- | گرایش دیگری در انسان هست كه به اصطلاح از مقوله خیر و فضیلت است. به تعبیر دیگر از مقوله اخلاق است. اموری هست ه انسان به آنها گرایش دارد نه ه دلیل اینه منفعت است بلكه به دلیل اینكه فضیلت و خیر عقلانی است. منفعت، خیر حسی است و فضیلت، خیر عقلی. />فضیلت مانند گرایش انسان به راستی از آن جهت كه راستی است و در مقابل تنفر از دروغ و گرایش انسان به تقوا و پاكی. به طور كلی این گونه گرایشها كه فضیلت است دو نوع است بعضی فردی است و بعضی اجتماعی. فردی مثل گرایش به نظم و انضباط، گرایش به تسلط بر نفس (آنچه كه ما مالكیت نفس مینامیم) بر خود مسلط بودن و بسیاری دیگر از مفاهیم اخلاق فردی، حتی شجاعت- به معنی قوت قلب ،نه زور بازو كه آن از مقوله اخلاق نیست. شجاعت در مقابل جبن- و امثال اینها «فضیلت اجتماعی» مانند گرایش به تعاون، كمك دیگران بودن، با یكدیگر یك كار اجتماعی كردن گرایش به احسان و نیكوكاری، گرایش به فداكاری (كه هیچ با منطق منفعت جور در نمیآید زیرا فداكاری یعنی فدا كردن خود، حتی جان خود)، گرایش به ایثار، اینكه انسان در حالی كه كمال احتیاج به چیزی را دارد دیگری را بر خود مقدم بدارد. پس به طور كلی گرایش به فضیلت، یا گرایشهای اخلاقی، یا به تعبیر دیگر گرایشهایی كه از مقوله فضیلت و خیر اخلاقی است در انسان هست. |
+ | گرایش دیگری در انسان هست كه به اصطلاح از مقوله خیر و فضیلت است. به تعبیر دیگر از مقوله اخلاق است، آنچه که ما در اصطلاح خودمان " اخلاق " مینامیم .
انسان به بسیاری از امور گرایش دارد به حکم آنکه منفعت و سود است . اسان به پول گرایش دارد برای اینکه پول برای انسان منفعت است. یعنی وسیلهای است که میتواند حوائج مادی او را رفع کند . این خیلی عالی است . گرایش انسان به منفعت ، همان " خود محوری " است ، یعنی انسان به چیزی گرایش پیدا میکند برای اینکه آن را جذب کند به خود برای ادامه و بقای حیاتش . ( البته همین " گرایش موجود زنده به اینکه حیات خویش را حفظ کند " چیست ه مزی دارد ، خود مسألهای است . )
__~~brown:تا این اندازه ، تحلیل آن کمی سادهتر است ، اما اموری هست که انسا به آنها گرایش دارد نه به دلیل اینکه منفعت است بلکه به دلیل اینکه فضیلت و " خیر عقلانی " است . منفعت ، خیر حسی است و فضیلت ، خیر عقلی . " فضیلت " مانند گرایش انسان به راستی از آن جهت که راستی است و در مقابل ، تنفر از دروغ ، گرایش انسان به تقوا و پاکی . ~~__
به طور کلی اینگونه گرایشها که فضیلت است دو نوع است بعضی فردی است و بعضی اجتماعی .
" فردی " مثل گرایش به نظم و انضباط ، گرایش به تسلط بر نفس ، آنچه که ما " مالکیت نفس " مینامیم ، بر خود مسلط بودن و بسیاری دیگر از مفاهیم اخلاق فردی ، حتی شجاعت به معنی قوت قلب نه زور بازو که آن از مقوله اخلاق نیست ، شجاعت در مقابل جبن و امثال اینها
/> " اجتماعی " مانند گرایش به تعاون ، کمک دیگران بودن ، با یکدیگر یک کار اجتماعی کردن ، گرایش به احسان و نیکوکاری ، گرایش به فداکاری ( که هیچ با منطق منفعت جور در نمیآید زیرا فداکاری یعنی فدا کردن خود ، حتی جان خود ) ، گرایش به ایثار :
" __«~~green: و یثرون عل انفسهم و لو کان بهم خصاصه ~~»" __( حشر / . 9 )
اینکه انسان در حالی که کمال احتیاج به چیزی را دارد دیگری را بر خود مقدم بدارد :
« __~~green:و یطعمون الطعام علی حبه مسکینا و یتیما و اسیرا ، انما نطعمکم لوجه الله لا نرید منکم جزاء و لا شکورا ~~ __»( انسان / 8 ) .
پس به طور کلی گرایش به فضیلت ، یا گرایشهای اخلاقی ، یا به تعبیر دیگر گرایشهایی که از مقوله فضیلت و خیر اخلاقی است ، در انسان هست .
منبع : کتاب فطرت نویسنده : شهید مرتضی مطهری صفحه :78
|