منو
 صفحه های تصادفی
نظریه الکترونی
والری پولیاکوف
تشکیلات حکومتی در عهد غزنویان
ساختار خاک
کارشناس امور اداری
مهر امامت بر بدن امام جواد علیه السلام
فلاسفه مسیحی
چرا بین ریل های راه آهن فضای خالی وجود دارد؟
حضرت عباس علیه السلام
ارز صادراتی
 کاربر Online
688 کاربر online
تاریخچه ی: رمان

در حال مقایسه نگارشها

نگارش واقعی نگارش:5


تصویر

رمان مهم ترین و معروف ترین شکل تبلور یافته ادبی روزگار ماست. معمولاً گفته می شود رمان با "دن کیشوت" اثر سروانتس (نویسنده اسپانیایی 1547-1616) در خلال سال های 1605 تا 1615 تولد یافته است و با رمان "شاهزاده خانم کلو" نوشته مادام دولافایت (1634-1693) و رمان های آلن رنه لوساژ (1668-1747) فرانسوی به خصوص با اثر مشهورش "ژیل بلاس" پی ریزی شد و با رمان های نویسندگانی چون دانیل دفو (1660-1731) و ساموئل ریچاردسن (1689-1761) و هنری فیلدینگ (1707-1754) نویسندگان انگلیسی و والتر اسکات (1771-1832) نویسنده اسکاتلندی را به تحول گذاشت.

پیش از "دن کیشوت" اثری در چنین قالب هنری در ادبیات جهان پیدا نمی شود. پیش از این کتاب، حماسه های منثور و منظوم و لطیفه ها و حکایت هایی بر سبیل تمثیل، قصه های عامیانه و اساطیر و افسانه های خدایان بسیاری چون ایلیاد و ادیسه هومر و رمانس ها موجود بود که از نظر معنا و کیفیت ساختاری با رمان به مفهوم امروزی آن تفاوت بسیار داشت.

رمانس


اصطلاح رمانس در اوائل قرون وسطی به معنی زبان های محلی جدیدی بود که از زبان لاتین مشتق می شد، رمانس، همچنین به معنی کتاب هایی بود که از لاتین ترجمه می شد یا به زبان های محلی نوشته می شد. در قرن های نخستین غیرعادی، صحنه های عجیب و غریب، ماجراهای شگفت انگیز و عشق های احساساتی و پر شور و اعمال سلحشورانه بود، رمانس می نامیدند.

شکل رمانس، تحت تأثیر قصه های "هزار و یک شب" به وجود آمد و در قرن دوازدهم در فرانسه رونق گرفت و از این کشور به کشورهای غربی دیگر نیز راه یافت.

در ابتدا در قالب شعر روایتی بود و بعد به تدریج به نثر گرایید و عمومیت بیشتر یافت.

رمانس، جهان با شکوه و با عظمت غیرواقعی و خیال پردازانه به نمایش می گذارد و بر خلاف حماسه، تنها به جنگ و میدان های کارزار اختصاص ندارد بلکه بیشتر قصه های خیالی است که جنبه سرگرم کننده دارد و به قهرمان های اصیل زاده ای اختصاص می یابد که از واقعیت های زندگی روزمره دور بودند و به ماجراهای عاشقانه اغراق آمیز دلبسته و در راه رسیدن به محبوب، به اعمال جسورانه دست می زدند و با جادوگران و شخصیت های شرور می جنگیدند. رمانس به ندرت دارای محتوای اخلاقی و تعلیمی است و به کلی متفاوت از اسطوره می باشد.

قصه ها عمری طولانی دارد و تاریخ پیدایش آنها تقریباً همان اندازه قدیمی است که تاریخ زندگی بشر. اما شکل و روال تازه ادبی که ما در رمان مجسم می بینیم، یعنی خلق داستانی منثور و طولانی با تاکیدی بر واقعیت و اصالت و تجربیات و تخیلات فردی و شخصی، هرگز گذشته طولانی نداشته است و تاریخ پیدایش و طلوع آن در فرهنگ ادبی جهان از سه قرن تجاوز نمی کند. در حقیقت وقتی آدمی شناسنامه و هویت فردی خود را پیدا کرد، رمان نیز تولد یافت.

