منو
 کاربر Online
743 کاربر online
تاریخچه ی: جنگ صفین و ماجرای حکمیت

در حال مقایسه نگارشها

نگارش واقعی نگارش:8
بامداد روز پنجشنبه دوازدهم ربیع الاول، خدمت عمروعاص به امویان در جنگ صفین، مایه حیات آنان شد.
او در حساس‌ترین لحظه های جنگ، زمانی که نشانه‌های شکست در سپاه معاویه آشکار گشته بود دست به نیرنگی بزرگ زد، و دستور داد با بستن قرآن بر سر نیزه ها و حمل کردن قرآن بزرگ دمشق با کمک ده نفر روی نیزه ها، همه سپاهیان فریاد بزنند:
ای اهل عراق! کتاب خدا بین ما و شما حاکم است (دو طرف دست از جنگ برداریم و به حکم قرآن تسلیم شویم )!

امیرالمؤمنین علی علیه السلام خطاب به سپاهیانش فرمود:
به جنگ ادامه دهید و استقامت کنید که لحظه پیروزی فرا رسیده است و به دعوت اینان اعتنایی نکنید که فریبی بیش نیست.
. (زیرا قبل از شروع جنگ، امام طی نامه‌های متعدد و سفیران فراوان، معاویه و اهل شام را دعوت به پذیرش حکم قرآن کرده بود و آنان نپذیرفته بودند و اینک که در آستانه شکست قرار گرفته بودند قرآن را دستاویز خود کرده بودند.)

ولی نیرنگ عمروعاص کار خود را کرد و گروه زیادی از سپاه عراق که تعداد آنها بالغ بر ده هزار نفر بود دست از جنگ برداشتند و خواستار قبول درخواست شامیان و آتش‌بس شدند.
امام علی فرمود:فریب مخورید، قرآن ناطق منم.
اما آنها در حالی که همگی مسلح بودند، در برابر امام ایستادند و بر خواسته خود پافشاری کردند و در نهایت گفتند:
یا علی، دعوت این گروه را بپذیر و گرنه همان گونه که عثمان را کشتیم تو را نیز می کشیم.

سخنان امام در دل‌های مرده آنان هیچ اثری نداشت و امام مجبور به پذیرش حکمیت و داوری شد. قرار شد آتش بس شود و هر یک از دو طرف جنگ، شخصی را به عنوان داور و حکم انتخاب کنند تا با مشورت یکدیگر در تاریخی معین در مکانی به نام دومه الجندل در سر حد شام و عراق، در مجلسی عام و در مقابل سران دو سپاه نظر خود را اعلام کنند.

معاویه برای داوری عمروعاص را برگزید، ولی گروه شورشی از سپاه عراق و مخالفان امام علی که آتش بس و حکمیت را بر او تحمیل کرده بودند و خواهان صلح با معاویه بودند ابو موسی اشعری را نامزد کردند.
هر چه امام فرمود او شایستگی ندارد، نپذیرفتند و اجازه ندادند که امام ابن عباس یا مالک اشتر را برای داوری برگزیند. حتی امام احنف بن قیس را به عنوان داور دوم یا سوم پیشنهاد داد ولی نپذیرفتند.

گروه سرکش و فریب خورده در جبهه علی علیه السلام که بعدها خوارج نام گرفتند سه چیز را بر امام تحمیل کردند:

پس از امضای حکمیت در طول مدت و مهلت بررسی توسط دو داور، عمرو عاص با زیرکی خاص خود به ابو موسی قبولاند که علی علیه السلام چون کشندگان عثمان را پناه داده و جنگ به راه انداخته سزاوار حکومت نیست. ابو موسی نیز بر معاویه خرده گرفت و او را لایق حکومت ندانست.
آن گاه هر دو تصمیم گرفتند که هر کدام امیر خود را از خلافت عزل کنند و امر خلافت را به عهده خود مسلمین بگذارند تا هر کسی را که می خواهند به خلافت انتخاب کنند. قرار شد هر دو نفر این نظر را اعلام کنند.

روز موعود فرا رسید. همه در دومةالجندل اجتماع کردند تا حکمین نظر خود را اظهار کنند. ابوموسی به عمرو عاص گفت بر منبر بالا رود و نظر توافق‌شده را اعلام کند.
اما عمرو عاص زیرکانه ابو موسی را پیش انداخت و گفت:«تو صحابی پیامبر خدایی. من هرگز بر تو مقدم نخواهم شد!»

