همین که آثار بزرگی حضرت محمد صلی الله علیه و آله وسلم در بین مردم دیده شد،
ابوجهل که در آن ایام خردسالی بیش نبود، بنای دشمنی و ناسازگاری را بنیاد کرد.
بچه های قبیله
بنی مخزوم را گرد خود جمع می کرد و می گفت من امیر (سلطان) شما هستم.
بچه های قبیله
بنی هاشم و فرزندان خاندان
عبدالمطلب نیز با هم گرد می آمدند و حضرت محمد را امیر خود می خواندند.
مراجعه شود به:
کرامت های دوران نوجوانی از زبان ابوطالب