قصه های قدیمی بیشتر به مطلق گرایی و نمونه های کلی توجه داشت. قهرمان های قصه ها، نمونه های کلی از سرگذشت های کلی و مظاهر کلی بودند، نمونه های صفات بد و خوب انسانی. شخصیت ها در این آثار به دو گروه متفاوت و متمایز تقسیم می شدند:

گروه خدایی با همه صفات و خصایل پسندیده، گروه اهریمنی با همه رذالت ها و پستی ها و پلیدی ها. درگیری این دو گروه باعث پدید آمدن ماجراهای قصه ها و رمانس ها می شد. از اواخر قرن هفده جهان بینی انسان، از جهان بینی قهرمان جدا شد. شناخت افراد از مسائل تغییر یافت و موضوع رمان ها نیز از این دگرگونی های تازه فردی مایه گرفت. برای اولین بار خصوصیات عاطفی و درونی و تجزیه و تحلیل روحی به ادبیات راه یافت و رمان به معنی واقعی و امروزی آن به وجود آمد.

تعریف رمان


ویلیام هزلیت متقد و مقاله نویس انگلیسی در قرن نوزده، رمان را چنین تعریف کرده است:

رمان، داستانی است که براساس تقلیدی نزدیک به واقعیت، از آدمی و عادات و حالات بشری نوشته شده باشد و به نحوی از انحاء شالوده جامعه را در خود تصویر و منعکس کند.
تصویر
تعریفی است کلی که داستان کوتاه را نیز در برمی گیرد و بیشتر بر رمان های واقع گرا قابل تطبیق است، مثل رمان های "چشم هایش"، "سووشون"، "همسایه ها" و "شوهر آهو خانم" زیرا عناصر تشکیل دهنده آنها از وقایع شبیه زندگی واقعی گرفته شده و محیط اجتماعی شخصیت های داستان نیز در آنها تصویر شده است.

اما بر رمان های تمثیلی و نمادین و سوررئالیستی قابل تطبیق نیست، مثلاً با رمان های "شازده کوچولو" سنت اگزوپری (نویسنده فرانسوی 1900-1944) و "قصر" کافکا و "بوف کور" هدایت و "یکلیا و تنهایی او" تقی مدرسی کاملاً مطابقت ندارد. چه این رمان ها براساس تقلیدی نزدیک و به واقعیت از آدمی و عادات و حالات بشری نوشته شده اند و تصویری از جامعه واقعی نیز به دست نمی دهند، بلکه شخصیت های رمان، مخلوق ذهن نویسنده است و وقایع و فضا و رنگ حاکم بر محیط داستان جنبه تمثیلی و نمادگرایانه و سوررئالیستی دارد.

تعریف های دیگری که برای رمان عنوان کرده اند هر کدام بر نوعی از رمان قابل تطبیق است و بر نوع دیگر نیست، از این رو من تنها به یکی دو تعریف اکتفا نکرده ام و چند تعریف را که از دایره المعارف ها و فرهنگ های اصطلاحات ادبی معتبر برداشته ام در اینجا می آورم. این تعریف ها هر کدام نوعی از رمان را در بر می گیرد و هیچ کدام حرف آخر را نمی زند، به اصطلاح جامع و مانع نیست.
تصویر


رمان در فرهنگ های مختلف


در فرهنگ کوچک انگلیسی اکسفورد، رمان چنین تعریف شده است:

روایت منثور داستانی با طول شایان توجه که در آن شخصیت ها و اعمال که نماینده زندگی واقعی اند با پیرنگی که کمابیش پیچیدهاست، تصویر شده اند.

در فرهنگ و بستر چنین آمده:

روایت منثور خلاقه ای که معمولاً طولانی و پیچیده است و با تجربه انسانی همراه با تخیل سروکار دارد و از طریق توالی حوادث بیان شود و در آن گروهی از شخصیت ها در صحنه مشخصی شرکت دارند.

در فرهنگ پیشرفته لرنر می خوانیم:

کتابی طولانی داستانی درباره شخصیت های خیالی یا تاریخی، مثل رمان های جین اوستین.

در فرهنگ کاسل:

روایت منثور داستانی که طول آن بتواند کتابی تشکیل بدهد و شخصیت ها و وضعیت موقعیت های زندگی واقعی را تصویر کند.

