تاریخچه ی:
روشنگری در شام
تفاوت با نگارش: 6
| جناب سید ابن طاوس در کتاب مقتل خود به نام « اللهوف علی قتلی الطفوف » آورده است: | | جناب سید ابن طاوس در کتاب مقتل خود به نام « اللهوف علی قتلی الطفوف » آورده است: |
| هنگامیکه کاروان اسیران را به درب مسجد ((شام «سوریه»|شام)) آوردند، یک پیرمرد شامی به نزدیک زنان و اهل بیت ((حضرت امام حسین علیه السلام|حضرت سیدالشهداء علیه السلام)) آمد و گفت: | | هنگامیکه کاروان اسیران را به درب مسجد ((شام «سوریه»|شام)) آوردند، یک پیرمرد شامی به نزدیک زنان و اهل بیت ((حضرت امام حسین علیه السلام|حضرت سیدالشهداء علیه السلام)) آمد و گفت: |
| خدا را سپاس می گویم که شما را کشت و نابود کرد!! و یزید را بر شما مسلط ساخت! و شهرها را از مردان شما رهایی بخشید!! (در همین قسمت در امالی ((شیخ صدوق)) آمده است که پیرمردی از شیوخ اهل شام جلو آمد و گفت: | | خدا را سپاس می گویم که شما را کشت و نابود کرد!! و یزید را بر شما مسلط ساخت! و شهرها را از مردان شما رهایی بخشید!! (در همین قسمت در امالی ((شیخ صدوق)) آمده است که پیرمردی از شیوخ اهل شام جلو آمد و گفت: |
| حمد خدای را که شما را کشت و هلاک کرد و شاخ فتنه را قطع نمود و بعد هر چه توانست ناسزا گفت پس چون کلامش تمام شد علی بن الحسین علیه السلام به او گفت: ) | | حمد خدای را که شما را کشت و هلاک کرد و شاخ فتنه را قطع نمود و بعد هر چه توانست ناسزا گفت پس چون کلامش تمام شد علی بن الحسین علیه السلام به او گفت: ) |
| ((حضرت امام سجاد علیه السلام|حضرت علی بن الحسین علیه السلام)) به او فرمود: | | ((حضرت امام سجاد علیه السلام|حضرت علی بن الحسین علیه السلام)) به او فرمود: |
| ای پیرمرد! آیا قرآن خوانده ای؟ گفت: آری. | | ای پیرمرد! آیا قرآن خوانده ای؟ گفت: آری. |
| فرمود: آیا این آیه را خوانده ای «__قل لااسئلکم علیه اجرا الا الموده فی القربی __» (آیه 33 از سوره شوری ) | | فرمود: آیا این آیه را خوانده ای «__قل لااسئلکم علیه اجرا الا الموده فی القربی __» (آیه 33 از سوره شوری ) |
| پیرمرد گفت: آری تلاوت کرده ام. | | پیرمرد گفت: آری تلاوت کرده ام. |
| امام سجاد علیه السلام فرمود: ای پیرمرد! آیا این آیه را قرائت کرده ای «__واعلمو انما غنمتم من شی فان لله خُمسه و للرسول ولذی القربی__؛ | | امام سجاد علیه السلام فرمود: ای پیرمرد! آیا این آیه را قرائت کرده ای «__واعلمو انما غنمتم من شی فان لله خُمسه و للرسول ولذی القربی__؛ |
| (سوره انفال، آیه 41 ) | | (سوره انفال، آیه 41 ) |
| ''===گفت: آری علی بن الحسین علیه السلام فرمود: قربی ما هستیم.==='' | | ''===گفت: آری علی بن الحسین علیه السلام فرمود: قربی ما هستیم.==='' |
| ای پیرمرد! آیا این آیه را قرائت کرده ای؟ « __انما یریدالله لیذهب عنکم الرجس اهل البیت و یطهر کم تطهیرا__ » | | ای پیرمرد! آیا این آیه را قرائت کرده ای؟ « __انما یریدالله لیذهب عنکم الرجس اهل البیت و یطهر کم تطهیرا__ » |
| آن پیرمرد گفت: آری علی بن الحسین علیه السلام فرمود: | | آن پیرمرد گفت: آری علی بن الحسین علیه السلام فرمود: |
