راسوها گروهی از شکارگران قدیمی جهان هستند که در همه جا پراکنده اند این جانور از ناشناخته ترین و در عین حال از مکارترین پستانداران روی زمین است. راسوهای زمینی در اندازه های گوناگون از راسوی کوچک با وزن 450 گرم گرفته تا ولورین خرس مانند، با وزن 30 کیلوییدیده می شوند. خانواده راسوها شامل
جانوران گوناگونی است که بعضی با اتکا به پنجه های قوی خود مانند گورکن می توانند با سرعت چند متر در دقیقه زمین را بکنند و جوندگان را شکار نمایند. سگ دریایی و رودخانه ای با بدن چرب و براق خود شناگر ماهری است و می تواند مدت زیادی در داخل آب به دنبال ماهی باشد. و سمور جنگلی که با چابکی از درختان بالا می رود می تواند با پرشهای بلند خود کیلومترها به دنبال سنجاب درختی بر سر شاخه ها به هر سو حرکت کند.
راسوها از اعضای خانواده موستلید هستند. در انتهای بدن راسوها غده ای وجود دارد که در صورت لزوم بوی شدید و زننده ای از آن تولید می کنند و به همینجهت موستلید نامیده شده اند. این جانوران از این بو استفاده های گوناگونی می کنند آنها بوسیله آن می توانند غذاهایی را که قبلاٌ به این بوی آغشته و در زیر خاک پنهان کرده اند را دوباره پیدا کنند و یا برای این که جانوران دیگر به غذایشان دستبرد نزنند آن را با بوی خود آلوده می کنند.
همچنین آنها از این بو برای جلب جفت خود استفاده می کنندو یا حوزه قلمرو خود را مشخص می نمایند تا برای جانوران ناآشنا اعلام خطر کرده باشند و در موقعی که از سوی جانوران تهدید می شوند از بوی خود برای دفاع سود می جویند. اسکانک جانوری از خانواده راسوهاست که در
آمریکا زندگی می کند او هنگام هجوم دشمنان می تواند از غده انتهای بدن خود مایعی اسیدی تا فاصله 4 متری بر روی دشمن خود بجهاند.
اعضای دیگر خانواده راسوها از بوی خود در جنبه های مختلف استفاده میکنند ولی اکثراٌ از ویژگیهای دیگرشان برای زنده ماندن سود می جویند گونه های کوچکتر آنها راسوی کوچک راسوی دم کوتاه و راسوی دم بلند لاغر
مار مانند هستند. آنها به سرعت حرکت می کنند و با خزیدن در سوراخ موشها آنها را شکار می کنند. آنها لانه های خود را در زیر سنگها، تنه های درختان و یا سوراخ های جانوران دیگر بنا می کنند.
راسوها در فصل تابستان جفتگیری می کنند ولی به علت تاخیر در باروری تخم در داخل رحم، نوزادان در بهار سال بعد دنیا می آیند و از این رو امکان بیشتری برای زنده ماندن دارند.
رنگ بدن این سه گونه راسو در فصول مختلف سال تغییر می کند با آغاز فصل سرما پوشش قهوه ای تابستانی آنها به سفیدی مبدل می شود. رنگ زیبای پوست راسوی دم کوتاه بهویژه در زمستان موردتوجه فراوان خانم هاست پوست این جانور به ارمین معروف است.
بررسی هایی که در باره استفاده از خز جانوران انجام گرفته نشان می دهد که این اقدام تا چه حد بقای جانوران خزدار را به خطر انداخنه است. زمانی که مینک در حال تبدیل شدن به راسوی شناگر بود پسر عموی بزرگتر او سمور جنگلی فنون لازم برای شکار در بالای درختان جنگلهای
کاج و
صنوبر را به دست می آورد. سمور جنگلی مانند ابل(سمور روسی) که از خویشاوندان نزدیک این گونه است به علت داشتن پوست مرغوب و
تیره اش توسط شکارچیان ودام گذاران حرفه ای شکار شده و تعدادش به طرز بی سابقه ای کاهش یافته است.
راسوکوچکترین جانور گوشتخوار ایران است که طول بدنش به 35 سانتی متر می رسد این جانور در مزارع به دنبال جوندگان کوچک می رود و گاهی به داخل خانه ها و انبارها راه پیدا می کند و در آنجا ساکن می شود و گاهی به مرغ و خروس نیز حمله می کند.
یکی دیگر از گونه های پر وزن راسوها، سمور پنانت در آمریکا سات که به ماهیگیر و گربه ماهیگیر هم مشهور است البته این جانور نه ماهیگیر است و نه گربه چرا که آنها هم بالای درختان زندگی می کنند و هم در آب این حیوان از قورباغه موش آبی آمریکایی و سنجاب تغدیه می کند و زمانی که غذا کمیاب است سمور پنانت به روباه بیور و حتی گوزنهای ضعیف حنله می کند فیشر یا ماهیگیر یکی دیگر از اعضای این خانواده است که علاوه بر قورباغه موش و سنجاب می تواند تشی را از پای درآورد به نظر می رسد تشی با سنجاقک های بلندی که در قسمت پشت بدن خود دارد هدف آسیب ناپذیری برای جانوران شکارگر کوچک اندام باشد. ولی فیشر با چالاکی فراوان ابتدا حیوان را بر می گرداند به شکم او که فاقد تیغ است حمله می کند بدترین دشمن فیشر انسان است که با قطه بی رویه درختان جنگلی برای مصارف تجارتی با تبدیل کردن
جنگل به زمین های زراعی زیستگاه این جانور را از بین می برد. این جانور همچنین به سبب داشتن پوست زیبا و سیاه آماج حمله انسانها است. به طوری که قیمت پوست آن سابقاٌ تا 100 دلار رسیده بود. از این رو نسل آن در بسیاری از مناطق رو به انقراض رفته است ولی امروزه به نظر می رسد که وضع این جانور در بعضی از مناطق مانند ورمونت کمی بهتر شده باشد.