فرهنگ قرن بیستم چامبرس:

روایت منثور داستانی که نشان دهنده تصویر زندگی واقعی، مخصوصاً تصویر بحران های عاطفی در پیشینه زندگی مردان و زنان است.

فرهنگ لوین:

روایت منثور داستانی که سروکارش با ماجراها و احساسات آدم های خیالی و تصوری است به این منظور که از طریق توصیف عمل و فکر، گوناگونی های زندگی و شخصیت آدمی را تصویر کند.

فرهنگ زبان انگلیسی آمریکایی هری تج:

روایت منثور داستانی به نسبت طولانی که نوعاً دارای پیرنگی است که با اعمال و گفتار و افکار شخصیت ها گسترش داده می شود.

فرهنگ جهانی زبان انگلیسی ویلد:

روایت داستانی (معمولاً نثر) با طول قابل توجه که افراد بشر و اعمال و ماجراها و شور و سوداهایشان را نشان می دهد و گوناگونی های شخصیت های انسانی را مرتبط با زندگی به نمایش می گذارد.

سرانجام در فرهنگ اصطلاحات ادبی هاری شارمان چنین تعریف شده:

روایت منثور داستانی طولانی که شخصیت ها و حضورشان را در سازمان بندی مرتبی از وقایع و صحنه ها تصویر کند. اثری داستانی که کمتر از 30 تا 40 هزار کلمه داشته باشد، غالباً به عنوان قصه، داستان کوتاه، داستان بلند یا ناولت محسوب می شود اما رمان حداکثری برای طول و اندازه واقعی خود ندارد. هر رمان شرح و نقلی است از زندگی هر رمان متضمن کشمکش، شخصیت ها، عمل، صحنه، پیرنگ و درونمایه است.



تصویر

رمان مهم ترین و معروف ترین شکل تبلور یافته ادبی روزگار ماست. معمولاً گفته می شود رمان با "دن کیشوت" اثر سروانتس (نویسنده اسپانیایی 1547-1616) در خلال سال های 1605 تا 1615 تولد یافته است و با رمان "شاهزاده خانم کلو" نوشته مادام دولافایت (1634-1693) و رمان های آلن رنه لوساژ (1668-1747) فرانسوی به خصوص با اثر مشهورش "ژیل بلاس" بنیاد آن ریخته شد و با رمان های نویسندگانی چون دانیل دفو (1660-1731) و ساموئل ریچاردسن (1689-1761) و هنری فیلدینگ (1707-1754) نویسندگان انگلیسی و والتر اسکات (1771-1832) نویسنده اسکاتلندی را به تحول گذاشت.

پیش از "دن کیشوت" اثری در چنین قالب هنری در ادبیات جهان پیدا نمی شود. پیش از این کتاب، حماسه های منثور و منظوم و لطیفه ها و حکایت هایی بر سبیل تمثیل، قصه های عامیانه و اساطیر و افسانه های خدایان بسیاری چون ایلیاد و ادیسه هومر و رمانس ها موجود بود که از نظر معنا و کیفیت ساختاری با رمان به مفهوم امروزی آن تفاوت بسیار داشت.

رمانس


اصطلاح رمانس در اوائل قرون وسطی به معنی زبان های محلی جدیدی بود که از زبان لاتین مشتق می شد، رمانس، همچنین به معنی کتاب هایی بود که از لاتین ترجمه می شد یا به زبان های محلی نوشته می شد. در قرن های نخستین غیرعادی، صحنه های عجیب و غریب، ماجراهای شگفت انگیز و عشق های احساساتی و پر شور و اعمال سلحشورانه بود، رمانس می نامیدند.

شکل رمانس، تحت تأثیر قصه های "هزار و یک شب" به وجود آمد و در قرن دوازدهم در فرانسه رونق گرفت و از این کشور به کشورهای غربی دیگر نیز راه یافت.

در ابتدا در قالب شعر روایتی بود و بعد به تدریج به نثر گرایید و عمومیت بیشتر یافت.

