- | با پایان ((دوران نوجوانی)) و آغاز مرحله جوانی بسیاری از مشکلاتی که با آغاز بلوغ برای فرد بوجود آمده بود (((تاثیر بلوغ در رفتار جوانان)))، فروکش کرده و تا حدودی فرد توانسته است به ثباتی نسبی قدم بگذارد. جایگاهها ، نقش و هویت جوان تا حدودی برایش روشن شده و از این پس میرود تا شرائط و موقعیت خود را مستحکمتر و باثباتتر سازد، هرچند آثار مربوط به بحرانهای مرحله قبل ممکن است هنوز وجود داشته باشد و برخی جوانان هنوز با مسائلی چون سردرگمی و هویت روبرو باشند.
در هر حال عوامل مختلفی میتواند گذر از مرحله نوجوانی را به جوانی متاثر سازد. برخی عوامل به صورت عوامل تاخیر دهنده و برخی عوامل به عنوان تسهیل کننده گذر از این مرحله میباشند. به هر حال جوانی آغاز میشود و فرد وارد دورانی میشود که هرچند پختهتر و تواناتر از مراحل قبلی است، اما هنوز با مشکلاتی گریبانگیر است که با سرنوشت او در مراحل بعدی زندگی ارتباط مستقیم دارند. |
+ | با پایان ((دوران نوجوانی)) و آغاز مرحله جوانی بسیاری از مشکلاتی که با آغاز بلوغ برای فرد بوجود آمده بود (((تاثیر بلوغ در رفتار جوانان)))، فروکش کرده و تا حدودی فرد توانسته است به ثباتی نسبی قدم بگذارد. جایگاهها ، نقش و هویت جوان تا حدودی برایش روشن شده و از این پس میرود تا شرائط و موقعیت خود را مستحکمتر و باثباتتر سازد، هرچند آثار مربوط به بحرانهای مرحله قبل ممکن است هنوز وجود داشته باشد و برخی جوانان هنوز با مسائلی چون سردرگمی و هویت روبرو باشند. /> />در هر حال عوامل مختلفی میتواند گذر از مرحله نوجوانی را به جوانی متاثر سازد. برخی عوامل به صورت عوامل تاخیر دهنده و برخی عوامل به عنوان تسهیل کننده گذر از این مرحله میباشند. به هر حال جوانی آغاز میشود و فرد وارد دورانی میشود که هرچند پختهتر و تواناتر از مراحل قبلی است، اما هنوز با مشکلاتی گریبانگیر است که با سرنوشت او در مراحل بعدی زندگی ارتباط مستقیم دارند. |
| رشد جسمی تا رسیدن به این دوره دو مرحله بحرانی و جهشی خود را پشت سر گذاشته است. در دوره کودکی و به ویژه دوره نوجوانی ، رشد جسمی چشم گیر بوده و با تغییرات اساسی مشخص میشود. با شروع جوانی آهنگ رشد تدریجیتر و کندتر میگردد و دیگر آن سرعت مرحله قبل را ندارد. رشد قد و اندامهای بدن هرچند متوقف نشده، ولی بسیار کند شده است.
رشد فکری ، شناختی و عاطفی هنوز ادامه دارد و تجاربی که جوان با آنها برخورد میکند، فکر و بینش او را تحت تاثیر قر ار میدهد. در مرحله قبل اگر نوجوان در تلاش بر ((عنادورزی)) در مقابل افکار و شناختهایی بود که از اطراف و به ویژه از طرف والدین به او دیکته میشد، در این دوران تمام تلاش جوان رسیدن به یک ثبات فکری و شناختی است. هرچند در این دوران نیز گرایشات مختلفی از طرف جوان تجربه میشود و مکاتب مختلفی را انتخاب مینماید، اما هدف از آنها بر هم ریختن و عنادجوئی با ارزشهای دیکته شده برای او نیست. بلکه او در تلاش برای استحکام بخشیدن به هویت خود است و در این راه ممکن است دست به امتحانها و انتخابهای مختلف بزند.
جوانی که دوره نوجوانی را در شرائط مناسب و به صورت سالم و مناسبی پشت سر گذاشته، هویت کاملتری از خود دارد و با دشواریهای کمتری نسبت به افرادی که نوجوانی پرتلاطمی داشتهاند، روبرو است.
((عاطفه|عواطف)) در این دوران هنوز از اهمیت ویژهای برخوردار هستند. هرچند غلیان عواطف و ((هیجان|هیجانات)) دیگر آن تلاطم دوران نوجوانی را ندارد، اما نیاز به عشق و صمیمیت از ویژگیهای اساسی دوره جوانی است و تفاوت آن با عواطف دوران نوجوانی ، ثبات و هدفمندتر شدن آن است. نوجوان با جوشش عواطف و هیجانات ناگهانی خود روبروست، به صورتی که توانایی کامل برای کنترل مناسب آنها ندارد. خیالپردازیهای شدید ، دوستیهای بسیار صمیمی و روابط با جنس مخالف مضرهایی برای عواطف دوران نوجوانی هستند. در حالی که در دوره جوانی فرد تلاش میکند، سر و سامانی به عواطف خود بدهد و تصمیماتی برای آنها اتخاذ کند.
