حضرت نرجس خاتون در
بغداد به
بشیر بن سلیمان فرمود: یک شب پس از آن که در خواب مسلمان شدم و
حضرت زهرا علیهاسلام زیارت
امام حسن عسگری را به من مژده داد، در خواب امام حسن عسگری را زیارت کردم. با مشاهده حضرت زبان به گِله و شکایت گشودم و به حضرت عرض کردم: «ای محبوب من! پس از آن که مرا اسیر عشق و محبت خود کردی، به من ستم روا داشتی و دیدار روی ماهت را از من دریغ کردی. »
امام حسن عسگری علیه السلام فرمود: «دلیل دوری من از تو چیزی جز مشرک بودن تو نبود. اکنون که اسلام آوردی و این مانع از میان برداشته شد، هر شب به دیدار تو خواهم آمد، تا وقتی که خداوند متعال در بیداری ما را به یکدیگر برساند. »
آن گاه نرجس فرمود: از آن شب تا کنون شبی بر من نگذشته است که آن حضرت به دیدار من نیاید.
منابع: بحارالانوار، ج 51، ص 9 ، حدیث 12 ------------ غیبه الشیخ
مراجعه شود به:
خواستگاری و مراسم عقد در رؤیا