تاریخچه ی:
دلالت لفظ بر معنی
چنانکه می دانید ((دلالت)) به معنی راهنمایی می باشد. و هنگامی که می گوییم: "الف ما را به ب دلالت می کند"، یعنی این که الف به گونه ای است که وقتی به آن توجه می کنیم، ما را به سمت ب راهنمایی کرده و متوجه ب می شویم.
مثلا تابلوی راهنمایی راهنمایی و رانندگی، رانندگان را به امر خاصی(مانند اجازه عبور) دلالت (راهنمایی) می نماید.
یکی از ((اقسام دلالت))، __دلالت لفظ بر معنی__ است. به این معنا که ((الفاظ|لفظ)) و کلمه، ما را به سمت معنایی که لفظ برای آن به وجود آمده، راهنمایی و دلالت می کند.
سبب این دلالت لفظ بر معنا یا به تعبیر دیگر، علت این انتقال از لفظ به معنا، همان پیوند استواری است که در ذهن میان لفظ و معنا برقرار می باشد. این پیوند نیز برخاسته از ملازمه وضعی ((«اقسام دلالت|دلالت وضعی))) میان لفظ و معنا نزد کسی است که آگاه به این ملازمه و قرارداد باشد.
چنانچه کسی که زبان ((فارسی)) را نداند، از کلمات پدر، درخت و اسب، چیزی نمی فهمد؛ زیرا نمی داند که این کلمات برای چه معنایی قرار داده شده اند.
بر این اساس، می توانیم دلالت لفظی را چنین تعریف کنیم:
__"دلالت لفظی عبارت است از آنکه لفظ و کلمه، به گونه ای باشد که انسان با آگاه شدن از آن، به معنایی که از آن لفظ مورد نظر است(به معنای مراد شده از آن لفظ)، پی ببرد."__
مثلا کلمه درخت را می شنویم. با شنیدن لفظ درخت، معنای آن که همان ((تصور)) و مفهوم درخت است، به ذهن ما می آید.
بنابراین، کلمه و لفظ درخت، ((دلالت|دال))(راهنمایی کننده) و خود مفهوم درخت، ((دلالت|مدلول))(به آن راهنمایی شده) و این فرایند، دلالت لفظی نام دارد.
از اقسام دلالت، دلالتی که مورد توجه منطق است، دلالت لفظ بر معنی یا دلالت وضعی است که دلالتی وضعی (قرار دادی) می باشد.
__یک توضیح!__
هر لفظ، __موضوع__، __موضوع له__ و __واضعی__ دارد.
موضوع یعنی لفظی که برای معنایی خاص وضع شده است مانند کلمه و لفظ درخت. به عبارت دیگر، لفظ، همان موضوع است.
موضوع له، (قرارداده شده برای آن) یعنی آن چیزی(مفهوم و تصوری) که لفظ برای آن وضع شده است. مانند تصور و مفهوم درخت مه موضوع له لفظ درخت است و این لفظ، برای لین مفهوم به وجود آمده است.
واضع (قراردهنده) یعنی شخص یا انسان هایی که لفظ را برای معنایی خاص قرار داده و وضع کرده اند.
در __ادامه__ مطلب به این صفحه بنگرید:
*((اقسام دلالت لفظ بر معنی))
! منابع
*منطق مظفر، جلد1، صفحه 63
*کلیات منطق صوری، صفحه 74 و 73