مراحل کلی کار در مشی پایگاه
در مشی پایگاهی , خلاصه اینکه:
- نیازهای اطلاعاتی و پردازشی همه قسمتهای مورد نظر مدیریت کل سازمان ( به عنوان مثال مدیرت دانشگاه ) توسط یک گروه, مورد مطالعه , بررسی و تحلیل قرار میگیرند )با هدف ایجاد یک "سیستم یکپارچه ", البته نه لزوماً بطور فیزیکی و جغرافیایی).
- دادههای سازمان , مدلسازی معنایی میشوند.
- مشخصات "سیستم جامع (یکپارچه ) کابردی" و وظایف آن تعیین میشود.
- از یک (ویا چند )DBMS به عنوان سیستم مدیریت متمرکز استفاده میشود.
- طراحی پایگاه دادهها در سطوح لازم, انجام میشود.(این طراحی, در سطح منطقی بر اساس یک ساختار دادهای ( از یک مدل دادهای ) و به منظور تامین سطوح انتزاعی پایگاه دادهها , انجام میشود)
- مجموعه ای از برنامههای ایجاد پایگاه دادهها و کنترل پایگاه دادهها طراحی و تولید میشود. (عمدتا برنامههای تعریف داده ها و کنترل دادهها)
- محیط واحد و مجتمع ذخیره سازی ومشترک بین کاربران مختلف , ایجاد میشود.
- کاربران هر قسمت , پایگاه دادههای خود را تعریف و با آن کار میکنند.
- مجموعهای از برنامههای بهرهبرداری از پایگاه دادهها طراحی و تولید میشود.
- پس از انجام تستهای لازم و حصول اطمینان از عملکرد درست سیستم , بهرهبرداری واقعی آغاز میشود.
آنچه که گفته شد , مراحل کلی کار در مشی پایگاهی است . در عمل جزئیات کار , بسیار زیاد است و هر مرحله از کار , ظرایف علمی و فنی خاص خود را دارد.
محیط واحد , مجتمع و مشترک ذخیره سازی لزوما به این معنا نیست که چنین محیطی از نظر فیزیکی و محل جغرافیایی واحد و یکپارچه است . بلکه محیط پایگاه دادهها از لحاظ منطقی , یکپارچگی دارد. وضع پایگاه دادهها در سطح فیزیکی بستگی به معماری سستم پایگاه دادهها دارد پایگاه دادهها میتواند در عین واحد , مجتمع و مشترک بودن در سطح منطقی , از نظر فیزیکی چند پاره و توزیع شده باشد.
- محیط ذخیره سازی واحد ( با کمترین افزونگی) , مجتمع و اشتراکی و تحت کنترل یک سیستم مدیریت متمرکز داریم.
- کاربران هر قسمت نیازهای مشخص و خاص خود را دارند و بر همین اساس هم "پایگاه خود " را تعریف میکنند و در آن عملیات انجام میدهند.
- هر کاربر "تصور " میکند که پایگاه خاص خود را دارد .
- از یک زبان پایگاهی , گاه همراه با یک زبان برنامه سازی متعارف و استفاده میشود.
- کاربران ,در تعریف دادهها و انجام عملیات در دادهها و در یک محیط فرافایلی عمل میکنند.
- پس تنوع و کثرت دیدهها داریم نسبت به دادهها واحد ذخیره شده و "کاربردهای مختلف از یک محیط ذخیره سازی مجتمع و مشترک استفاده میکنند.
- کاربران بدون تزاحم برای یکدیگر, بطور همزمان , از سیستم استفاده میکنند (البته همزمانی از نظر کاربر بیرونی و نه لزوماً همزمان کامل درون سیستم
از همین بحث مقدماتی میتوان تا حدی دریافت که باری ایجاد "پایگاه دادهها " (به معنای تخصصی ) , وجود یک " سیستم مدیریت پایگاه دادهها "DBMS , به عنوان "سیستم واسط "الزامی است .
سیسم پایگاه دادهها یک سیستم چند کاربری است (گاه تا صدها و شاید هزاران کاربر)و سیستم تک کاربری , حالت خاص و بسیار سادهای از چنین سیستم است
صفت "کوچک ",مثل همه صفتهای که بکار میبریم , نسبی است . اما معمولاً پایگاه دادهها با حدود چند ده هزار " رکورد" این دیگر "کوچک" تلقی میشود. مشخص است که پایگاه دادههای "متوسط" ,"بزرگ" و "خیلی بزرگ" هم وجود دارد. اما تعیین مرز کاملا روشن و برنیمند (قاطع ) , از نظر حجم دادهها ذخیره شده و تعداد تراکنشها مثلا در یک ساعت (یا یک روز ) ,بین این چهار رده پایگاه دادهها , چندان شدنی نیست.