((اریکسون|اریک اریکسون)) دوره جوانی را دوره صمیمیت و تعلق میداند و معتقد است که با شکل گیری هویت ، فرد آماده میشود تا به مرحله رشد روانی اجتماعی پا بگذارد. در این محله فرد میتواند بر اساس عشق ، صمیمیت ، دوست داشتن و تعهد رابطه برقرار کند. بر عکس اجتناب از برقراری رابطه با دیگران ، فرو رفتن در خود است که منجر میشود فرد به ((گوشهگیری)) و انزوا پناه ببرد. نیاز به تعلق و صمیمیتی که در این دوران در فرد وجود دارد، منتج به مساله مهم ((ازدواج)) میشود. در واقع این دوران را __دوران ازدواج__ نیز نامیدهاند. | | رشد جسمی تا رسیدن به این دوره دو مرحله بحرانی و جهشی خود را پشت سر گذاشته است. در دوره کودکی و به ویژه دوره نوجوانی ، رشد جسمی چشم گیر بوده و با تغییرات اساسی مشخص میشود. با شروع جوانی آهنگ رشد تدریجیتر و کندتر میگردد و دیگر آن سرعت مرحله قبل را ندارد. رشد قد و اندامهای بدن هرچند متوقف نشده، ولی بسیار کند شده است.
رشد فکری ، شناختی و عاطفی هنوز ادامه دارد و تجاربی که جوان با آنها برخورد میکند، فکر و بینش او را تحت تاثیر قر ار میدهد. در مرحله قبل اگر نوجوان در تلاش بر ((عنادورزی)) در مقابل افکار و شناختهایی بود که از اطراف و به ویژه از طرف والدین به او دیکته میشد، در این دوران تمام تلاش جوان رسیدن به یک ثبات فکری و شناختی است. هرچند در این دوران نیز گرایشات مختلفی از طرف جوان تجربه میشود و مکاتب مختلفی را انتخاب مینماید، اما هدف از آنها بر هم ریختن و عنادجوئی با ارزشهای دیکته شده برای او نیست. بلکه او در تلاش برای استحکام بخشیدن به هویت خود است و در این راه ممکن است دست به امتحانها و انتخابهای مختلف بزند.
جوانی که دوره نوجوانی را در شرائط مناسب و به صورت سالم و مناسبی پشت سر گذاشته، هویت کاملتری از خود دارد و با دشواریهای کمتری نسبت به افرادی که نوجوانی پرتلاطمی داشتهاند، روبرو است.
((عاطفه|عواطف)) در این دوران هنوز از اهمیت ویژهای برخوردار هستند. هرچند غلیان عواطف و ((هیجان|هیجانات)) دیگر آن تلاطم دوران نوجوانی را ندارد، اما نیاز به عشق و صمیمیت از ویژگیهای اساسی دوره جوانی است و تفاوت آن با عواطف دوران نوجوانی ، ثبات و هدفمندتر شدن آن است. نوجوان با جوشش عواطف و هیجانات ناگهانی خود روبروست، به صورتی که توانایی کامل برای کنترل مناسب آنها ندارد. خیالپردازیهای شدید ، دوستیهای بسیار صمیمی و روابط با جنس مخالف مضرهایی برای عواطف دوران نوجوانی هستند. در حالی که در دوره جوانی فرد تلاش میکند، سر و سامانی به عواطف خود بدهد و تصمیماتی برای آنها اتخاذ کند.