ابن عباس که در مجلس حاضر بود به ابو موسی گفت:
بگذار ابتدا عمرو عاص نظر خود را اعلام کند. او تو را فریب می دهد. اما ابوموسی قبول نکرد و بر منبر بالا رفت و در جمع مردم چنین گفت:
ما پس از مشورت و بررسی به این نتیجه رسیدیم که علی و معاویه را از خلافت خلع کنیم و انتخاب خلافت را به عهده مسلمین بگذاریم، بنابراین من علی را از خلافت خلع می کنم، چنان که این انگشتر را از انگشت بیرون می آورم!
عمروعاص بلا فاصله پس از ابوموسی به منبر رفت و گفت:
او علی را از خلافت خلع کرد، من نیز او را خلع می کنم و معاویه را به خلافت می گمارم، چنان که این انگشتر را در دست خود می‌نهم!

ابوموسی که فریب خورده بود، فریاد زد:«لعنت خدا بر تو، تو مانند سگی هستی.»
عمرو عاص در حالی که پیروزمندانه از منبر پائین می آمد به او گفت:«تو هم مانند الاغی هستی که بر او کتاب بار کرده باشند.»
تمام آنچه واقع شد نتیجه روشن سرپیچی از فرمان حجت خدا و عدم تسلیم در برابر امام علی بود که پیامدهای منفی آن هنوز در زمینه های مختلف مشهود است.

منابع:
تاریخ طبری، ج 3، ص 38
شرح نهج البلاغه، ابن ابی حدید، ج 2
مروج الذهب، ج 2، ص 48

بامداد روز پنجشنبه 12 ربیع الاول ، خدمت عمروعاص به امویان درجنگ صفین، مایه حیات آنان شد. وی در حساس ترین لحظه های جنگ صفینزمانی که نشانه های شکست در سپاه معاویه آشکارگشته بود دست به نیرنگی بزرگ زد ،او دستور دادبا بستن قرآن بر سر نیزه ها وحمل کردن قرآن بزرگ دمشق با کمک ده نفر روی نیزه ها ،همگی فریاد بزنند:ای اهل عراق! کتاب خدا بین ما و شما حاکم است (دو طرف دست از جنگ برداریم و به حکم قرآن تسلیم شویم ) !
امیرالمؤمنین علیه السلام خطاب به سپاهیانش فرمود :
به جنگ ادامه دهید واستفامت کنید که لحظه پیروزی فرا رسیده است و به دعوت اینان اعتنایی نکنید که فریبی بیش نیست ،(زیرا قبل از شروع جنگ حضرت طی نامه های متعددو سفیران فراوان ،معاویه واهل شام را دعوت به پذیرش حکم قرآن کرده بود وآنان نپذیرفته بودندو اینک که در آستانه شکست قرار گرفته اند قرآن را دستاویز خود کرده اند).
ولی نیرنگ عمروعاص کار خود را کرد وگروه زیادی از سپاه عراق که تعداد آنها بالغ بر ده هزار نفر بود دست از جنگ برداشته و خواهان قبول درخواست شامیان و متارکه جنگ شدند ،حضرت فرمود فریب مخورید بزنید این قرآنها را، قرآن ناطق منم ،آنهادرحالی که همگی مسلح بودند در برابر حضرت ایستادندوبر خواسته خود پافشاری کردند،و در نهایت گفتند: یا علی دعوت این گروه را بپذیر و گرنه همانگونه که عثمان را کشتیم ترا نیز می کشیم.

سخنان حضرت در دلهای مرده آنان هیچ اثری نداشت و حضرت را مجبور به پذیرش مسئله حکمیت و داوری کردند؛قرار شداتش بس شده و هریک ازدو طرف جنگ ،شخصی را به عنوان داور و حکم انتخاب نموده تا پس از طی مدتی معین وشور و مشورت با یکدیگر درتاریخی معین در مکانی بنام دومةالجندل در سر حد شام و عراق، در مجلسی عام ودر مقابل سران دو سپاه نظر خود را اعلام نمایند.
معاویه برای داوری عمروعاص را برگزید ولی گروه شورشی از سپاه عراق ومخالفان حضرت که اتش بس و حکمیت را براو تحمیل کرده بودندوخواهان صلح با معاویه بودند ابوموسی اشعری را نامزد کردند ، هرچه حضرت فرمود که او شایستگی ندارد نپذیرفتند و اجازه ندادند که امام ابن عباس یا مالک اشتر را برای داوری برگزیند حتی حضرت احنف بن قیس را به عنوان داور دوم یا سوم پیشنهاد داد ولی نپذیرفتند .
گروه متمرد و فریب خورده در جبهه علی علیه السلام که بعدها خوارج نام گرفتند سه چیز را بر حضرت تحمیل کردند :

