تاریخچه ی:
خلف بن ابوجعفربن لیث
تفاوت با نگارش: 2
| + | V{maketoc} |
| !خلف بن ابو جعفر بن لیث | | !خلف بن ابو جعفر بن لیث |
| «353 - 392 ق / 964 - 1002 م» | | «353 - 392 ق / 964 - 1002 م» |
| !روی کار آمدن خلف بن ابو جعفر | | !روی کار آمدن خلف بن ابو جعفر |
| با کشته شدن امیر جعفر، فرزندش خلف بن احمد، بعد از یک فراز و نشیب پنجاه روزه پس از مرگ پدر، در پنجم جمادی الثانی سال 353 ق / هجده ژوئن 964 م، بر تخت فرمانروایی ((سیستان)) نشست و سپهسالاری خود را به «ابو یوسف محمد بن یعقوب مدرکی» سپرد. | | با کشته شدن امیر جعفر، فرزندش خلف بن احمد، بعد از یک فراز و نشیب پنجاه روزه پس از مرگ پدر، در پنجم جمادی الثانی سال 353 ق / هجده ژوئن 964 م، بر تخت فرمانروایی ((سیستان)) نشست و سپهسالاری خود را به «ابو یوسف محمد بن یعقوب مدرکی» سپرد. |
| دوران فرمانروایی این واپسین امیر صفاری که حدود چهل سال به طول انجامید، در کش و قوس نبردهای مقطعی با طاهر و فرزندانش به ویژه حسین بن طاهر سپری شد. | | دوران فرمانروایی این واپسین امیر صفاری که حدود چهل سال به طول انجامید، در کش و قوس نبردهای مقطعی با طاهر و فرزندانش به ویژه حسین بن طاهر سپری شد. |
| او که هم عصر حکومتهای مقتدر محلی، همچون ((آل بویه))، سامانی و ((غزنویان)) بود، به ناچار و بر حسب اوضاع آن زمان با آنان روابط حسنه و برخی اوقات خصمانه برقرار میساخت. | | او که هم عصر حکومتهای مقتدر محلی، همچون ((آل بویه))، سامانی و ((غزنویان)) بود، به ناچار و بر حسب اوضاع آن زمان با آنان روابط حسنه و برخی اوقات خصمانه برقرار میساخت. |
| !اوضاع داخلی و خارجی قلمرو صفاریان در زمان خلف بن ابو جعفر | | !اوضاع داخلی و خارجی قلمرو صفاریان در زمان خلف بن ابو جعفر |
| نبردهای متعددش با حسین بن طاهر، در پایان، عاقبتی خوش داشت و | | نبردهای متعددش با حسین بن طاهر، در پایان، عاقبتی خوش داشت و |
| در آخرین نبردی که سبکتکین غزنوی، به یاری امیر خلف برخاست، امیر حسین درخواست سازش و آشتی نمود، به این ترتیب این دو رقیب دیرینه، دست دوستی و صلح دادند. | | در آخرین نبردی که سبکتکین غزنوی، به یاری امیر خلف برخاست، امیر حسین درخواست سازش و آشتی نمود، به این ترتیب این دو رقیب دیرینه، دست دوستی و صلح دادند. |
| امیر خلف، به حسین بن طاهر ابراز احترام زیادی کرد و به همین خاطر یعنی سازش میان این دو امیر، جشن و سرور مفصلی برقرار شد. در سال 373 ق / 984 م، که امیر حسین درگذشت، خلف در سوگواری او گریست . | | امیر خلف، به حسین بن طاهر ابراز احترام زیادی کرد و به همین خاطر یعنی سازش میان این دو امیر، جشن و سرور مفصلی برقرار شد. در سال 373 ق / 984 م، که امیر حسین درگذشت، خلف در سوگواری او گریست . |
| از دیگر رویدادهای مهم روزگار امیر خلف، نزاع وی با فرزندش طاهر بود که سرانجام به دستگیری و مرگ طاهر انجامید. | | از دیگر رویدادهای مهم روزگار امیر خلف، نزاع وی با فرزندش طاهر بود که سرانجام به دستگیری و مرگ طاهر انجامید. |
| چون خلف دستور کشتن پسرش را صادر کرده بود، همه بزرگان سیستان بر علیه او برخاستند از جمله یکی از __سرهنگان__ به نام | | چون خلف دستور کشتن پسرش را صادر کرده بود، همه بزرگان سیستان بر علیه او برخاستند از جمله یکی از __سرهنگان__ به نام |
| __«ابو سعید حسین»__ که مردم را به خطبه ((محمود غزنوی)) فرا خواند و | | __«ابو سعید حسین»__ که مردم را به خطبه ((محمود غزنوی)) فرا خواند و |
| __طاهر بن زینت، __((سپهسالار)) سپاه طاهر فرزند خلف که نامه به محمود نوشت و او را به سیستان فرا خواند. | | __طاهر بن زینت، __((سپهسالار)) سپاه طاهر فرزند خلف که نامه به محمود نوشت و او را به سیستان فرا خواند. |
| برخی مورخان از جریان لشکرکشی محمود به ((سیستان)) نوشتهاند که چون خلف به دژ کاخ رفت، پیرامون آن خندق کند، محمود دژ را محاصره و ((خندق)) را پر کرد و به این ترتیب دژ را گشود و بیشتر امرای خلف را به قتل رساند. | | برخی مورخان از جریان لشکرکشی محمود به ((سیستان)) نوشتهاند که چون خلف به دژ کاخ رفت، پیرامون آن خندق کند، محمود دژ را محاصره و ((خندق)) را پر کرد و به این ترتیب دژ را گشود و بیشتر امرای خلف را به قتل رساند. |
| خلف از بیم این رویداد، بیهوش شد و چون به هوش آمد بر روی پاهای محمود افتاد و از او طلب بخشش کرد و پس از این عمل خلف، محمود را سلطان نامید. | | خلف از بیم این رویداد، بیهوش شد و چون به هوش آمد بر روی پاهای محمود افتاد و از او طلب بخشش کرد و پس از این عمل خلف، محمود را سلطان نامید. |
| محمود نیز بنا به درخواست خلف او را به ((گرگان)) فرستاد. خلف پس از چندی به جوزجانان رفت و در 397 ق / 1006 م، در همان جا درگذشت. | | محمود نیز بنا به درخواست خلف او را به ((گرگان)) فرستاد. خلف پس از چندی به جوزجانان رفت و در 397 ق / 1006 م، در همان جا درگذشت. |