منو
 صفحه های تصادفی
طبقه بندی تاریخ
شوک حساسیتی
زمین شناسی دریاپی
ساخت فتومتر
وصیت شفاهی حضرت فاطمه به امام علی علیه السلام
دستگاه مختصات استوانه ای
مصرف اموال در راه باطل
اهمیت بافت شناسی و روشهای مطالعه بافت
تولید پراکنده «DG»
جهان در فراق مهدی علیه السلام
 کاربر Online
716 کاربر online
تاریخچه ی: حمله شمر به خیمه امام حسین علیه السلام

در حال مقایسه نگارشها

نگارش واقعی نگارش:2
در روز عاشورا سپاهیان دشمن طبق فرمان ابن سعد تحت امر شمر به آتش زدن خیمه‌ها مشغول شدند. شمر به خیمه امام نزدیک شد و با نیزه به سوی آن اشاره کرد و فریاد زد:« آتش بیاورید تا این خیمه را با کسانی که در آن هستند بسوزانم!» اهل حرم فریادزنان از خیمه‌ها بیرون ریختند.
امام حسین علیه السلام رو به شمر فریاد زد:« ای پسر ذی الجوشن! تو آتش طلب می‌کنی تا خیمه مرا با اهل بیتم بسوزانی؟! خداوند تو را در آتش عذاب خود بسوزاند.»

حمید بن مسلم که در آن جا حضور داشت به شمر گفت:« پناه می‌برم به خدا! آتش زدن خیمه‌ها سزاوار نیست. آیا می‌خواهی این کودکان معصوم و زنان بی پناه را در آتش بسوزانی و به دست خود اسباب عذاب ابدی خود را فراهم سازی؟! به خدا قسم همان کشتن مردان اینها، امیر تو را خوشحال می‌کند! چه نیازی به کشتن کودکان و زنان است؟!»
شمر پرسید:« تو کیستی؟» حمید بن مسلم از ترس جانش خود را معرفی نکرد.
شبت بن ربعی به شمر گفت:« تو را تا این حد سنگدل نمی‌پنداشتم و از تو رفتاری از این زشتتر ندیده بودم. آیا تصمیم داری که با زنان بجنگی و آنها را بترسانی؟»
در این هنگام شمر بازگشت.

منابع:

  • قصه کربلا، ص 327.
  • تاریخ طبری، ج 5، ص 438.
  • البدایة و النهایه، ج 8، ص 198.

در روز عاشورا سپاهیان دشمن طبق فرمان ابن سعد تحت امر شمر به آتش زدن خیمه‌ها مشغول شدند. شمر به خیمه امام نزدیک شد و با نیزه به سوی آن اشاره کرد و فریاد زد:« آتش بیاورید تا این خیمه را با کسانی که در آن هستند بسوزانم!» اهل حرم فریادزنان از خیمه‌ها بیرون ریختند.

امام حسین علیه السلام رو به شمر فریاد زد:« ای پسر ذی الجوشن! تو آتش طلب می‌کنی تا خیمه مرا با اهل بیتم بسوزانی؟! خداوند تو را در آتش عذاب خود بسوزاند.»

حمید بن مسلم که در آن جا حضور داشت به شمر گفت:« پناه می‌برم به خدا! آتش‌زدن خیمه‌ها سزاوار نیست. آیا می‌خواهی این کودکان معصوم و زنان بی‌پناه را در آتش بسوزانی و به دست خود اسباب عذاب ابدی خود را فراهم سازی ؟! به خدا قسم همان کشتن مردان اینها، امیر تو را خوشحال می‌کند! چه نیازی به کشتن کودکان و زنان است ؟!»

شمر پرسید:« تو کیستی؟» حمید بن مسلم از ترس جانش خود را معرفی نکرد.

شبت بن ربعی به شمر گفت:« تو را تا این حد سنگدل نمی‌پنداشتم و از تو رفتاری از این زشت‌تر ندیده بودم. آیا تصمیم داری که با زنان بجنگی و آنها را بترسانی؟»

در این هنگام شمر بازگشت.
منابع:
قصه کربلا، ص 327.
تاریخ طبری، ج 5، ص 438.
البدایة و النهایه، ج 8، ص 198.



مراجعه شود به:

آغاز نبردهای تن به تن و شهادت یاران


تاریخ شماره نسخه کاربر توضیح اقدام
 چهارشنبه 26 مرداد 1384 [09:48 ]   4   شکوفه رنجبری      جاری 
 یکشنبه 04 اردیبهشت 1384 [08:21 ]   3   شکوفه رنجبری      v  c  d  s 
 چهارشنبه 05 اسفند 1383 [10:53 ]   2   شکوفه رنجبری      v  c  d  s 
 پنج شنبه 23 مهر 1383 [11:06 ]   1   امیرمهدی حقیقت      v  c  d  s 


ارسال توضیح جدید
الزامی
big grin confused جالب cry eek evil فریاد اخم خبر lol عصبانی mr green خنثی سوال razz redface rolleyes غمگین smile surprised twisted چشمک arrow



از پیوند [http://www.foo.com] یا [http://www.foo.com|شرح] برای پیوندها.
برچسب های HTML در داخل توضیحات مجاز نیستند و تمام نوشته ها ی بین علامت های > و < حذف خواهند شد..