الف - پذیرش آتش بس و حکمیت قرآن و سنت پیامبر
ب - پذیرش ابو موسی اشعری به عنوان داوری برای حکمیت
ج - حذف عنوان و لقب امیرالمؤمنین از متن پیمان داوری و حکمیت
پس از امضای حکمیت در طول مدت ومهلت بررسی توسط دو داور ، عمرو عاص با زیرکی خاص خود به ابو موسی قبولاند که علی علیه السلام چون کشندگان عثمان را پناه داده و جنگ به راه انداخته سزاوار حکومت نیست ابو موسی نیز بر معاویه خرده گرفت و او را لایق حکومت ندانست .
آن گاه هر دو تصمیم گرفتند که هر کدام امیر خود را از خلافت عزل کنندو امر خلافت را به عهده خود مسلمین بگذارند تا هر کسی را که می خواهند به خلافت انتخاب نمایند،قرار شد هر دو نفر متفقا این رأی را اعلام کنند.
روز موعود فرا رسید همه در دومةالجندل اجتماع کردند تا حکمین نظر خود را اظهار دارند ابوموسی به عمرو عاص گفت بر منبر بالا رود و نظر توافقی را اعلام دارد ،عمرو عاص که در طی مهلت حکمیت همیشه زیرکانه ابو موسی را پیش می انداخت گفت :تو صحابی پیامبر خدائی ،من هرگز بر تو مقدم نخواهم شد!
ابن عباس که در مجلس حاظر بود به ابو موسی گفت :بگذار ابتدا عمرو عاص نظر خود را اعلام کند او تو را فریب می دهد،ابوموسی قبول نکردوبر منبر بالا رفت و در جمع مردم چنین گفت: ما پس از شور و بر رسی باین نتیجه رسیدیم که علی و معاویه را از خلافت خلع نموده وامر انتخاب خلافت را به عهده مسلمین بگذاریم ،بنا براین من علی را از خلافت خلع می کنم چنان که این انگشتر را از انگشت بیرون می آورم.!
عمروعاص بلا فاصله پس از ابوموسی به منبر رفت و گفت: چنان که او علی را از خلافت خلع کرد من نیز او را خلع می کنم و معاویه را به خلافت می گمارم چنانکه این انگشتر را در دست خود می نهم !
ابوموسی که فریب خورده بود فریاد زد لعنت خدا برتو ،تو مانند سگی هستی که ......عمرو عاص درحالی که پیروز مندانه از منبر پائین می آمد به او گفت تو هم مانند الاغی هستی که بر او کتابهائی را بار کرده باشند.
تمام آنچه واقع شد نتیجه روشن سرپیچی از فرمان حجت خدا و عدم تسلیم در برابر امام حق است که پیامدهای منفی آن هنوز در زمینه های مختلف مشهود است.

منابع :
تاریخ طبری، ج 3، ص 38
شرح نهج البلاغه، ابن ابی حدید، ج 2
مروج الذهب، ج 2، ص 48


تاریخ شماره نسخه کاربر توضیح اقدام
 پنج شنبه 29 تیر 1385 [14:06 ]   13   رضا معرب      جاری 
 پنج شنبه 29 تیر 1385 [14:02 ]   12   رضا معرب      v  c  d  s 
 یکشنبه 10 مهر 1384 [13:51 ]   11   امیرمهدی حقیقت      v  c  d  s 
 سه شنبه 21 تیر 1384 [04:43 ]   10   شکوفه رنجبری      v  c  d  s 
 سه شنبه 21 تیر 1384 [04:41 ]   9   شکوفه رنجبری      v  c  d  s 
 چهارشنبه 26 اسفند 1383 [04:58 ]   8   شکوفه رنجبری      v  c  d  s 
 شنبه 26 دی 1383 [05:14 ]   7   بابک خسروشاهی      v  c  d  s 
 چهارشنبه 23 دی 1383 [10:16 ]   6   شکوفه رنجبری      v  c  d  s 
 چهارشنبه 23 دی 1383 [09:35 ]   5   شکوفه رنجبری      v  c  d  s 
 چهارشنبه 23 دی 1383 [08:35 ]   4   عبدالله حقیقت      v  c  d  s 
 چهارشنبه 23 دی 1383 [08:30 ]   3   عبدالله حقیقت      v  c  d  s 
 چهارشنبه 23 دی 1383 [08:17 ]   2   عبدالله حقیقت      v  c  d  s 
 چهارشنبه 06 آبان 1383 [06:38 ]   1   شکوفه رنجبری      v  c  d  s 


ارسال توضیح جدید
الزامی
big grin confused جالب cry eek evil فریاد اخم خبر lol عصبانی mr green خنثی سوال razz redface rolleyes غمگین smile surprised twisted چشمک arrow



از پیوند [http://www.foo.com] یا [http://www.foo.com|شرح] برای پیوندها.
برچسب های HTML در داخل توضیحات مجاز نیستند و تمام نوشته ها ی بین علامت های > و < حذف خواهند شد..