تاریخچه ی:
حق و تکلیف
تفاوت با نگارش: 2
| خداوند متعال در قرآن کریم میفرماید : | | خداوند متعال در قرآن کریم میفرماید : |
| __~~green:" ما امانت خود را بر آسمان و بر زمین و بر کوهها عرضه داشتیم و همه آنها از تحمل آن بار گران ابا کردند و امتناع ورزیدند و از آن ترسیدند ، تنها انسان بود که گام پیش نهاد و قبول آن را به عهده گرفت . انسان ظالم و جاهل است "~~ __(احزاب / . 72) | | __~~green:" ما امانت خود را بر آسمان و بر زمین و بر کوهها عرضه داشتیم و همه آنها از تحمل آن بار گران ابا کردند و امتناع ورزیدند و از آن ترسیدند ، تنها انسان بود که گام پیش نهاد و قبول آن را به عهده گرفت . انسان ظالم و جاهل است "~~ __(احزاب / . 72) |
| خداوند متعال در این آیه به طرز بسیار لطیف و جذابی استعداد فوق العاده فرزند آدم را ذکر کرده است . آنجا که هیچ موجود آسمانی و زمینی جرأت و جسارت جلو آمدن ندارد ، انسان به اتکاء استعداد و شایستگی خود گام پیش مینهد و قبولی خود را نسبت به امانت الهی و سر الهی اعلام میدارد . | | خداوند متعال در این آیه به طرز بسیار لطیف و جذابی استعداد فوق العاده فرزند آدم را ذکر کرده است . آنجا که هیچ موجود آسمانی و زمینی جرأت و جسارت جلو آمدن ندارد ، انسان به اتکاء استعداد و شایستگی خود گام پیش مینهد و قبولی خود را نسبت به امانت الهی و سر الهی اعلام میدارد . |
| __~~brown:آن امانت بزرگ که همه از تحمل آن سرباز زدند و تنها انسان آن را پذیرفت تکلیف و مسؤولیت است .~~ __ | | __~~brown:آن امانت بزرگ که همه از تحمل آن سرباز زدند و تنها انسان آن را پذیرفت تکلیف و مسؤولیت است .~~ __ |
| هر موجود از موجودات به هر نقطه که برسد و هر کمالی را که طی کند بدون اراده و اختیار طی میکند ، نمیتواند به میل خود و اراده خود راه خود را عوض کند و تغییر دهد و تنها انسان است که در هر لحظهای قادر است به سوی هر هدفی که اراده کند حرکت خود را تغییر دهد . | | هر موجود از موجودات به هر نقطه که برسد و هر کمالی را که طی کند بدون اراده و اختیار طی میکند ، نمیتواند به میل خود و اراده خود راه خود را عوض کند و تغییر دهد و تنها انسان است که در هر لحظهای قادر است به سوی هر هدفی که اراده کند حرکت خود را تغییر دهد . |
| انسان بسیاری از کمالات و ترقیات خود را در پرتو تکلیف و قانون و مسؤولیت قانونی طی میکند . برای انسان بسی افتخار است که میتواند حقی را به عهده بگیرد و وظیفهای را گردن نهد . | | انسان بسیاری از کمالات و ترقیات خود را در پرتو تکلیف و قانون و مسؤولیت قانونی طی میکند . برای انسان بسی افتخار است که میتواند حقی را به عهده بگیرد و وظیفهای را گردن نهد . |
| ^__~~darkorange:بسیاری از افراد به نام آزادی میخواهند خود را از قید تکالیف و حقوق آزاد سازند ، و البته انسان میتواند آزاد زندگی کند و باید هم آزاد زندگی کند ولی به شرط اینکه انسانیت خود را حفظ کند ، یعنی از هر چیزی و هر قیدی میتوان آزاد بود مگر از قید انسانیت ، آدمی اگر بخواهد از قید تکالیف و حقوق ، خود را آزاد بداند باید قبلا از انسانیت استعفا بدهد و جزو جمادات و یا نباتات و حداقل جزو حیوانات در آید تا بتواند از آنچه لازمه انسانیت و شرط انسانیت است یعنی قبول وظایف و تکالیف و حقوق ، خود را آزاد سازد . ~~__^ | | ^__~~darkorange:بسیاری از افراد به نام آزادی میخواهند خود را از قید تکالیف و حقوق آزاد سازند ، و البته انسان میتواند آزاد زندگی کند و باید هم آزاد زندگی کند ولی به شرط اینکه انسانیت خود را حفظ کند ، یعنی از هر چیزی و هر قیدی میتوان آزاد بود مگر از قید انسانیت ، آدمی اگر بخواهد از قید تکالیف و حقوق ، خود را آزاد بداند باید قبلا از انسانیت استعفا بدهد و جزو جمادات و یا نباتات و حداقل جزو حیوانات در آید تا بتواند از آنچه لازمه انسانیت و شرط انسانیت است یعنی قبول وظایف و تکالیف و حقوق ، خود را آزاد سازد . ~~__^ |