در این نواحی فیشرهای گرفته شده از مناطق دیگر را رها می کنند تا زاد و ولد کنند. اینها جانوران بسیار مفیدی هستند چرا که با کنترل جمعیت تشی هایی که از پوست درختان جنگلی تغذیه می کنند از خشک شدن درختان جلوگیری می شود. یکی دیگر از جانوران شکارگر خانواده راسوها که بیشتر از ماهیگیر در مخاطره قرار گرفته، ولورین است.
تا چندی پیش تصور می شد که ولورین ها برای چهار پایان اهلی و انسان خطراتی ایجاد می کنند ازاین رو به طرز بیرحمانه ای توسط انسانها شکار یا به تله انداخته می شدند.
امروزه این حیوان تنها در مناطق دور افتاده آلاسکا، کانادا و مناطق شمالی
اروپا و
آسیا دیده میشود. ولورین در میان مردم چهره ای وحشتناک دارد وبه نام های خرس گندیده، خرس شیطان و دیو شمال معروف شده است البته ولورین با پاهای کوتاه خرس مانندش بسیار قوی و سمج است.
راسوهای رودخانه
مینک های نوزاد با چشمان بسته بدن بی مو و بسیار ناتوان به دنیا می آیند و زمانی که 6 یا 7 هفته از عمرشان گذشت از شیر گرفته می شوند آمادگی دارند تا شکار خود را به تنهایی به دست آورند مینکهای بزرگ به نسبت قد 50 – 70 سانتی متر و وزن نیم تا دو کیلویی شان بسیار درنده خو هستند و غالباٌ جانوران بزرگتر از خود را با این که قادر به خوردن همه آن نیستند می کشند. گاهی اتفاق می افتد که طعمه های مینک
دست نخورده در نیزارها رها می شوند و شاید هم بعداٌ خورده شوند. مینک در فصول مختلف از خرچنگهای خاردار و ماهی، مرغابی، جوجه مرغابی و
موش آبی تغذیه می کند با این که موش آبی جانوری نسبتاٌ قوی خطرناک است ما گاهی تمام غذای مینک را به مدت زیاد تامین می کند.
همچنانکه برای غالب شکارگران کوچک اتفاق می افتد مینک نیز گاهی هدف چنگالهای تیز بازهای شکاری قرار می گیرد. ولی خطر جدی برای او زمانی است که این جانور از آب فاصله داشته باشد در غیر این صورت حیوان نمی تواند به داخل آب شیرجه رود و جان خود را نجات دهد.
ستیزه جوی سنگین وزن
راسوها 70 گونه مختلف دارند که ولورین از همه آنها بزرگتر و ترسناکتر است وزن بدن این جانور 30 کیلو و طول آن 90 سانتی متر است و می تواند با دندانهای خود استخوانهای گرگی تنها را در هم بشکند ولورین فقط در فصل زمستان می تواند از آرواره های خود استفاده کند زیرا با پاهای بزرگ و انگشتهای بهم پیوسته اش قادر است بر روی برف به سرعت و بدون سر و صدا بطور خستگی ناپذیر جانورانی مثل
گوزن روباه خرگوش سنجاب و گاهی موس یا
گوزن شمالی را دنبال کند و آنها را از پای در آورد. ولی در تابستان امکانات شکار محدودتر است. چون ولورین در زمینهایی که پوشش ضخیمی از برف نداشته باشد نمی تواند خوب راه برود و راه رفتن او با سر و صدای زیاد همراه است. از این رو در ماههای گرم سال حیوان مجبور است از لاشه جانوران، تخم پرندگان حشرات تمشک و انواع میوه تغذیه کند ولورین نیز مانند اکثر راسوها جانوری است قلمرو طلب. ولورین نر قلمرو بسیار وسیعی دارد که گاهی وسعت آن به 200 هزار هکتار نی رسد که ممکن است فقط با یک یا دو ولورین ماده در آنجا زندگی کنند. حدود قلمرو ولورین ها با مدفوع ادرار و ترشحات غده زیر شکم انها مشخص می شود و جانور از آن به شدت دفاع می کند. ولورین های جوان مزاحمین بالقوه ای هستند که می توانند فقط دو سال در حوزه ولورین نر زندگی کنند و پس از آن از قلمرو والدین خود اخراج می شوند و مجبورند برای خود سرزمین جدیدی را بیابند.
اگر چه ولورین ها خوبی از درخت بالا می روند ولی عموماٌ شکارهای خود را در روی زمین تعقیب می کنند آنها بیشتر شکارهای خود را به کمک قوه بویایی می یابند ولی حس شنوایی و بینایی آنها نیز ضروری آنها نیز قوی است ولورین معمولاٌ شکارهای کوچک را با گاز گرفتن و یا ضربه زدن به نخاع شکی(ستون فقرات) از پای در می آورد. در فصل زمستان گاهی از پشت بر روی حیوانات بزرگتر می پرند و مانند شکارهای کوچکشان با
گاز گرفتن گردن، آنها را می کشند.
منبع: