منو
 صفحه های تصادفی
SMTP
مباهات دو فرشته مراقب
معیار انسانیت
خشونت و خونریزی در عهد صفوی
ویندوز
متافیزیک از دید ارسطو
اقدامات امام علی علیه السلام پس از ورود به کوفه
نظرخواهی معاویه از سعید بن عاص درباره امام حسین علیه السلام
کرمهای انگل
سیاره مریخ
 کاربر Online
194 کاربر online
تاریخچه ی: روانشناسی هیجان

تفاوت با نگارش: 1

Lines: 1-34Lines: 1-34
 +
 || ||
 یکی از مشکلات اصلی که پژوهشگران هیجان با آن روبرو هستند فهمیدن علت یا علتهای هیجان است. در این بررسی علیتی دیدگاه‌های متعددی مطرح شده است که دیدگاه‌های زیستی ، روان تکاملی ، شناختی رشدی ، ((روان کاوی)) ، اجتماعی ، ((جامعه شناسی|جامعه شناختی)) ، فرهنگی و انسان شناختی از جمله آنها هستند.|| یکی از مشکلات اصلی که پژوهشگران هیجان با آن روبرو هستند فهمیدن علت یا علتهای هیجان است. در این بررسی علیتی دیدگاه‌های متعددی مطرح شده است که دیدگاه‌های زیستی ، روان تکاملی ، شناختی رشدی ، ((روان کاوی)) ، اجتماعی ، ((جامعه شناسی|جامعه شناختی)) ، فرهنگی و انسان شناختی از جمله آنها هستند.||
 !نگاه اجمالی !نگاه اجمالی
-هیجانها چند بعدی هستند. هیجانها به صورت پدیده‌های ذهنی ، زیستی ، هدفمند و اجتماعی وجود دارند. هیجانها از این نظر احساسهای ذهنی هستند که باعث می‌شوند به صورت خاصی مثل عصبانی یا شاد احساس کنیم. هیجانها واکنش‌های زیستی هم هستند. آنها پاسخهای بسیج کننده انرژی‌اند که بدن را برای سازگار شدن با هر موقعیتی که روبرو می‌شویم آماده می‌سازند. برای مثال ((خشم)) نوعی میل انگیزشی در ما ایجاد می‌کند تا کاری انجام دهیم که معمولا آن را انجام نمی‌دهیم، مثلا با یک دشمن بجنگیم یا به یک ((بی‌عدالتی)) اعتراض کنیم. هیجانها پدیدهای اجتماعی نیز هستند. وقتی هیجانی می‌شویم علائم قابل تشخیص چهره‌ای ، ژستی و کلامی می‌فرستیم که کیفیت هیجان پذیری ما را به دیگران منتقل می‌کند. (مثل حرکت ابروهایمان و تن صدایمان)

+هیجانها چند بعدی هستند. هیجانها به صورت پدیده‌های ذهنی ، زیستی ، هدفمند و اجتماعی وجود دارند. هیجانها از این نظر احساسهای ذهنی هستند که باعث می‌شوند به صورت خاصی مثل عصبانی یا شاد احساس کنیم. هیجانها واکنش‌های زیستی هم هستند. آنها پاسخهای بسیج کننده انرژی‌اند که بدن را برای سازگار شدن با هر موقعیتی که روبرو می‌شویم آماده می‌سازند. برای مثال ((خشم)) نوعی میل انگیزشی در ما ایجاد می‌کند تا کاری انجام دهیم که معمولا آن را انجام نمی‌دهیم، مثلا با یک دشمن بجنگیم یا به یک بی‌عدالتی اعتراض کنیم. هیجانها پدیدهای اجتماعی نیز هستند. وقتی هیجانی می‌شویم علائم قابل تشخیص چهره‌ای ، ژستی و کلامی می‌فرستیم که کیفیت هیجان پذیری ما را به دیگران منتقل می‌کند. (مثل حرکت ابروهایمان و تن صدایمان)

 -=::این اصطلاح از ریشه لاتین Emovere به معنی حرکت ، تحریک ، حالت تنش یا تهییج مشتق شده است.::=- -=::این اصطلاح از ریشه لاتین Emovere به معنی حرکت ، تحریک ، حالت تنش یا تهییج مشتق شده است.::=-
 !ابعاد هیجان !ابعاد هیجان
 *عنصر ذهنی به هیجان احساس می‌دهد یعنی تجربه ذهنی‌ای که هم معنی و هم اهمیت شخصی دارد. هیجان از نظر شدت و کیفیت در سطح ذهنی احساس می‌شود.

 *عنصر ذهنی به هیجان احساس می‌دهد یعنی تجربه ذهنی‌ای که هم معنی و هم اهمیت شخصی دارد. هیجان از نظر شدت و کیفیت در سطح ذهنی احساس می‌شود.

-*عنصر زیستی فعالیت دستگاه‌های خودمختار و هورمونی را شامل می‌شود، به این صورت که آنها برای آماده کردن رفتار کنار آمدن سازگارانه آن در هیجان دخالت دارد. فعالیت ((نور)) و ((فیزیولوژیکی)) آن چنان با هیجان آمیخته است که هر گونه تلاش برای تجسم فردی عصبانی که برانگیخته نباشد تقریبا غیرممکن است.

+*عنصر زیستی فعالیت دستگاه‌های خودمختار و هورمونی را شامل می‌شود، به این صورت که آنها برای آماده کردن رفتار کنار آمدن سازگارانه آن در هیجان دخالت دارد. فعالیت ((نور)) و فیزیولوژیکی آن چنان با هیجان آمیخته است که هر گونه تلاش برای تجسم فردی عصبانی که برانگیخته نباشد تقریبا غیرممکن است.

 *عنصر کارکردی (هدفمند) به این سوال مربوط می‌شود که وقتی فردی هیجانی را تجربه می‌کند چه فایده‌ای از آن می‌برد. آدم بدون هیجان از لحاظ تکاملی در مقایسه با سایر آدمها اشکال دارد. برای مثال تجسم کنید فردی که قابلیت ترس ، ((عشق و علاقه|علاقه یا عشق)) ندارد از نظر بقای جسمانی و اجتماعی چقدر در وضعیت نامساعدی قرار دارد.

 *عنصر کارکردی (هدفمند) به این سوال مربوط می‌شود که وقتی فردی هیجانی را تجربه می‌کند چه فایده‌ای از آن می‌برد. آدم بدون هیجان از لحاظ تکاملی در مقایسه با سایر آدمها اشکال دارد. برای مثال تجسم کنید فردی که قابلیت ترس ، ((عشق و علاقه|علاقه یا عشق)) ندارد از نظر بقای جسمانی و اجتماعی چقدر در وضعیت نامساعدی قرار دارد.

 *عناصر بیانگر جنبه اجتماعی و ارتباطی هیجان است. تجربه‌های خصوصی ما از طریق ژستها ، آواگریها ، و بویژه جلوه‌های صورت به دیگران ابراز و منتقل می‌شوند. پس هیجانها کل بدن ما را درگیر می‌کنند. احساسها و پدیدارشناسی مان ، ((زیست شیمی)) و نظام عضلانی مان ، امیال و هدفهایمان و ارتباط و تعاملمان با دیگران است. *عناصر بیانگر جنبه اجتماعی و ارتباطی هیجان است. تجربه‌های خصوصی ما از طریق ژستها ، آواگریها ، و بویژه جلوه‌های صورت به دیگران ابراز و منتقل می‌شوند. پس هیجانها کل بدن ما را درگیر می‌کنند. احساسها و پدیدارشناسی مان ، ((زیست شیمی)) و نظام عضلانی مان ، امیال و هدفهایمان و ارتباط و تعاملمان با دیگران است.
 !دیدگاه‌های مربوط به هیجان !دیدگاه‌های مربوط به هیجان
 !!دیدگاه زیستی !!دیدگاه زیستی
 این دیدگاه معتقد است که هیجانها از تاثیرات بدنی گذرگاههای عصبی لیمبیک، الگوهای شلیک عصبی و پس خوراند صورت می‌گیرد. این دیدگاه معتقد است که هیجانها از تاثیرات بدنی گذرگاههای عصبی لیمبیک، الگوهای شلیک عصبی و پس خوراند صورت می‌گیرد.
 !!دیدگاه شناختی !!دیدگاه شناختی
 این دیدگاه معتقد است که هیجانها از رویدادهای ذهنی نظیر ارزیابیها ، دانش و ((حافظه)) ، زمانی که فرد معنی شخصی رویدادهای محرک را تعبیر می‌کند ناشی می‌شود. چون مواردی نظیر داروها ، تحریک برقی ((مغز)) و پس خوراند صورت هیجان را فعال می‌کند. معلوم است که نیروهای زیستی بدون دخالت شناختی یا با دخالت آن تجربه هیجانی به بار می‌آورند چون افراد تقریبا همیشه ارتباط شخصی و اهمیت شخصی رویدادها را تعبیر می‌کنند پس معلوم می‌شود که نیروهای شناختی هم موجب تجربه هیجانی می‌شوند. این دیدگاه معتقد است که هیجانها از رویدادهای ذهنی نظیر ارزیابیها ، دانش و ((حافظه)) ، زمانی که فرد معنی شخصی رویدادهای محرک را تعبیر می‌کند ناشی می‌شود. چون مواردی نظیر داروها ، تحریک برقی ((مغز)) و پس خوراند صورت هیجان را فعال می‌کند. معلوم است که نیروهای زیستی بدون دخالت شناختی یا با دخالت آن تجربه هیجانی به بار می‌آورند چون افراد تقریبا همیشه ارتباط شخصی و اهمیت شخصی رویدادها را تعبیر می‌کنند پس معلوم می‌شود که نیروهای شناختی هم موجب تجربه هیجانی می‌شوند.
 !چند تا هیجان وجود دارد؟ !چند تا هیجان وجود دارد؟
 گرایش شناختی بر هیجان‌های اصلی مثل خشم ، ترس تاکید می‌کند و به اهمیت هیجان‌های ثانوی یا اکتسابی کم بها می‌دهد. گرایش شناختی قبول دارد که هیجان‌های اصلی مهم هستند اما معتقد است جالب بودن تجربه‌های هیجانی به خاطر تجربه‌های فردی ، اجتماعی و فرهنگی است. در نهایت پاسخ دهی به سوال فوق بستگی به اینکه طرفدار گرایش شناختی باشیم یا زیست شناسیی فرق می‌کند.

