تاریخچه ی:
در سوگ فرزند
((حضرت امام جعفر صادق علیه السلام|امام صادق «علیه السلام))) پسر کوچکی داشتند، روزی در برابر حضرت راه می رفت که آبی در گلویش شکسته شد و بدین جهت از دنیا رفت امام صادق (علیه السلام) با دیدن این صحنه گریستند و خطاب به او فرمودند: اگر تو از دنیا رفتی من مانده ام و اگر تو مبتلا شدی من در عافیت هستم.
با این جملات حضرت سپاس خود را از نعمت های وجود در برابر این مصیبت اظهار فرمودند.
پس از آن فرزند امام (علیه السلام) را به سوی زنان بردند همینکه چشم زنان بر جنازه او افتاد فریادشان بلند شد حضرت آنها را سوگند داد که فریاد نکنند و هنگامی که بدن او را برای خاک سپاری از منزل خارج کردند.
امام صادق (علیه السلام) فرمودند: (سبحان من یقتل اولادنا و لانزداد له الا حبا) (پاک و منزه است خدایی که فرزندان ما را می کشد ولی محبت و دوستی ما نسبت به او فزونی می یابد )
پس از آنکه جنازه را داخل قبر گذاشتند حضرت فرمودند:
ای پسرکم خداوند جایگاهت را وسیع گرداند و تو را با پیامبرت محشور فرماید پس از آن فرمود: ما خاندانی هستیم که از خداوند نسبت به محبوبهای خود چیزی می خواهیم که دوست داشته باشیم و او هم به ما عنایت می فرماید ولی اگر خداوند نسبت به محبوبهای ما چیزی را دوست بدارد که ما ناخوش داریم ما نیز خرسند هستیم.