- | خودآگاهی ملی یعنی خودآگاهی به خود در رابطهاش با مردمی که با آنها پیوند قومی و نژادی دارد . انسان در اثر زندگی مشترک با گروهی از مردم با قانون مشترک ، آداب و رسوم مشترک ، تاریخ مشترک ، پیروزیها و شکستهای تاریخی مشترک ، زبان مشترک ، ادبیات مشترک ، و بالاخره فرهنگ مشترک ، نوعی یگانگی با آنها پیدا میکند ، بلکه همان طور که یک فرد دارای یک " خود " است ، یک قوم و یک ملت به علت داشتن فرهنگ ، یک " خود " ملی پیدا میکند ، هم فرهنگی از هم نژادی شباهت و وحدت بیشتری میان افراد انسانها ایجاد میکند ، ملیت که پشتوانهء فرهنگی داشته باشد ، از " من " ها یک " ما " میسازد ، احیانا برای این " ما " فداکاری میکند ، از پیروزی " ما " احساس غرور و از شکست آن احساس سرافکندگی میکند . خودآگاهی ملی یعنی آگاهی به فرهنگ ملی ، به " شخصیت ملی " ، به " ما " ی خاص ملی . اساسا در جهان " فرهنگ " وجود ندارد ، " فرهنگها " وجود دارد ، و هر فرهنگی دارای ماهیت و ممیزات و خصلتهای مخصوص به خود است ، به همین دلیل فرهنگ یگانه مفهومی پوچ است . ناسیونالیسم که بالخصوص در قرن 19 مسیحی رواج فراوان یافت و هنوز هم کم و بیش تبلیغ میشود ، بر این فلسفه استوار است . |
+ | __~~brown:خودآگاهی ملی یعنی خودآگاهی به خود در رابطهاش با مردمی که با آنها پیوند قومی و نژادی دارد . ~~__
انسان در اثر زندگی مشترک با گروهی از مردم با قانون مشترک ، آداب و رسوم مشترک ، تاریخ مشترک ، پیروزیها و شکستهای تاریخی مشترک ، زبان مشترک ، ادبیات مشترک ، و بالاخره فرهنگ مشترک ، نوعی یگانگی با آنها پیدا میکند ، بلکه همان طور که یک فرد دارای یک " خود " است ، یک قوم و یک ملت به علت داشتن فرهنگ ، یک " خود " ملی پیدا میکند ، هم فرهنگی از هم نژادی شباهت و وحدت بیشتری میان افراد انسانها ایجاد میکند ، ملیت که پشتوانهء فرهنگی داشته باشد ، از " من " ها یک " ما " میسازد ، احیانا برای این " ما " فداکاری میکند ، از پیروزی " ما " احساس غرور و از شکست آن احساس سرافکندگی میکند .
__~~green:خودآگاهی ملی یعنی آگاهی به فرهنگ ملی ، به " شخصیت ملی " ، به " ما " ی خاص ملی . ~~__
اساسا در جهان " فرهنگ " وجود ندارد ، " فرهنگها " وجود دارد ، و هر فرهنگی دارای ماهیت و ممیزات و خصلتهای مخصوص به خود است ، به همین دلیل فرهنگ یگانه مفهومی پوچ است . ناسیونالیسم که بالخصوص در قرن 19 مسیحی رواج فراوان یافت و هنوز هم کم و بیش تبلیغ میشود ، بر این فلسفه استوار است .
|
| در این نوع خودآگاهی ، برخلاف خودآگاهی طبقاتی که همه چیز ارزیابیها ، احساسها ، داوریها ، جهت گیریها جنبهء طبقاتی داشت ، جنبهء ملی دارد و با عقربهء ملیت میچرخد . | | در این نوع خودآگاهی ، برخلاف خودآگاهی طبقاتی که همه چیز ارزیابیها ، احساسها ، داوریها ، جهت گیریها جنبهء طبقاتی داشت ، جنبهء ملی دارد و با عقربهء ملیت میچرخد . |