میکشد. |
- | * حا اندار نچه ر ک بیت مد نومیدی و س ات بیان می نن. |
+ | ا استاد بزرگ را اریخی انسه، بی ترید ((الکسادر وم ))(1871-1802) ست با رمانهای "ه تفنگدار" (1844)، "مکه مو" (1841) " گ بند ملکه" (1849) و ی ا بیست رمان دی. |
- | * به سمبل ها و اشکال و آهنگ هایی که احساس ها، نه عقل و منطق آن را پذیرفته است توجه دارند. | |
- | * ای که نا ه وو رده ان بری خونه به نس میزان اراک رویش فهوم ات، ین هکس نوی ا ر در می یابد می مد. |
+ | !یدات /> مکتب مانتیس ا ور رن هجدهم در انلستان برو یا و به آلمان و دیگر سمین هاى روپایى را ی کر. />اماتین، شاتوبرین لکسانر اى پدر ((ویکور هوو ))و آلفرد دو موسه از بران ای مکتب بدد. |
- | * آان تا ح اکان از اعیت عیی دور شده ب واقعیت ذهنی رداخته ند.
* ن سا دستخوش نیروهای اشناسی است که سرنوشت آنان ا تعیین می کد ا ی رو حالت حشت آور این یرها را در یان نوی وا و ((افانه ))یان می کنند.
* ی کوشند حال ای یعادی رانی و مفت ا نگمی را ک ر ضمیر انسان پیدا می د ات های مو ه نیروهای مناطیسی را در آثارشا بیان کنند.
*به یاری احساس و خی حات های وی را در یان آزادی کال مویی کلمه ، با آهن و رنگ و هیجا ویر ی کند.
ل بول، موری مترلینگ، دینگ، انس، اکلی آرتور بو از بان ی مکب هتند.
ر و ر رویی پریی ار بولر، ندس ز آرتور ب، اهدخت مال از موریس مرینگ نمونه هایی ز آثار مبولیس ی باشند. |
+ | یژ ا ه این کت ات ها آن ا ((کاییس)) را شان دن، ااین قارند: *شان دا یای و ت، شا م در کر هم. />*پاید ا و یال و یجان. *هوخاى از ادى نر و آزاد یت هن و رهای ید. *و بین دای اژگن تعای و ا بشیدن بن ادبى. * وی کین غم و ی و ر نسن. />*وى آور ب الم رن و گرای هاى ی. |
| | | |
- | | |