| ما همان طوری که به موجب انسان بودن خود برای خود حقی قائلیم و معتقدیم چون انسان و کامل تر از سایر انواع آفریده شدهایم پس حق داریم انواع استفادهها از معادن و از دریاها و از جنگلها و از گلها و گیاه ها و از حیوانها و از زمینها بنماییم ، عینا به همین دلیل حقوقی از همه این اشیاء بر عهده ما هست که باید از عهده آن حقوق برآییم . | | ما همان طوری که به موجب انسان بودن خود برای خود حقی قائلیم و معتقدیم چون انسان و کامل تر از سایر انواع آفریده شدهایم پس حق داریم انواع استفادهها از معادن و از دریاها و از جنگلها و از گلها و گیاه ها و از حیوانها و از زمینها بنماییم ، عینا به همین دلیل حقوقی از همه این اشیاء بر عهده ما هست که باید از عهده آن حقوق برآییم . |
| امیرالمؤمنین علی علیه السلام در اولین خطابهای که بعد از قبول خلافت ایراد کرد این طور فرمود : " | | امیرالمؤمنین علی علیه السلام در اولین خطابهای که بعد از قبول خلافت ایراد کرد این طور فرمود : " |
- | بندگان خدا ، خدا را در نظر بگیرید ، شما نسبت به جماعتها و شهرهای خدا و نسبت به افراد بندگان خدا ، نسبت به همه چیز مسؤولیت دارید ، حتی نسبت به بقعهها و سرزمینها و نسبت به حیوانات اهلی که در اختیار شماست " . |
+ | __~~green:بندگان خدا ، خدا را در نظر بگیرید ، شما نسبت به جماعتها و شهرهای خدا و نسبت به افراد بندگان خدا ، نسبت به همه چیز مسؤولیت دارید ، حتی نسبت به بقعهها و سرزمینها و نسبت به حیوانات اهلی که در اختیار شماست " .~~__
|
| یعنی این قسمت زمینی که مثلا در اختیار شماست و شما مالک آن زمین خوانده میشوید حقی به عهده شما دارد و آن این است که آن را باید و غیر معمور نگذارید ، باید آن را به وسیله کشت و زرع و یا به وسیله عمران و ساختمان آباد کنید . در این صورت از عهده مسؤولیتی که نسبت به این جماد دارید بر آمدهاید . حیواناتی که در اختیار شماست ، مثل اسب و گوسفند و گاو شتر و استر و الاغ ، همان طوری که حق استفاده از سواری و یا از شیر و پشم و پوست و گوشت آنها را دارید مسؤول رعایت و خوراک و مسکن و آسایش آنها میباشید . | | یعنی این قسمت زمینی که مثلا در اختیار شماست و شما مالک آن زمین خوانده میشوید حقی به عهده شما دارد و آن این است که آن را باید و غیر معمور نگذارید ، باید آن را به وسیله کشت و زرع و یا به وسیله عمران و ساختمان آباد کنید . در این صورت از عهده مسؤولیتی که نسبت به این جماد دارید بر آمدهاید . حیواناتی که در اختیار شماست ، مثل اسب و گوسفند و گاو شتر و استر و الاغ ، همان طوری که حق استفاده از سواری و یا از شیر و پشم و پوست و گوشت آنها را دارید مسؤول رعایت و خوراک و مسکن و آسایش آنها میباشید . |
| آن کس که به عنوان والی و فرماندار شهری معرفی میشود و امر خویش را در قلمرو حکومتش مطاع میشمارد باید بداند که این شهر و این بخش و یا این استان و یا این کشور به عهده او حقی دارد که آنجا را معمور و آبادان سازد و موجبات خوشی و آسایش و گشایش زندگی را فراهم سازد . | | آن کس که به عنوان والی و فرماندار شهری معرفی میشود و امر خویش را در قلمرو حکومتش مطاع میشمارد باید بداند که این شهر و این بخش و یا این استان و یا این کشور به عهده او حقی دارد که آنجا را معمور و آبادان سازد و موجبات خوشی و آسایش و گشایش زندگی را فراهم سازد . |
| یک گل که در یک گلدان قرار گرفته به عهده صاحب خود حقی دارد که به موقع به او آب برساند و طراوت و شادابی او را حفظ کند . | | یک گل که در یک گلدان قرار گرفته به عهده صاحب خود حقی دارد که به موقع به او آب برساند و طراوت و شادابی او را حفظ کند . |