 گرایش شناختی بر هیجان‌های اصلی مثل خشم ، ترس تاکید می‌کند و به اهمیت هیجان‌های ثانوی یا اکتسابی کم بها می‌دهد. گرایش شناختی قبول دارد که هیجان‌های اصلی مهم هستند اما معتقد است جالب بودن تجربه‌های هیجانی به خاطر تجربه‌های فردی ، اجتماعی و فرهنگی است. در نهایت پاسخ دهی به سوال فوق بستگی به اینکه طرفدار گرایش شناختی باشیم یا زیست شناسیی فرق می‌کند.

 *دیدگاه زیستی معتقد است که انسانها چیزی بین 2 تا 10 هیجان دارند.

 *دیدگاه زیستی معتقد است که انسانها چیزی بین 2 تا 10 هیجان دارند.

 *دیدگاه شناختی معتقد است که انسانها خزانه هیجان بسیار متنوع تری از هیجان‌های اصلی دارند. این نظریه پردازان می‌گویند درست است که تعداد معدودی مدار عصبی و واکنش بدنی مثل جنگ و گریز وجود دارد اما چند هیجان مختلف می‌تواند از واکنش زیستی یک ایجاد شوند برای مثال یک پاسخ فیزیولوژیکی تنها مثل بالا رفتن سریع ((فشار خون)) می‌تواند مبنای زیستی خشم ، حسادت یا رشک باشد. *دیدگاه شناختی معتقد است که انسانها خزانه هیجان بسیار متنوع تری از هیجان‌های اصلی دارند. این نظریه پردازان می‌گویند درست است که تعداد معدودی مدار عصبی و واکنش بدنی مثل جنگ و گریز وجود دارد اما چند هیجان مختلف می‌تواند از واکنش زیستی یک ایجاد شوند برای مثال یک پاسخ فیزیولوژیکی تنها مثل بالا رفتن سریع ((فشار خون)) می‌تواند مبنای زیستی خشم ، حسادت یا رشک باشد.
 !هیجانها چه فایده‌ای دارند؟ !هیجانها چه فایده‌ای دارند؟
 از دیدگاه کارکردی هیجانها به صورت واکنش‌های زیستی تکامل یافته‌اند تا به ما کمک کنند تا با تکلیف اساسی زندگی مثل مواجه شدن با تهدید به خوبی کنار بیاییم. علاوه بر این هیجانها به هدفهای اجتماعی هم کمک می‌کنند. هیجانها احساسات ما را به دیگران منتقل می‌کنند، بر نحوه تعامل دیگران با ما تاثیر می‌گذارند، ما را به ((تعامل اجتماعی)) فرا می‌خوانند و نقش مهمی در برقراری روابط میان فردی ، حفظ و قطع آن دارند. از دیدگاه کارکردی هیجانها به صورت واکنش‌های زیستی تکامل یافته‌اند تا به ما کمک کنند تا با تکلیف اساسی زندگی مثل مواجه شدن با تهدید به خوبی کنار بیاییم. علاوه بر این هیجانها به هدفهای اجتماعی هم کمک می‌کنند. هیجانها احساسات ما را به دیگران منتقل می‌کنند، بر نحوه تعامل دیگران با ما تاثیر می‌گذارند، ما را به ((تعامل اجتماعی)) فرا می‌خوانند و نقش مهمی در برقراری روابط میان فردی ، حفظ و قطع آن دارند.
 !مباحث مرتبط با عنوان !مباحث مرتبط با عنوان
 *((آرامش روحی)) *((آرامش روحی))
 *((استرس)) *((استرس))
 *((تعامل اجتماعی)) *((تعامل اجتماعی))
 *((جامعه شناسی)) *((جامعه شناسی))
 *((خشم)) *((خشم))
 *((روان کاوی)) *((روان کاوی))
 *((ضربان قلب)) *((ضربان قلب))
 *((فشار خون)) *((فشار خون))
 *((ادرنالین)) *((ادرنالین))
 *((بهداشت روانی)) *((بهداشت روانی))
 *((نیروی ذهنی)) *((نیروی ذهنی))

تاریخ شماره نسخه کاربر توضیح اقدام
 دوشنبه 15 اسفند 1384 [13:55 ]   2   حسین خادم      جاری 
 پنج شنبه 18 فروردین 1384 [06:00 ]   1   حسین خادم      v  c  d  s 


ارسال توضیح جدید
الزامی
big grin confused جالب cry eek evil فریاد اخم خبر lol عصبانی mr green خنثی سوال razz redface rolleyes غمگین smile surprised twisted چشمک arrow



از پیوند [http://www.foo.com] یا [http://www.foo.com|شرح] برای پیوندها.
برچسب های HTML در داخل توضیحات مجاز نیستند و تمام نوشته ها ی بین علامت های > و < حذف خواهند شد..