V{maketoc}
!ولادت
حضرت امام رضا علیه السلام هشتمین پیشوای ((شیعه|شیعیان ))،فرزند حضرت امام ((حضرت امام موسی کاظم علیه السلام|کاظم )) و ((نجمه خاتون|نجمه خاتون )) است که در ((مدینه، مدینة النبی، یثرب|مدینه منوّره ))ولادت یافت.
((اسم و کنیه و القاب امام رضا علیه السلام|اسم مبارک)) آن امام علی، کنیهاش ابوالحسن و ملقب به ((لقب رضا و علت آن|رضا)) است. حضرت موسی بن جعفر علیهالسلام در دوران زندگیاش بارها آن حضرت را به عنوان ((وصایت|وصی و خلیفه ))خود و امام مردم معرفی میفرمود.
از حضرت رضا علیهالسلام ((معجزات حضرت رضا علیه السلام|معجزات و کرامات )) فراوانی در تاریخ ثبت شده است.
!فضائل
امام رضا دارای اخلاقی بسیار نیکو بود؛ بهطوری که دوست و دشمن به فضیلت و مکارم اخلاق او اقرار داشتند. امام از ذوق سرشاری برخوردار بود و گاهی مطالب عمیق و مفیدی را در قالب ((اشعار امام رضا علیه السلام|شعرهای نغز و شیرین))بیان میفرمود.
!دعوت مامون از امام به سوی مرو
پس از مرگ ((حضرت هارون علیه السلام|هارون ))، فرزندش ((مأمون|مامون )) با برادر خود امین به مخالفت برخاست و سرانجام او را کشت و خود بر اریکه خلافت تکیه زد. پس از مرگ ((امین|امین، ))((آشفتگی مملکت اسلامی در ابتدای خلافت مامون|آشفتگی اوضاع کشور ))سبب شد از هر گوشه و کناری، گروهی قیام کنند. مامون برای آرامکردن اوضاع، چارهای ندید جز اینکه از نفوذ معنوی حضرت رضا علیهالسلام استفاده کند.
پس امام را به مقرّ حکومتش ((مرو ))دعوت کرد. امام چندین بار از رفتن به مرو عذر خواست ولی مامون نپذیرفت. لذا پس از ((وداع آن حضرت با قبر پیامبر| وداع با قبر مطهّر جدشان )) ،((حضرت محمد مصطفی صلی الله علیه و آله|رسول الله))، و اهل بیت خود به طرف مکّه حرکت کرد و پس از ((وداع امام رضا علیه السلام با کعبه|وداع با خانه خدا ))به طرف ((خراسان ))رهسپار شد.
از حضرت رضا علیه السلام در ((حضرت رضا علیه السلام در راه خراسان|راه مکه به خراسان ))مخصوصاً در شهر ((امام رضا علیه السلام در نیشابور|نیشابور ))معجزات بسیاری دیده شد و سخنان آموزنده ای در تاریخ به ثبت رسید که از مهمترین آنها حدیث معروف ((امام رضا علیه السلام و حدیث سلسلة الذهب|سلسله الذهب)) است که در نیشابور ایراد فرمود.
مأمورین مأمون، امام رضا را از نیشابور به طرف ((طوس )) حرکت دادند و از نواحی ((معجزه امام رضا علیه السلام در ده سرخ|دهسرخ)) و ((معجزه امام رضا علیه السلام و شفای بیمار| رباط سعد)) گذشتند و به سناباد* وارد کردند.
((امام رضا علیه السلام در سناباد|حضرت در سناباد ))جای قبر مطهّر خود را نشان دادند و پس از اقامتی کوتاه از ((امام رضا علیه السلام در راه سرخس تا مرو|سرخس به مرو ))،مقرّ حکومت مأمون، رفتند.
!پیشنهاد ولایتعهدی مأمون:
مأمون در ابتدا ((پیشنهاد خلافت به حضرت رضا علیه السلام| پیشنهاد خلافت)) را به امام داد ولی امام نپذیرفت؛ لذا مأمون ((مأمون و پیشنهاد ولایتعهدی امام رضا علیه السلام|پیشنهاد ولایتعهدی ))خود را داد که باز هم امام حاضر به قبولش نشد. ولی مامون چارهای نداشت و به همین دلیل ولایتعهدی خود را با تهدید به قتل، به آن حضرت تحمیل کرد.
حضرت رضا علیه السلام که خود را مجبور دید، با اکراه تمام، ولایتعهدی را با ((قبول ولایتعهدی با شرایط سنگین|شرایط سنگینی)) قبول فرمود. مامون هم به اجبار، آنها را پذیرفت و دستور داد جشنی به پا کنند و مردم با امام به عنوان ولیعهد ((بیعت مردم بر ولایتعهدی امام رضا علیه السلام|بیعت)) نمایند.
بعضی از بزرگان ((خلفای عباسی|بنیعباس )) و حتی بعضی از ((بنی هاشم|بنیهاشم)) به امام حسد میورزیدند و از این عمل مأمون سخت ((ناراضیان از ولایتعهدی امام رضا علیه السلام|ناراضی ))بودند، ولی مأمون با دادن هدایا و عطایای فراوان آنها را راضی کرد؛ جز سه نفر که از بیعت با امام سر باز زدند و مأمون هم آنها را به حبس انداخت .
