تاریخچه ی:
رساندن سلام رسول خدا به امام باقر علیه السلام
تفاوت با نگارش: 1
- | ((حضرت امام جعفر صادق علیه السلام|امام صادق علیه السلام ))می فرماید: « ((حضرت محمد مصطفی صلی الله علیه و آله|رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم ))بشارت داده بودند به جابر بن عبدالله انصاری که تا زمانی که پسرم ((حضرت امام محمد باقر علیه السلام|محمد بن علی بن اسین ))را ملقت کنی،زنده خواهی ماند، در آن هنگام ،سلام مرا به او برسان.»
سال ها بعد ،روزی جابر دمت ((حضرت امام سجاد علیه السلام|امام سجاد علیه السلام ))می رد و چشمش به پسری می افد که در کنار ضرت نشسته ت، او را صدا می زند و می گی: « پسر جان! بیا جلو ترا ببینم. »
ضرت جلو می ی، جابر با تعجب میگی: « قسم به خدای ((بیت الله الحرام - کعبه، خانه خدا|کعبه ))مائل تو شمئ رسول خداست ی کند به امام سجاد و ی گوید: « این پسر کیست؟»
حضرت سجاد علیه السلام می فرماید: « این پسر من و صا امر و امام بعد از من ست و نامش محمد باقر است. » > >جابر که سالها انتظار دیدن حضرت باقر علیه السلام را داشت، بر می خی و خود را روی قدمهای امام باقر می اندا و ی بوسد و می گی: « جانم به فدای تو! رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم بر تو سلام فرستاده است.»
در این حال چشمان مبارک امام باقرعلیه اسلام پر از اشک می شود و می فرماید: « بر پدرم رسول خدا سلام باد تا هر زمان که آسمانها و زمین بر پا هستند و بر تو نیز ای جابر سلام باد که سلام حضرت را به من رساندی.» |
+ | ((حضرت امام جعفر صادق علیه السلام|امام صادق علیه السلام ))می فرماید: ((حضرت محمد مصطفی صلی الله علیه و آله|رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم )) به جابر بن عبدالله انصاری بشارت داده بود که:« تا زمانی که پسرم ((حضرت امام محمد باقر علیه السلام|محمد با ))را ینی، زنده خواهی ماند. در آن هنگام سلام مرا به او برسان.» سال ها بعد، روزی جابر ند ((حضرت امام سجاد علیه السلام|امام سجاد علیه السلام ))رف و پسری را ید که در کنار م نشسته و. او را صدا زد و گ:« پسر جان! بیا جلو تو را ببینم. » پر جلو . جابر با تعجب گ:« قسم به خدای ((بیت الله الحرام - کعبه، خانه خدا|کعبه )) تو شی رسول خدا هست!» س ر کرد به امام سجاد و رسید:« این پسر کیست؟» حضرت سجاد علیه السلام فرمود:« این پسر من ا و امام بعد از من و نامش محمد باقر است.» جابر که سالها انتظار دیدن حضرت باقر علیه السلام را داشت، بر خس و خود را روی قدمهای امام باقر اندا و ا را بوسید و گ:« جانم به فدای تو! رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم بر تو سلام فرستاده است.» چشمان مبارک امام باقرعلیه اسلام پر از اشک شد و فرمود:« بر پدرم رسول خدا سلام باد تا هر زمان که آسمانها و زمین بر پا هستند؛ و بر تو نیز ای جابر سلام باد که سلام را به من رساندی.» |
| منابع: | | منابع: |
- | بحار الانوار، ج 46، ص 223، ح 1. |
+ | بحار الانوار، ج 46، ص 223، ح 1. |
| مراجعه شود به: | | مراجعه شود به: |
- | ((مقامات جابر بن عبدالله انصاری نزد سل ا - )) |
+ | ((مقامات جابر بن عبدالله انصاری نزد پی اکم)) |