زید بن ارقم می گوید:
رسول خدا صلی الله علیه و آله به
علی علیه السلام فرمود:« تو امام و جانشین بعد از من هستی. ای علی، در روز قیامت فقط ما چهار نفر سواره هستیم.»
مردی از
انصار برخاست و به رسول خدا گفت:« پدر و مادرم فدایت، آن چهار سوار چه کسانی هستند؟»
رسول خدا فرمود:« من هستم که بر مرکب خداوند به نام بُراق سوار هستم، برادرم
صالح بر ناقه سوار است (همان شتری که خداوند فرستاد و مردم آن را پی کردند و دست و پایش را با شمشیر مجروح کردند)، عمویم
حمزه بر ناقه من که
عضباء نام دارد سوار است و برادرم علی بر ناقه ای از ناقه های بهشتی، در حالی که لوای حمد به دست اوست و ندا می دهد «
لا اله الا الله محمد رسول الله » و مردمان می گویند:« او یا یک فرشته مقرب است یا پیامبری که از سوی خدا آمده یا حامل
عرش است.»
در این هنگام فرشته ای از دل عرش جواب می دهد: « ای مردمان، او نه فرشته مقرب است، نه پیامبر مرسل و نه حامل عرش. او
صدّیق اکبر و
فاروق اعظم، علی بن ابی طالب است.»
منابع:
- بحارالانوار، ج36، ص319، ح171 ------ کفایة الاثر
مراجعه شود به: