حضرت سلیمان علیهالسلام، فرزند و جانشین
حضرت داود علیه السلام و از انبیای بزرگ الهی در میان قوم
بنی اسرائیل بود. وی همانند پدر علاوه بر مقام نبوت دارای حکومت و سلطنت بوده است.
مورخان نوشته اند که سلیمان در سن سیزده سالگی به جانشینی پدر انتخاب شد و این گزینش بر عالمان و عابدان بنی اسرائیل گران آمد و زبان به انتقاد گشودند. ولی مدتی بعد بر خلاف انتظار، وی را پیامبری رئوف و سلطانی عادل و حکمرانی فرزانه یافتند و از رفتار خود پشیمان گشتند.
در قرآن کریم و اخبار و روایات اسلامی بخش هایی از زندگانی این پیامبر بزرگ الهی باز گو شده است. در کتب آسمانی مسلمانان، قرآن عظیم، 17 بار از سلیمان نام برده شد و به نبّی بودن او تصریح گشت و آمده است که سلیمان پیامبر علم و حکمت بود که
جن و انس و پرندگان و حیوانات و باد و حتی
شیاطین مسخر و تحت فرمان او بودند.
به وی
منطق الطیّر و زبان فهم حیوانات و حشرات ارزانی فرمود و او با
هدهد و
مورچه سخن گفت. داستان
هدهد و سلیمان و داستان
سلیمان و مور در قرآن مذکور است. همچنین با قضاوت و داوری خردمندانه او درباره از بین رفتن علفهای تاکستان مردی از بنی اسرائیل به وسیله گوسفندان مرد دیگر، سخن به میان آمده است.
(قضاوت سلیمان) . گویند وی انگشتری داشت که
اسم اعظم در آن نقش بسته بود و بسیاری از کارها را با آن سامان می بخشید و در تاریخ و ادبیات از انگشتر سلیمان سخنها گفته شده است.
از دیگر حوادث زندگی این پیامبر بزرگ، ماجرای او با
ملکه سبا و نیز بنای ساختمان
بیت المقدس است.
حضرت سلیمان سرانجام در سن 55 سالگی در حالی که بر عصای خود تکیه داده بود و از درون قصر به رژه لشگریان خود می نگریست، جان به جان آفرین تسلیم کرد! و مدتی اینچنین پا برجا بود تا اینکه موریانه ای عصای وی را جوید و پیکر بی جان سلیمان نقش بر زمین شد و در بیت المقدس در کنار پدرش به خاک سپرده شد.
منابع : اعلام قرآن، خزائلی، ص 386؛ تاریخ الانبیاء ،رسولی محلاتی،ج 2، ص 226.