((اریکسون|اریک اریکسون)) دوره جوانی را دوره صمیمیت و تعلق میداند و معتقد است که با شکل گیری هویت ، فرد آماده میشود تا به مرحله رشد روانی اجتماعی پا بگذارد. در این محله فرد میتواند بر اساس عشق ، صمیمیت ، دوست داشتن و تعهد رابطه برقرار کند. بر عکس اجتناب از برقراری رابطه با دیگران ، فرو رفتن در خود است که منجر میشود فرد به ((گوشهگیری)) و انزوا پناه ببرد. نیاز به تعلق و صمیمیتی که در این دوران در فرد وجود دارد، منتج به مساله مهم ((ازدواج)) میشود. در واقع این دوران را __دوران ازدواج__ نیز نامیدهاند. |
| !مشکلات مربوط را به تصمیم گیری و انتخابها در جوانی | | !مشکلات مربوط را به تصمیم گیری و انتخابها در جوانی |
| با رسیدن به یک هویت نسبتا کاملتر ، فرد خواه ناخواه در شرائطی قرار میگیرد که ملزم به اتخاذ تصمیمات و انجام انتخابهایی است که اهمیت ویژهای در زندگی فرد دارند. برخی از این ((قدرت تصمیم گیری|تصمیم گیریها)) و انتخابها سرنوشت ساز هستند، مثل ازدواج ، مثل انتخاب شغل و برخی تصمیماتی هستند، سادهتر و جزئیتر. برای انجام این انتخابها جوان نیاز به شناختهای کامل ، استفاده از راهبردهای مناسب و کمک و یاری راهنمایان دارد. افزایش توان فکری جوان و بالا بردن قدرت تصمیم گیری وی ، اهمیت بسزائی در صحت انتخابهای او خواهد داشت. | | با رسیدن به یک هویت نسبتا کاملتر ، فرد خواه ناخواه در شرائطی قرار میگیرد که ملزم به اتخاذ تصمیمات و انجام انتخابهایی است که اهمیت ویژهای در زندگی فرد دارند. برخی از این ((قدرت تصمیم گیری|تصمیم گیریها)) و انتخابها سرنوشت ساز هستند، مثل ازدواج ، مثل انتخاب شغل و برخی تصمیماتی هستند، سادهتر و جزئیتر. برای انجام این انتخابها جوان نیاز به شناختهای کامل ، استفاده از راهبردهای مناسب و کمک و یاری راهنمایان دارد. افزایش توان فکری جوان و بالا بردن قدرت تصمیم گیری وی ، اهمیت بسزائی در صحت انتخابهای او خواهد داشت. |
| !ازدواج و انتخاب شغل: دو مشکل اساسی جوانی | | !ازدواج و انتخاب شغل: دو مشکل اساسی جوانی |
- | دو ویژگی مهمی که در جوانی از رنگ و نمای خاصی برخوردار است و در واقع هر دو از دوره نوجوانی شکل گرفته و بتدریج متکاملتر شدهاند، تمایلات عاطفی و ((استقلال طلبی)) است. تمایلات عاطفی جوان را به انتخاب کانونی که نیازهای او را ارضا میسازد، میکشاند و تمایلات استقلال طلبانه به اتخاذ راهبردهایی برای کسب استقلال مالی ، فکری و ... .
تلاش ویژه جوان برای کسب استقلال مالی بسیار بارز و روشن است و او را وادار به انجام چالشهایی میکند تا در راستای انگیزهها و اهداف خود به دنبال یک منبع درآمد باشد. بخشی از مشکلات مربوط به شغل به انتخابهای جوان برمیگردد و بخش مهم دیگری از آن به شرائط و موقعیتهای اجتماعی. اما در هر حال بالا بردن شناختهای فرد و قدرت تصمیم گیری و توان او برای استفاده از شرائط و فرصتها و ((خودشناسی|خویشتن شناسی)) و کشف استعدادها نقش مهمی در موفقیت او برای غلبه بر موانع موجود بازی میکند. همین خصوصیات در انتخاب او برای ازدواج و فراهم آوردن شرائط مناسب نیز از اهمیت خاصی برخوردار است. |
+ | دو ویژگی مهمی که در جوانی از رنگ و نمای خاصی برخوردار است و در واقع هر دو از دوره نوجوانی شکل گرفته و بتدریج متکاملتر شدهاند، تمایلات عاطفی و ((استقلال طلبی)) است. تمایلات عاطفی جوان را به انتخاب کانونی که نیازهای او را ارضا میسازد، میکشاند و تمایلات استقلال طلبانه به اتخاذ راهبردهایی برای کسب استقلال مالی ، فکری و ... . /> />تلاش ویژه جوان برای کسب استقلال مالی بسیار بارز و روشن است و او را وادار به انجام چالشهایی میکند تا در راستای انگیزهها و اهداف خود به دنبال یک منبع درآمد باشد. بخشی از مشکلات مربوط به شغل به انتخابهای جوان برمیگردد و بخش مهم دیگری از آن به شرائط و موقعیتهای اجتماعی. اما در هر حال بالا بردن شناختهای فرد و قدرت تصمیم گیری و توان او برای استفاده از شرائط و فرصتها و ((خودشناسی|خویشتن شناسی)) و کشف استعدادها نقش مهمی در موفقیت او برای غلبه بر موانع موجود بازی میکند. همین خصوصیات در انتخاب او برای ازدواج و فراهم آوردن شرائط مناسب نیز از اهمیت خاصی برخوردار است. |
| *((تاثیر بلوغ در رفتار نوجوانان)) | | *((تاثیر بلوغ در رفتار نوجوانان)) |