تاریخچه ی:
درد انسان
تفاوت با نگارش: 3
| V{maketoc} | | V{maketoc} |
| !درد انسان چیست ؟ | | !درد انسان چیست ؟ |
| اگر سر انسان درد بگیرد ، درد او از آن جهت که انسان است ، نیست، چون سر یک حیوان مثل گوسفند هم درد میگیرد . | | اگر سر انسان درد بگیرد ، درد او از آن جهت که انسان است ، نیست، چون سر یک حیوان مثل گوسفند هم درد میگیرد . |
| اینکه دست و پای انسان درد میگیرد ، از نوع دردهای حیوانی و عضوی و شخصی است . اما آنها که صحبت از " درد انسان " و " صاحب درد بودن انسان " میکنند ، مقصودشان این نیست . | | اینکه دست و پای انسان درد میگیرد ، از نوع دردهای حیوانی و عضوی و شخصی است . اما آنها که صحبت از " درد انسان " و " صاحب درد بودن انسان " میکنند ، مقصودشان این نیست . |
| آن دردی که ارزش ارزشها در انسان است ، چیز دیگری است . | | آن دردی که ارزش ارزشها در انسان است ، چیز دیگری است . |
| !درد انسان ازنظر عرفا | | !درد انسان ازنظر عرفا |
| __~~orange:نظر عرفا آن دردی را که در انسان سراغ دارند و دائما آن را تقدیس میکنند ، ((درد خداجوئی ))است .~~__ | | __~~orange:نظر عرفا آن دردی را که در انسان سراغ دارند و دائما آن را تقدیس میکنند ، ((درد خداجوئی ))است .~~__ |
| میگویند این درد از مختصات انسان است و حتی انسان به این دلیل بر فرشته ترجیح دارد که فرشته بیدرد است و انسان ، درد دارد . | | میگویند این درد از مختصات انسان است و حتی انسان به این دلیل بر فرشته ترجیح دارد که فرشته بیدرد است و انسان ، درد دارد . |
| طبق نظر اسلام ، انسان یک حقیقتی است که نفخه الهی در او دمیده شده و از دنیای دیگری آمده است و با اشیائی که در طبیعت وجود دارد ، تجانس کامل ندارد . | | طبق نظر اسلام ، انسان یک حقیقتی است که نفخه الهی در او دمیده شده و از دنیای دیگری آمده است و با اشیائی که در طبیعت وجود دارد ، تجانس کامل ندارد . |
| انسان در این دنیا ، یک نوع احساس غربت و احساس بیگانگی و عدم تجانس با همه موجودهای عالم میکند چون همه فانی و متغیر و غیر قابل دلبستگی هستند ، ولی در انسان ، دغدغه جاودانگی وجود دارد . این درد همان است که انسان را به عبادت و پرستش خدا و راز و نیاز و به خدا نزدیک شدن و به اصل خود نزدیک شدن میکشاند . | | انسان در این دنیا ، یک نوع احساس غربت و احساس بیگانگی و عدم تجانس با همه موجودهای عالم میکند چون همه فانی و متغیر و غیر قابل دلبستگی هستند ، ولی در انسان ، دغدغه جاودانگی وجود دارد . این درد همان است که انسان را به عبادت و پرستش خدا و راز و نیاز و به خدا نزدیک شدن و به اصل خود نزدیک شدن میکشاند . |
| گاهی مثالمیزنند به طوطیای که از جنگلهای هندوستان آوردهاند و آن را در قفسی زندانی کردهاند و این طوطی همیشه ناراحت است و در فکر این است که این قفس شکسته شود و به جائی که مقر اصلی اوست باز گردد ، و گاهی انسان را به مرغی که از آشیانه خود دور افتاده باشد ، تشبیه میکنند . | | گاهی مثالمیزنند به طوطیای که از جنگلهای هندوستان آوردهاند و آن را در قفسی زندانی کردهاند و این طوطی همیشه ناراحت است و در فکر این است که این قفس شکسته شود و به جائی که مقر اصلی اوست باز گردد ، و گاهی انسان را به مرغی که از آشیانه خود دور افتاده باشد ، تشبیه میکنند . |
| | | |
| یکی از عالیترین تشبیهات ، همین تشبیه ((مولوی)) در اول مثنوی است . او انسان را تشبیه به نیای کرده که او را از نیستان بریدهاند و حال دارد دائما ناله و فریاد میکند و همه ناله و فریادش برای این فراق است . | | یکی از عالیترین تشبیهات ، همین تشبیه ((مولوی)) در اول مثنوی است . او انسان را تشبیه به نیای کرده که او را از نیستان بریدهاند و حال دارد دائما ناله و فریاد میکند و همه ناله و فریادش برای این فراق است . |
| میگویند فیل را که از هندوستان میآورند ، باید دائما به سرش بکوبند ، اگر نکوبند به یاد هندوستان میافتد . مولوی در اینجا میگوید فقط فیل است که هندوستان را به خواب میبیند ، چون از هندوستان آمده است ، الاغ هرگز هندوستان را به خواب نمیبیند ، چون غریب هندوستان نیست و او را از آنجا نیاوردهاند . | | میگویند فیل را که از هندوستان میآورند ، باید دائما به سرش بکوبند ، اگر نکوبند به یاد هندوستان میافتد . مولوی در اینجا میگوید فقط فیل است که هندوستان را به خواب میبیند ، چون از هندوستان آمده است ، الاغ هرگز هندوستان را به خواب نمیبیند ، چون غریب هندوستان نیست و او را از آنجا نیاوردهاند . |
| | | |
| میخواهد بگوید انسان است که دغدغه بازگشت به عالم دیگر را دارد ، درد عرفانی دارد ، درد بازگشت به سوی حق و به سوی خدا را دارد ، درد مناجات و وصال حق را دارد . | | میخواهد بگوید انسان است که دغدغه بازگشت به عالم دیگر را دارد ، درد عرفانی دارد ، درد بازگشت به سوی حق و به سوی خدا را دارد ، درد مناجات و وصال حق را دارد . |
| !" درد انسان " در کلام امیرالمؤمنین | | !" درد انسان " در کلام امیرالمؤمنین |
| چقدر زیبا میگوید امیرالمؤمنین علی ( ع ) وقتی که با ((کمیل بن زیاد)) نخعیبه صحرا میرود . کمیل میگوید همین که به صحرا رسیدیم و دیگر کسی در آنجا نبود ، علی ( ع ) آه عمیقی کشید « فلما اصحر تنفس الصعداء » بعد فرمود : | | چقدر زیبا میگوید امیرالمؤمنین علی ( ع ) وقتی که با ((کمیل بن زیاد)) نخعیبه صحرا میرود . کمیل میگوید همین که به صحرا رسیدیم و دیگر کسی در آنجا نبود ، علی ( ع ) آه عمیقی کشید « فلما اصحر تنفس الصعداء » بعد فرمود : |
- | 400 hspace=5 src="img/daneshnameh_up/c/c7/15455642op.jpg" width=350 align=left vspace=5 border=1> |
+ | 350 hspace=5 src="img/daneshnameh_up/c/c7/15455642op.jpg" width=30 align=left vspace=5 border=1> |
| ^ | | ^ |
| __~~green: « یا کمیل بن زیاد ان هذه القلوب اوعیة فخیرها اوعاها ، فاحفظ عنی ما اقول لک »~~__ | | __~~green: « یا کمیل بن زیاد ان هذه القلوب اوعیة فخیرها اوعاها ، فاحفظ عنی ما اقول لک »~~__ |
| __~~green: " دل انسان به منزله ظرف است ، بهترین ظرفها آن است که ظرفیتش بیشتر باشد یا بهتر مظروف را نگهداری کند . گوش کن آنچه را که من به تو میگویم . ~~__ | | __~~green: " دل انسان به منزله ظرف است ، بهترین ظرفها آن است که ظرفیتش بیشتر باشد یا بهتر مظروف را نگهداری کند . گوش کن آنچه را که من به تو میگویم . ~~__ |
| اول مردم را به سه قسمت تقسیم میکند که اینها محل بحث من نیست تا در اواخر ، شکایت میکند که : افسوس ! افراد صاحبسری نیستند که من آنچه را که در دل دارم ، بتوانم به آنها اظهار کنم . بعد میگوید : | | اول مردم را به سه قسمت تقسیم میکند که اینها محل بحث من نیست تا در اواخر ، شکایت میکند که : افسوس ! افراد صاحبسری نیستند که من آنچه را که در دل دارم ، بتوانم به آنها اظهار کنم . بعد میگوید : |
| __~~green:اللهم بلی لا تخلو الارض من قائم لله بحجة اما ظاهرا مشهورا او خائفا مغمورا~~__ | | __~~green:اللهم بلی لا تخلو الارض من قائم لله بحجة اما ظاهرا مشهورا او خائفا مغمورا~~__ |
| __~~green:ولی اینچنین هم نیست که هیچکس نباشد ، همیشه در همه زمانها افرادی اینچنین هستند .~~__ | | __~~green:ولی اینچنین هم نیست که هیچکس نباشد ، همیشه در همه زمانها افرادی اینچنین هستند .~~__ |
| __~~green: « ..... هجم بهم العلم علی حقیقة البصیرش » ~~__ | | __~~green: « ..... هجم بهم العلم علی حقیقة البصیرش » ~~__ |
| __~~green:علم حقیقی در نهایت بصیرت بر آنها هجوم آورده است و به مقام یقین کامل رسیدهاند~~__ | | __~~green:علم حقیقی در نهایت بصیرت بر آنها هجوم آورده است و به مقام یقین کامل رسیدهاند~~__ |
| | | |
| __~~green:« و باشروا روح الیقین ، و استلانوا ما استوعره المترفون ، و انسوا بما استوحش منه الجاهلون »~~__ | | __~~green:« و باشروا روح الیقین ، و استلانوا ما استوعره المترفون ، و انسوا بما استوحش منه الجاهلون »~~__ |
| __~~green: به روح یقین اتصال پیدا کردهاند و فاصلهای با روح یقین ندارند . آن چیزهایی که برای اهل ترف و ماده پرستها خیلی سخت است ، برای آنها رام و نرم است ، آنچه برای نادانها مایه وحشت است یعنی خلوت با حق ، برای آنها مایه انس است ~~__ | | __~~green: به روح یقین اتصال پیدا کردهاند و فاصلهای با روح یقین ندارند . آن چیزهایی که برای اهل ترف و ماده پرستها خیلی سخت است ، برای آنها رام و نرم است ، آنچه برای نادانها مایه وحشت است یعنی خلوت با حق ، برای آنها مایه انس است ~~__ |
| __~~green:« و صحبوا الدنیا بابدان ارواحها معلقة بالمحل الاعلی »~~ __ | | __~~green:« و صحبوا الدنیا بابدان ارواحها معلقة بالمحل الاعلی »~~ __ |
| __~~green:اینها در دنیا با مردم همراهند ولی با روحهایی که مجذوب عالم بالا هستند . در عین اینکه در این دنیا هستند ، در این دنیا نیستند ، در حالی که در این دنیا هستند ، در دنیای دیگری هستند . ~~__ | | __~~green:اینها در دنیا با مردم همراهند ولی با روحهایی که مجذوب عالم بالا هستند . در عین اینکه در این دنیا هستند ، در این دنیا نیستند ، در حالی که در این دنیا هستند ، در دنیای دیگری هستند . ~~__ |
| ^ | | ^ |
| دردهای علی و به تعبیر ما دردهای عرفانی علی و دردهای عبادتی علی و مناجاتهای علی یک مسئله بسیار واضح و روشنی است . کارش در عبادت به جائی میرسد که آنچنان از خود بیخود میشود و گرم محبوب و معشوقش میشود که از آنچه در اطراف او میگذرد بیخبر است ، حتی اگر تیری را از بدنش بیرون بکشند . | | دردهای علی و به تعبیر ما دردهای عرفانی علی و دردهای عبادتی علی و مناجاتهای علی یک مسئله بسیار واضح و روشنی است . کارش در عبادت به جائی میرسد که آنچنان از خود بیخود میشود و گرم محبوب و معشوقش میشود که از آنچه در اطراف او میگذرد بیخبر است ، حتی اگر تیری را از بدنش بیرون بکشند . |
| ^ | | ^ |
| __~~brown:این درد انسان است ، یعنی درد جدائی از حق ، و آرزو و اشتیاق تقرب به ذات او و حرکت به سوی او و نزدیک شدن به او . تا انسان به ذات حق نرسد ، این دلهره و اضطراب از بین نمیرود و دائما این حالت برای او هست . اگر انسان خود را به هر چیز سرگرم کند ، آن چیز سرگرمی است ، حقیقت چیز دیگر است. ~~__ | | __~~brown:این درد انسان است ، یعنی درد جدائی از حق ، و آرزو و اشتیاق تقرب به ذات او و حرکت به سوی او و نزدیک شدن به او . تا انسان به ذات حق نرسد ، این دلهره و اضطراب از بین نمیرود و دائما این حالت برای او هست . اگر انسان خود را به هر چیز سرگرم کند ، آن چیز سرگرمی است ، حقیقت چیز دیگر است. ~~__ |
| ^ | | ^ |
| قرآن این مطلب را به این تعبیر میگوید : | | قرآن این مطلب را به این تعبیر میگوید : |
| __~~green:" « الا بذکر الله تطمئن القلوب »"~~__ ( سوره رعد ، آیه . 28 ) | | __~~green:" « الا بذکر الله تطمئن القلوب »"~~__ ( سوره رعد ، آیه . 28 ) |
| بدانید فقط و فقط دلها با یک چیز از اضطراب و دلهره و ناراحتی ، آرام میگیرد . | | بدانید فقط و فقط دلها با یک چیز از اضطراب و دلهره و ناراحتی ، آرام میگیرد . |
| این درد بشر به وسیله یک چیز است که آرامش پیدا میکند و آن ، یاد حق و انس با ذات پروردگار است . عرفا بیشتر روی این درد تکیه کردهاند و دیگر به درد دیگری توجه ندارند و یا بگوئیم کمتر توجه دارند . | | این درد بشر به وسیله یک چیز است که آرامش پیدا میکند و آن ، یاد حق و انس با ذات پروردگار است . عرفا بیشتر روی این درد تکیه کردهاند و دیگر به درد دیگری توجه ندارند و یا بگوئیم کمتر توجه دارند . |
| !((درد انسان نسبت به خلق خدا )) | | !((درد انسان نسبت به خلق خدا )) |
| منبع :انسان کامل ، | | منبع :انسان کامل ، |
| شهید مطهری | | شهید مطهری |
| صفحه 76 | | صفحه 76 |
| (نهجالبلاغه ، حکمت . 147 1 ) | | (نهجالبلاغه ، حکمت . 147 1 ) |