| پس انسان به حکم همان استعداد و شایستگی فطری ، از یک طرف استحقاق بزرگی برای استفاده از مواهب خلقت دارد و از طرف دیگر مسؤولیت عظیمی نسبت به همه موجوداتی که در اختیار اوست از جماد و نبات و حیوان دارد ، تا چه رسد به مسؤولیتهای عظیمی که نسبت به انسانهای مانند خود دارد ، مثل مسؤولیتی که در برابر پدر و مادر دارد و یا مسؤولیتی که نسبت به فرزندان خود دارد و یا مسؤولیتی که نسبت به زن و یا شوهر خود دارد ، یا مسؤولیتی که نسبت به خویشاوندان و معلمان و همسایگان و همکیشان و همنوعان خود دارد . | | پس انسان به حکم همان استعداد و شایستگی فطری ، از یک طرف استحقاق بزرگی برای استفاده از مواهب خلقت دارد و از طرف دیگر مسؤولیت عظیمی نسبت به همه موجوداتی که در اختیار اوست از جماد و نبات و حیوان دارد ، تا چه رسد به مسؤولیتهای عظیمی که نسبت به انسانهای مانند خود دارد ، مثل مسؤولیتی که در برابر پدر و مادر دارد و یا مسؤولیتی که نسبت به فرزندان خود دارد و یا مسؤولیتی که نسبت به زن و یا شوهر خود دارد ، یا مسؤولیتی که نسبت به خویشاوندان و معلمان و همسایگان و همکیشان و همنوعان خود دارد . |
| امیرالمؤمنین علیه السلام به یکی از فرمانداران خود مینویسد : | | امیرالمؤمنین علیه السلام به یکی از فرمانداران خود مینویسد : |
- | " مبادا که مانند حیوان درندهای به جان مردم بیفتی ، زیرا افراد رعیت یا مسلمان اند و هم دین تو میباشند و یا اگر مسلمان نیستند لااقل انسان اند و همنوع تو میباشند " . |
+ | __~~green: " مبادا که مانند حیوان درندهای به جان مردم بیفتی ، زیرا افراد رعیت یا مسلمان اند و هم دین تو میباشند و یا اگر مسلمان نیستند لااقل انسان اند و همنوع تو میباشند " .~~__ |
| | | |
- | کلمه " حق " و " حقیقت " را زیاد میگوییم و میشنویم ، باید هم حق را بشناسیم و هم حقیقت را . شناختن حقیقت به این است که نظام هستی و جریان عالم وجود را همان طور که هست تصور کنیم نه اینکه در ذهن خود گرفتار خیالات و اوهامی بشویم که از واقع فرسنگها دور است ، خودمان را همان طور که هستیم بشناسیم ، جهان را همان طور که هست بشناسم ، خداوند را با صفات کمال و جمال و جلال بشناسیم . |
+ | __~~brown:کلمه " حق " و " حقیقت " را زیاد میگوییم و میشنویم ، باید هم حق را بشناسیم و هم حقیقت را . ~~__
شناختن حقیقت به این است که نظام هستی و جریان عالم وجود را همان طور که هست تصور کنیم نه اینکه در ذهن خود گرفتار خیالات و اوهامی بشویم که از واقع فرسنگها دور است ، خودمان را همان طور که هستیم بشناسیم ، جهان را همان طور که هست بشناسم ، خداوند را با صفات کمال و جمال و جلال بشناسیم . |
| و اما شناختن حق به این است که دین خود را تمیز دهیم و بدانیم چه مدیونیتها داریم ، بدانیم نسبت به نزدیک ترین امور به خودمان یعنی اعضا و جوارح بدن خود مدیونیم و حقوق اینها را ادا کنیم ، نسبت به پدر و مادر و زن و فرزند و معلم و همسایه و خویشاوندان و همکیشان و هموطنان و حتی نسبت به زمینهایی که در اختیار ما گذاشته شده و نسبت به شغل و مقام اجتماعی که به ما واگذار شده و نسبت به هر کاری که به عهده گرفته ایم مدیونیم و باید حق آنها را ادا کنیم . | | و اما شناختن حق به این است که دین خود را تمیز دهیم و بدانیم چه مدیونیتها داریم ، بدانیم نسبت به نزدیک ترین امور به خودمان یعنی اعضا و جوارح بدن خود مدیونیم و حقوق اینها را ادا کنیم ، نسبت به پدر و مادر و زن و فرزند و معلم و همسایه و خویشاوندان و همکیشان و هموطنان و حتی نسبت به زمینهایی که در اختیار ما گذاشته شده و نسبت به شغل و مقام اجتماعی که به ما واگذار شده و نسبت به هر کاری که به عهده گرفته ایم مدیونیم و باید حق آنها را ادا کنیم . |
| اگر خودمان و خدای خودمان و جهانی را که در آن زندگی میکنیم شناختیم و به حقوقی که به عهده ما هست آشنا شدیم ، میتوانیم با سر بلندی و سر افرازی ادعا کنیم که ما ، هم اهل حقیم و هم اهل حقیقت . | | اگر خودمان و خدای خودمان و جهانی را که در آن زندگی میکنیم شناختیم و به حقوقی که به عهده ما هست آشنا شدیم ، میتوانیم با سر بلندی و سر افرازی ادعا کنیم که ما ، هم اهل حقیم و هم اهل حقیقت . |
| منبع : حکمتها و اندرزها | | منبع : حکمتها و اندرزها |
| نویسنده : شهید استاد مرتضی مطهری | | نویسنده : شهید استاد مرتضی مطهری |
| صفحه : 105 | | صفحه : 105 |
| ببینید: | | ببینید: |
| ((خصوصیات حق از نظر علی)) ( ع ) | | ((خصوصیات حق از نظر علی)) ( ع ) |