تاریخچه ی:
حرام بن ملحان انصاری
حرام بن ملحان انصاری نجاری عدوی، از طایفه بنی عدی بن نجار از تیره ((قبیله خزرج)) و از مردم ((مدینه)) بود. پدر وی مالک ملقب به ملحان و مادر او ملیکه نجاری انصاری نام داشت.
آل ملحان یکی از خاندان مشهور و پر افتخار شهر مدینه است. آنان چهار برادر به نام های حرام، سلیم، زید، عباد، و سه خواهر به نام های ام حرام، ام سلیم و ام عبدالله بودند که به اتفاق مادرشان « ملیکه انصاری » در هنگام هجرت پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم به مدینه اسلام آورده و در زمره صحابه آن حضرت در آمدند. از پدر آنان سخنی در تاریخ گزارش نشده است، به نظر می رسد که او قبل از هجرت درگذشت.
از جمله افتخارات این خاندان این است که هر چهار پسر این خانواده در جنگ های صدر اسلام به فیض شهادت نایل آمده اند و دختران این خاندان از زنان نامی و پر افتخار اسلامی به شمار می آیند که در میان آنها « ((ام سلیم)) » از ویژگی های خاصی برخوردار است و ازدواج تاریخی او با ابوطلحه انصاری در تاریخ مشهور است.
حرام بن ملحان به همراه برادرش سلیم بن ملحان در ((جنگ بدر|حماسه بدر)) حضور داشته است پس از آن حرام به همراه آن سه برادر خود در ((جنگ احد)) شرکت جست و برای دفاع از آرمان های پیامبر اسلام و حفظ کیان اسلامی شمشیر زد.
در سال چهارم هجرت، رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم گروهی از یاران خود که حرام بن ملحان و برادرش سلیم بن ملحان نیز از آن گروه بودند، را جهت تبلیغ آیین و احکام اسلام به میان قبیله بنی عامر در سرزمین ((نجد)) اعزام نمود. این گروه از نیکان اصحاب و از قاریان قرآن بودند که شب ها در گوشه ای از شهر مدینه جمع می شدند، نماز می گذاردند و درس قرآن می خواندند و تا صبح هنگام بیدار بودند؛ صبحگاه برای خانه های پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم آب شیرین و هیزم جمع می کردند و می آوردند.
هنگامی که مبلغان اسلامی به « بئر معونه » رسیدند، مشرکان بئری پیمان شکن آنان را محاصره کردند و جنگی سخت در گرفت و تمامی یاران تبلیغی پیامبر (ص )، جز منذر بن عمر ( فرمانده گروه ) به شهادت رسیدند. این حادثه در تاریخ به « ((سریه بئر معونه|واقعه بئر معونه)) » شهرت دارد. نقل است حرام در حالی که زیر لب جمله « فزت و رب الکعبه » را ترنم می کرد به فیض شهادت نایل آمد و منذر بن عمرو بر پیکر او نماز گذارد.
در حدیث نبوی که پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم از طریق ((وحی)) این حادثه جان سوز را به اصحاب خود خبر داد و فرمود: همانا برادرانتان کشته شدند. آنان به هنگام شهادت گفتند: خدایا تو خود سلام ما را به او برسان و به پیامبرت ابلاغ فرما که ما به دیدار تو شتافتیم؛ ما از تو خشنودیم و تو نیز از ما خشنود باش .
منابع:
الطبقات، ج 3، ص 514؛ اسدالغابه، ج 1، ص 473؛ الاستیعاب، ج 1، ص 353؛ الاصابه، ج 1، ص 219؛ الوافی الوفیات، ج 11، ص 337؛ قاموس الرجال، ج 3، ص 155؛ تنقیح المقال، ج 1، ص 261