| ''=== ای پیرمرد! ما اهل بیتی هستیم که به ((آیه تطهیر و اهل بیت علیهم السلام|آیه طهارت)) اختصاص داده شدیم! ==='' | | ''=== ای پیرمرد! ما اهل بیتی هستیم که به ((آیه تطهیر و اهل بیت علیهم السلام|آیه طهارت)) اختصاص داده شدیم! ==='' |
| راوی می گوید: | | راوی می گوید: |
| آن پیرمرد ساکت ماند و از آن سخن که گفته بود پشیمان شد، آنگاه روی به علی بن الحسین علیه السلام کرد و گفت: | | آن پیرمرد ساکت ماند و از آن سخن که گفته بود پشیمان شد، آنگاه روی به علی بن الحسین علیه السلام کرد و گفت: |
| تو را به خدا سوگند، شما همان خاندان هستید؟ | | تو را به خدا سوگند، شما همان خاندان هستید؟ |
| علی بن الحسین علیه السلام فرمود: | | علی بن الحسین علیه السلام فرمود: |
| ~~green:به خدا سوگند، بدون شک ما ((اهل بیت)) عصمت و طهارت هستیم و به حق جدّمان رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم ما همان خاندانیم، در این هنگام آن پیر مرد گریست و عمامه اش را از سر گرفته و به زمین زد و سر به سوی آسمان برداشت و گفت: خدایا! من از دشمنان آل محمد خواه (اِنسیان باشند و یا از ((جن|جنیان))) به درگاه تو بیزاری می جویم. ~~ | | ~~green:به خدا سوگند، بدون شک ما ((اهل بیت)) عصمت و طهارت هستیم و به حق جدّمان رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم ما همان خاندانیم، در این هنگام آن پیر مرد گریست و عمامه اش را از سر گرفته و به زمین زد و سر به سوی آسمان برداشت و گفت: خدایا! من از دشمنان آل محمد خواه (اِنسیان باشند و یا از ((جن|جنیان))) به درگاه تو بیزاری می جویم. ~~ |
| سپس به حضرت عرض کرد: آیا برای من ((توبه حقیقی|توبه)) ای هست؟ علی بن الحسین علیه السلام فرمود: آری، اگر توبه کنی خدا بر تو می بخشاید و تو با ما خواهی بود. | | سپس به حضرت عرض کرد: آیا برای من ((توبه حقیقی|توبه)) ای هست؟ علی بن الحسین علیه السلام فرمود: آری، اگر توبه کنی خدا بر تو می بخشاید و تو با ما خواهی بود. |
| آن پیرمرد گفت: | | آن پیرمرد گفت: |
| من از آنچه گفتم توبه می کنم. بعد که خبر این برخورد پیرمرد به ((یزید بن معاویه|یزید)) رسید دستور داد تا او را بکشند و کشته شد. | | من از آنچه گفتم توبه می کنم. بعد که خبر این برخورد پیرمرد به ((یزید بن معاویه|یزید)) رسید دستور داد تا او را بکشند و کشته شد. |
| __نکات روایت__ | | __نکات روایت__ |
| === اولاً شیوه برخورد حضرت سجاد علیه السلام با یکی از دشمنان ناآگاه خاندان اهل بیت روشن می شود که با چه اسلوب سریعی از راه قرآن او را هدایت کردند. | | === اولاً شیوه برخورد حضرت سجاد علیه السلام با یکی از دشمنان ناآگاه خاندان اهل بیت روشن می شود که با چه اسلوب سریعی از راه قرآن او را هدایت کردند. |
| ثانیاً تأثیر و نفوذ کلمه ایشان قابل توجه می باشد.=== | | ثانیاً تأثیر و نفوذ کلمه ایشان قابل توجه می باشد.=== |
| !منابع: | | !منابع: |
| *بحارالانوار، ج 45، ص 129 و 155 | | *بحارالانوار، ج 45، ص 129 و 155 |
| !مراجعه شود به: | | !مراجعه شود به: |
| *((حرکت اسرای کربلا از کوفه به سوی شام)) | | *((حرکت اسرای کربلا از کوفه به سوی شام)) |