تاریخچه ی:
دلایل امیر المؤمنین در باب خلافت خویش
تفاوت با نگارش: 3
| در مورد ((حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام|علی علیهالسلام)) در روایات بسیار سفارش و تأکید شده و صریحاً دربارهی اهل بیت میفرماید: «و فیهم الوصیه و الوراثه» و خود ایشان بارها تأکید کردهاند که حکومت را حق خود میداند. | | در مورد ((حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام|علی علیهالسلام)) در روایات بسیار سفارش و تأکید شده و صریحاً دربارهی اهل بیت میفرماید: «و فیهم الوصیه و الوراثه» و خود ایشان بارها تأکید کردهاند که حکومت را حق خود میداند. |
- | حضرت در ابتدای حکومت خود با شروع طغیان عایشه و طلحه و زبیر آگاه شد در مورد حق خود گفت: «فوالله ما زلت مدفوعاً عن حقی مستأثراً علی منذ قبض الله نبیه حتی یوم الناس هذا» |
+ | حضرت در ابتدای حکومت خود با شروع طغیان ((عایشه)) و ((طلحه)) و ((زبیر)) آگاه شد در مورد حق خود گفت: «فوالله ما زلت مدفوعاً عن حقی مستأثراً علی منذ قبض الله نبیه حتی یوم الناس هذا» |
| ترجمه:به خدا سوگند از روزی که خدا جان پیامبر خویش را تحویل گرفت تا امروز همواره حق مسلم من از من سلب شده است. | | ترجمه:به خدا سوگند از روزی که خدا جان پیامبر خویش را تحویل گرفت تا امروز همواره حق مسلم من از من سلب شده است. |
- | شخصی از امیرالمومنین پرسید: ای پسر ابوطالب! تو بر امر خلافت حریصی. حضرت پاسخ دادند: بلکه شما حریصتر و از پیغمبر دورترید و من از نظر روحی و جسمی نزدیکترم. من حق خود را طلب کردم و شما میخواهید میان من و حق خاص من حائل و مانع شوید و مرا از آن منصرف سازید. |
+ | شخصی از ((امام علی|امیرالمؤمنین)) پرسید: ای پسر ابوطالب! تو بر امر ((خلافت)) حریصی. حضرت پاسخ دادند: بلکه شما حریصتر و از پیغمبر دورترید و من از نظر روحی و جسمی نزدیکترم. من حق خود را طلب کردم و شما میخواهید میان من و حق خاص من حائل و مانع شوید و مرا از آن منصرف سازید. |
| ^::__آیا آن که حق خویش را میخواهند حریصتر است یا آن که به حق دیگران چشم دوخته است؟__::^ | | ^::__آیا آن که حق خویش را میخواهند حریصتر است یا آن که به حق دیگران چشم دوخته است؟__::^ |
| | | |
| حضرت در ادامهی این جملهها فرمود: | | حضرت در ادامهی این جملهها فرمود: |
| خدایا! از ظلم ((قریش)) و همدستان آنها به تو شکایت میکنم. اینها با من قطع رحم کردند و مقام و منزلت بزرگ مرا تحقیر نمودند، اتفاق کردند که در مورد امری که حق خاص من بود، قیام کنند. | | خدایا! از ظلم ((قریش)) و همدستان آنها به تو شکایت میکنم. اینها با من قطع رحم کردند و مقام و منزلت بزرگ مرا تحقیر نمودند، اتفاق کردند که در مورد امری که حق خاص من بود، قیام کنند. |
| | | |
- | این جملات نشان اعتراض امیرالمؤمنین به وضع سیاسی حاکم و جامعه بود. و آن طوری که حضرت استدلال میکنند نشان دهندهی تخصیص این مطلب از سوی رسولالله است. |
+ | این جملات نشان اعتراض امیرالمؤمنین به وضع سیاسی حاکم و جامعه بود. و آن طوری که حضرت استدلال میکنند نشان دهندهی تخصیص این مطلب از سوی ((پیامبر اکرم|رسولالله)) است. |
| | | |
| مردی از ((بنیاسد)) از حضرت امیر پرسیدند: | | مردی از ((بنیاسد)) از حضرت امیر پرسیدند: |
| کیف دفعکم قومکم عن هذا المقام و انتم احق به؟ | | کیف دفعکم قومکم عن هذا المقام و انتم احق به؟ |
| چطور شد که قوم شما، شما را از خلافت باز داشتند و حال که شما شایستهترید؟ | | چطور شد که قوم شما، شما را از خلافت باز داشتند و حال که شما شایستهترید؟ |
| حضرت فرمودند: «فانها کانت اثره شحت علیها نفوس قوم و سخت عنها نفوس آخرین» | | حضرت فرمودند: «فانها کانت اثره شحت علیها نفوس قوم و سخت عنها نفوس آخرین» |
| منبع:سیری در نهج البلاغه؛ مرتضی مطهری | | منبع:سیری در نهج البلاغه؛ مرتضی مطهری |