رمانس، جهان با شکوه و با عظمت غیرواقعی و خیال پروانه شوالیه گیری را به نمایش می گذارد و بر خلاف حماسه، تنها به جنگ و میدان های کارزار اختصاص ندارد و بیشتر قصه های خیالی است که جنبه سرگرم کننده دارد و به قهرمان های مهذب و اصیل زاده ای اختصاص می یابد که از واقعیت های زندگی روزمره دور بودند و به ماجراهای عاشقانه اغراق آمیز دلبسته و در راه رسیدن به محبوب، به اعمال جسورانه دست می زدند و با جادوگران و شخصیت های شریر می جنگیدند. رمانس به ندرت دارای محتوای اخلاقی و تعلیمی است و به کلی متفاوت از اسطوره.

قصه ها عمری طولانی دارد و تاریخ پیدایش آنها تقریباً همان اندازه قدیمی است که تاریخ زندگی بشر. اما شکل و روال تازه ادبی که ما در رمان مجسم می بینیم، یعنی خلق داستانی منثور و طولانی با تاکیدی بر واقعیت و اصالت و تجربیات و تخیلات فردی و شخصی، هرگز گذشته طولانی نداشته است و تاریخ پیدایش و طلوع آن در فرهنگ ادبی جهان از سه قرن تجاوز نمی کند. در حقیقت وقتی آدمی شناسنامه و هویت فردی خود را پیدا کرد، رمان نیز تولد یافت.

قصه های قدیمی بیشتر به مطلق گرایی و نمونه های کلی توجه داشت. قهرمان های قصه ها، نمونه های کلی از سرگذشت های کلی و مظاهر کلی بودند، نمونه های کلی صفات بد و خوب انسانی. از این نظر همان طور که در مبحث قصه یادآوری کردم، شخصیت ها به دو گروه متفاوت و متمایز تقسیم می شدند:

گروه خدایی با همه صفات و خصایل پسندیده، گروه اهریمنی با همه رذالت ها و پستی ها و پلیدی ها. درگیری این دو گروه باعث پدید آمدن ماجراهای قصه ها و رمانس ها می شد. از اواخر قرن هفده جهان بینی انسان، از جهان بینی قهرمان جدا شد. شناخت افراد از مسائل تغییر یافت و موضوع رمان ها نیز از این دگرگونی های تازه فردی مایه گرفت. برای اولین بار خصوصیات عاطفی و درونی و تجزیه و تحلیل روحی به ادبیات راه یافت و رمان به معنی واقعی و امروزی آن به وجود آمد.

تعریف رمان


ویلیام هزلیت متقد و مقاله نویس انگلیسی در قرن نوزده، رمان را چنین تعریف کرده است:

رمان، داستانی است که براساس تقلیدی نزدیک به واقعیت، از آدمی و عادات و حالات بشری نوشته شده باشد و به نحوی از انحاء شالوده جامعه را در خود تصویر و منعکس کند.
تصویر
تعریفی است کلی که داستان کوتاه را نیز در برمی گیرد و بیشتر بر رمان های واقع گرا قابل تطبیق است، مثل رمان های "چشم هایش"، "سووشون"، "همسایه ها" و "شوهر آهو خانم" زیرا عناصر تشکیل دهنده آنها از وقایع شبیه زندگی واقعی گرفته شده و محیط اجتماعی شخصیت های داستان نیز در آنها تصویر شده است.

اما بر رمان های تمثیلی و نمادین و سوررئالیستی قابل تطبیق نیست، مثلاً با رمان های "شازده کوچولو" سنت اگزوپری (نویسنده فرانسوی 1900-1944) و "قصر" کافکا و "بوف کور" هدایت و "یکلیا و تنهایی او" تقی مدرسی کاملاً مطابقت ندارد. چه این رمان ها براساس تقلیدی نزدیک و به واقعیت از آدمی و عادات و حالات بشری نوشته شده اند و تصویری از جامعه واقعی نیز به دست نمی دهند، بلکه شخصیت های رمان، مخلوق ذهن نویسنده است و وقایع و فضا و رنگ حاکم بر محیط داستان جنبه تمثیلی و نمادگرایانه و سوررئالیستی دارد.

تعریف های دیگری که برای رمان عنوان کرده اند هر کدام بر نوعی از رمان قابل تطبیق است و بر نوع دیگر نیست، از این رو من تنها به یکی دو تعریف اکتفا نکرده ام و چند تعریف را که از دایره المعارف ها و فرهنگ های اصطلاحات ادبی معتبر برداشته ام در اینجا می آورم. این تعریف ها هر کدام نوعی از رمان را در بر می گیرد و هیچ کدام حرف آخر را نمی زند، به اصطلاح جامع و مانع نیست.
تصویر


رمان در فرهنگ های مختلف


در فرهنگ کوچک انگلیسی اکسفورد، رمان چنین تعریف شده است:

روایت منثور داستانی با طول شایان توجه که در آن شخصیت ها و اعمال که نماینده زندگی واقعی اند با پیرنگی که کمابیش پیچیدهاست، تصویر شده اند.

در فرهنگ و بستر چنین آمده:

روایت منثور خلاقه ای که معمولاً طولانی و پیچیده است و با تجربه انسانی همراه با تخیل سروکار دارد و از طریق توالی حوادث بیان شود و در آن گروهی از شخصیت ها در صحنه مشخصی شرکت دارند.

در فرهنگ پیشرفته لرنر می خوانیم:

کتابی طولانی داستانی درباره شخصیت های خیالی یا تاریخی، مثل رمان های جین اوستین.

در فرهنگ کاسل:

روایت منثور داستانی که طول آن بتواند کتابی تشکیل بدهد و شخصیت ها و وضعیت موقعیت های زندگی واقعی را تصویر کند.

فرهنگ قرن بیستم چامبرس:

روایت منثور داستانی که نشان دهنده تصویر زندگی واقعی، مخصوصاً تصویر بحران های عاطفی در پیشینه زندگی مردان و زنان است.

فرهنگ لوین:

روایت منثور داستانی که سروکارش با ماجراها و احساسات آدم های خیالی و تصوری است به این منظور که از طریق توصیف عمل و فکر، گوناگونی های زندگی و شخصیت آدمی را تصویر کند.

فرهنگ زبان انگلیسی آمریکایی هری تج:

روایت منثور داستانی به نسبت طولانی که نوعاً دارای پیرنگی است که با اعمال و گفتار و افکار شخصیت ها گسترش داده می شود.

فرهنگ جهانی زبان انگلیسی ویلد:

روایت داستانی (معمولاً نثر) با طول قابل توجه که افراد بشر و اعمال و ماجراها و شور و سوداهایشان را نشان می دهد و گوناگونی های شخصیت های انسانی را مرتبط با زندگی به نمایش می گذارد.

سرانجام در فرهنگ اصطلاحات ادبی هاری شارمان چنین تعریف شده:

روایت منثور داستانی طولانی که شخصیت ها و حضورشان را در سازمان بندی مرتبی از وقایع و صحنه ها تصویر کند. اثری داستانی که کمتر از 30 تا 40 هزار کلمه داشته باشد، غالباً به عنوان قصه، داستان کوتاه، داستان بلند یا ناولت محسوب می شود اما رمان حداکثری برای طول و اندازه واقعی خود ندارد. هر رمان شرح و نقلی است از زندگی هر رمان متضمن کشمکش، شخصیت ها، عمل، صحنه، پیرنگ و درونمایه است.


تاریخ شماره نسخه کاربر توضیح اقدام
 چهارشنبه 15 شهریور 1385 [10:21 ]   6   لیلا مهرمحمدی      جاری 
 یکشنبه 05 شهریور 1385 [12:35 ]   5   لیلا مهرمحمدی      v  c  d  s 
 یکشنبه 05 شهریور 1385 [07:33 ]   4   لیلا مهرمحمدی      v  c  d  s 
 یکشنبه 05 شهریور 1385 [07:32 ]   3   لیلا مهرمحمدی      v  c  d  s 
 چهارشنبه 04 مرداد 1385 [12:03 ]   2   لیلا مهرمحمدی      v  c  d  s 
 چهارشنبه 04 مرداد 1385 [12:01 ]   1   لیلا مهرمحمدی      v  c  d  s 


ارسال توضیح جدید
الزامی
big grin confused جالب cry eek evil فریاد اخم خبر lol عصبانی mr green خنثی سوال razz redface rolleyes غمگین smile surprised twisted چشمک arrow



از پیوند [http://www.foo.com] یا [http://www.foo.com|شرح] برای پیوندها.
برچسب های HTML در داخل توضیحات مجاز نیستند و تمام نوشته ها ی بین علامت های > و < حذف خواهند شد..