سپس مأمون جریان ولایتعهدی را برای حکام و عاملین خود نوشت و به شهرهای دوردست فرستاد و ((اقدامات مأمون پس از بیعت با امام رضا علیه السلام|تغییراتی)) در اداره کشور اعمال کرد؛ به نام حضرت رضا سکه زد و دستور داد نام امام را در خطبهها به نیکویی ببرند و ((اشعار شعرا در مدح حضرت رضا علیه السلام|شاعران)) در مدحش قصیده و شعر بسرایند. اما امام مکرّراً می فرمود: « ((خبر حضرت رضا علیه السلام از شهادت خویش|این امر تمام نخواهد شد ))و ولایتعهدی به وقوع نخواهد پیوست. »
!آزار مامون
مامون که همیشه کینه حضرت رضا را در دل میپروراند، با سیاستهای زیرکانه و منافقانهی خود، موجب آزار امام میشد و گاه و بیگاه اموری را برخلاف شروط اولیه به امام رضا تحمیل میکرد، که درخواست اقامه ((امام رضا علیه السلام و نماز عید فطر|نماز عید فطر )) از آن جمله است.
حتی یک بار دستور داد غلامانش به خانه امام یورش ببرند و او را قطعهقطعه کنند اما به لطف خداوند، امام از این واقعه جان سالم به در برد. یکی از سیاستهای مأمون برای شکستن ابهت و جلالت حضرت رضا علیه السلام برگزاری ((مناظره امام رضا علیه السلام با علمای ادیان مختلف|مجالس مباحثه )) با صاحبان ادیان و مذاهب مختلف بود تا شاید در این گیرودار، امام از جواب بعضی سؤالات، عاجز بماند و تقدس و عظمتش شکسته شود. حتی گاهی خود مامون شروع میکرد و ((سؤالات مأمون در مورد عصمت انبیاء|سوالات )) پیچیده قرآنی و مذهبی طرح میکرد.
ناگفته نماند خلفاء جور غالبا اهل عیش و طرب بودند و به دنبال علم و دانش نمیرفتند. مامون هم بیتقوا و فاسد بود ولی در عین حال، هم ظاهر خود را حفظ میکرد و هم به دنبال تفسیر و مسائل مذهبی و کلامی میرفت. لذا گاهی خودش با مخالفین شیعه به ((مناظره مأمون با اهل سنت درباره امام علی علیه السلام|بحث و گفتگو ))می پرداخت و جواب آنان را شخصاً به عهده می گرفت.
!شهادت
حضرت رضا علیه السلام در هر فرصتی، مأمون را ((نصیحت امام رضا علیه السلام به مأمون|نصیحت و موعظه ))میفرمود، امّا او تا میتوانست بر امام حسد میورزید و در صدد تحقیر امام برمی آمد و به هر ((نیرنگهای مأمون برای تخریب شخصیت امام رضا علیه السلام|حیله و نیرنگ ))، مقاصد شوم و شیطانی خود را دنبال میکرد تا سرانجام تصمیم گرفت امام را ((مسموم نمودن حضرت رضا علیه السلام|مسموم ))کند و او را که مانع بزرگی بر سیاستها و دنیاطلبیاش بود، از میان بردارد.
شهادت حضرت رضا علیه السلام به دست مأمون از صدر اسلام برای اهل حدیث مسلم و معلوم بود و حتی به ((پیامبر اکرم و پیشگویی شهادت حضرت رضا علیه السلام|تصریح رسول خدا ))و ((امام علی و پیشگویی شهادت امام رضا علیهماالسلام|امیرالمؤمنین)) و ((خبر امام صادق از شهادت امام رضا علیهماالسلام|امام صادق علیهم السلام)) در تاریخ ثبت شده بود؛ خود آن حضرت نیز بارها از ((خبر حضرت رضا علیه السلام از شهادت خویش|شهادت خود ))خبر میداد و حتی ((اطلاع امام رضا علیه السلام از شهادت خود|قاتل خود ))را مشخّص و جای قبر خود را معیّن میفرمود.
!پس از شهادت
پس از شهادت، بدن مقدّس امام را جلوتر از قبر حضرت هارون علیه السلام دفن کردند. قبر مطهر امام رضا علیه السلام از آن زمان تا امروز زیارتگاه مسلمین و شیعیان جهان است. برای زیارت امام از ائمه اطهار ((ثواب زیارت حضرت رضا علیه السلام|ثوابهای فراوانی)) نقل شده است و از آن روضه منوره، ((معجزات حضرت رضا علیه السلام پس از رحلت|معجزات و کرامات بی شماری)) به وقوع پیوسته است. حضرت رضا علیه السلام یک فرزند بیشتر نداشت که ((حضرت امام محمد جواد علیه السلام|حضرت جواد علیه السلام)) بود؛ ولی براداران زیادی داشت از جمله ((زید فرزند امام کاظم علیه السلام|زید بن موسی)) که علیه مأمون قیام کرد.
از امام رضا علیهالسلام ((سخنان آموزنده حضرت رضا علیه السلام| کلمات و سخنان آموزندهای )) به یادگار مانده و صدها حدیث روایت شده است. در عمر پر برکتش ((اصحاب خاص امام رضا علیه السلام|شاگردان)) زیادی تربیت فرمود که مناظرات آنان بهترین گواه بر عظمت مقام او است. از سوی دیگر پس از شهادت حضرت موسی بن جعفر،عدهای از پیروانش به امام رضا ایمان نیاوردند که به آنها ((واقفیه|واقفیه ))می گویند.
*جایی در طوس که قبل از آباد شدن شهر مشهد، روستای بزرگی بوده و اکنون قبر حضرت رضا در آنجا واقع است .
منابع :
بحارالانوار، ج 49 ـ اخبار و آثار حضرت امام رضا علیهالسلام.