تاریخچه ی:
دستور ابن زیاد برای لشگرکشی علیه سپاه امام حسین علیه السلام
تفاوت با نگارش: 5
| ((عبیدالله بن زیاد)) پس از اعزام ((عمر بن سعد|عمر بن سعد)) به کربلا، اندیشه اعزام سپاهی انبوه را در سر میپروراند. بسیاری از مردم ((کوفه)) تمایلی به جنگ با ((حضرت امام حسین علیه السلام|امام حسین علیه السلام)) نداشتند و هر کس را به جنگ با امام روانه میکردند، برمیگشت. | | ((عبیدالله بن زیاد)) پس از اعزام ((عمر بن سعد|عمر بن سعد)) به کربلا، اندیشه اعزام سپاهی انبوه را در سر میپروراند. بسیاری از مردم ((کوفه)) تمایلی به جنگ با ((حضرت امام حسین علیه السلام|امام حسین علیه السلام)) نداشتند و هر کس را به جنگ با امام روانه میکردند، برمیگشت. |
| عبیدالله به شخصی به نام ===سوید بن عبدالرحمن=== فرمان داد تا درباره این مسأله تحقیق کند و متخلفان را نزد او ببرد. | | عبیدالله به شخصی به نام ===سوید بن عبدالرحمن=== فرمان داد تا درباره این مسأله تحقیق کند و متخلفان را نزد او ببرد. |
| سوید هم یکی از سپاهیان شامی را که برای امر مهمی (تقسیم میراث یکی از خاندان مرحومش) از لشگرگاه به کوفه برگشته بود، گرفت و نزد عبیدالله برد؛ عبیدالله دستور داد سر او را از تنش جدا نمایند تا دیگر کسی جرأت سرپیچی از دستورات او را نکند! | | سوید هم یکی از سپاهیان شامی را که برای امر مهمی (تقسیم میراث یکی از خاندان مرحومش) از لشگرگاه به کوفه برگشته بود، گرفت و نزد عبیدالله برد؛ عبیدالله دستور داد سر او را از تنش جدا نمایند تا دیگر کسی جرأت سرپیچی از دستورات او را نکند! |
| ===ابن زیاد دستور داد در شهر کوفه بگردند و مردم را به اطاعت از او و یزید فرمان دهند و آنان را از نافرمانی و بر پا کردن فتنه بر حذر دارند و به لشگرگاه فرا خوانند. === | | ===ابن زیاد دستور داد در شهر کوفه بگردند و مردم را به اطاعت از او و یزید فرمان دهند و آنان را از نافرمانی و بر پا کردن فتنه بر حذر دارند و به لشگرگاه فرا خوانند. === |
| روز چهارم محرم، عبیدالله بن زیاد مردم را در مسجد کوفه گرد آورد و خود به منبر رفت و گفت: | | روز چهارم محرم، عبیدالله بن زیاد مردم را در مسجد کوفه گرد آورد و خود به منبر رفت و گفت: |
| ''=== ای مردم! شما آل ((ابوسفیان|ابی سفیان)) را آزمودید و آنها را چنان که میخواستید یافتید! و یزید را میشناسید که سیرهای نیکو دارد و به زیردستان احسان میکند و عطایای او بجاست؛ و پدرش نیز چنین بود. ==='' | | ''=== ای مردم! شما آل ((ابوسفیان|ابی سفیان)) را آزمودید و آنها را چنان که میخواستید یافتید! و یزید را میشناسید که سیرهای نیکو دارد و به زیردستان احسان میکند و عطایای او بجاست؛ و پدرش نیز چنین بود. ==='' |
| اینک ((یزید بن معاویه|یزید)) پولی را نزد من فرستاده است که باید در میان کسانی از شما که به جنگ با دشمنش حسین میروید تقسیم کنم. این سخن را به گوش جان بشنوید و اطاعت کنید. | | اینک ((یزید بن معاویه|یزید)) پولی را نزد من فرستاده است که باید در میان کسانی از شما که به جنگ با دشمنش حسین میروید تقسیم کنم. این سخن را به گوش جان بشنوید و اطاعت کنید. |
| آن گاه از منبر پایین آمد و دستور داد در تمام شهر ندا سر بدهند که مردم برای حرکت آماده باشند و خود و همراهانش به سوی ((نخیله)) حرکت کرد. | | آن گاه از منبر پایین آمد و دستور داد در تمام شهر ندا سر بدهند که مردم برای حرکت آماده باشند و خود و همراهانش به سوی ((نخیله)) حرکت کرد. |
| عدهی زیادی از مردم که معتقد بودند : | | عدهی زیادی از مردم که معتقد بودند : |
| ~~green:جنگ با حسین علیه السلام در حکم جنگ با خدا و پیامبر اوست، در بین راه از لشگر فرار کردند.~~ | | ~~green:جنگ با حسین علیه السلام در حکم جنگ با خدا و پیامبر اوست، در بین راه از لشگر فرار کردند.~~ |
| + | {picture=yaabaabdelah8vf.jpg height=350 width=300 align=left} |
| نوشتهاند هر سپاهی که از کوفه با هزار نفر حرکت میکرد، چون به کربلا میرسید، فقط سیصد یا چهار صد نفر یا کمتر سپاهی داشت. | | نوشتهاند هر سپاهی که از کوفه با هزار نفر حرکت میکرد، چون به کربلا میرسید، فقط سیصد یا چهار صد نفر یا کمتر سپاهی داشت. |
| !منابع: | | !منابع: |
| *قصه کربلا، ص 223، 224، 225 و 228. | | *قصه کربلا، ص 223، 224، 225 و 228. |
| *الاخبار الطوال، ص 253 | | *الاخبار الطوال، ص 253 |
| *انساب الاشراف، ج 3، ص 178 | | *انساب الاشراف، ج 3، ص 178 |
| *الاخبار الطوال، ص 254 | | *الاخبار الطوال، ص 254 |
| *حیاة الامام الحسین، ج 3، ص 118 | | *حیاة الامام الحسین، ج 3، ص 118 |
| !مراجعه شود به: | | !مراجعه شود به: |
| *((خفقان سیاسی پس از شهادت امام حسن علیه السلام)) | | *((خفقان سیاسی پس از شهادت امام حسن علیه السلام)) |