منو
 صفحه های تصادفی
حدیث منزلت
پای بندی امام صادق علیه السلام به صله رحم
قاب قوسین
بازتاب و قوانین بازتاب
برادری میان پیامبر و حضرت علی علیه السلام
نظریه صدور ممکن از واجب نزد فارابی
مهد علیا
مجله علوم پایه
داروهای ضد سرطان
سفارش امام صادق به محبت به مادر
 کاربر Online
713 کاربر online
تاریخچه ی: جبران خلیل جبران

تفاوت با نگارش: 9

Lines: 1-59Lines: 1-87
 V{maketoc} V{maketoc}
-

جبران خلیل جبران- که بعدها در آمریکا به نام کوتاه شده «خلیل جبران» معروف شد- در سال 1883 در دهکده کوهستانی سرسبزی به نام بشری در شمال لبنان در یک خانواده مسیحی مارونی به دنیا آمد.
+


>>
>


>جبران خلیل جبران- که بعدها در آمریکا به نام کوتاه شده «خلیل جبران» معروف شد- در سال 1883 در دهکده کوهستانی سرسبزی به نام بشری در شمال لبنان در یک خانواده مسیحی مارونی به دنیا آمد.

{picture=jebran1.JPG}
 مارونی ها پیروان فرقه ای از مذهب ((کاتولیک ))هستند که در قرن پنجم میلادی، به دست راهبی به نام مارون قدیس پی ریزی شد و در ((خاورمیانه ))گسترش یافت. امروز بیشتر مسیحیان عرب از این فرقه اند. روحانیان کاتولیک مارونی بر خلاف روحانیان کاتولیک رومی حق ازدواج دارند، و مادر جبران خلیل دختر بی سواد یک کشیش مارونی بود. مارونی ها پیروان فرقه ای از مذهب ((کاتولیک ))هستند که در قرن پنجم میلادی، به دست راهبی به نام مارون قدیس پی ریزی شد و در ((خاورمیانه ))گسترش یافت. امروز بیشتر مسیحیان عرب از این فرقه اند. روحانیان کاتولیک مارونی بر خلاف روحانیان کاتولیک رومی حق ازدواج دارند، و مادر جبران خلیل دختر بی سواد یک کشیش مارونی بود.
-::{img src=http://daneshnameh.roshd.ir/mavara/show_image.php?id=18952}:: 
 پدر جبران، که او هم جبران خلیل نام داشت، مرد مسؤولیت ناشناسی از کار درآمد و خانواده اش را فقیر و بی سرپرست گذاشت.  پدر جبران، که او هم جبران خلیل نام داشت، مرد مسؤولیت ناشناسی از کار درآمد و خانواده اش را فقیر و بی سرپرست گذاشت.
 تحصیلات جبران خلیل هم در کودکی ناگریز فقیرانه بود و کمابیش به خواندن ترجمه عربی کتاب مقدس و فرا گرفتن مبادی مسیحیت به زبان سریانی نزد کشیش دهکده منحصر می شد. جبران تحصیلات جدی تر ولی نه چندان مفصل خود را بعدها در آمریکا- و نیز در سفر چهار ساله ای به ((لبنان)) انجام داد.  تحصیلات جبران خلیل هم در کودکی ناگریز فقیرانه بود و کمابیش به خواندن ترجمه عربی کتاب مقدس و فرا گرفتن مبادی مسیحیت به زبان سریانی نزد کشیش دهکده منحصر می شد. جبران تحصیلات جدی تر ولی نه چندان مفصل خود را بعدها در آمریکا- و نیز در سفر چهار ساله ای به ((لبنان)) انجام داد.
 او با آن که در دوازده سالگی همراه با خانواده اش به آمریکا مهاجرت کرد و به تابعیت آمریکا درآمد، همیشه خود را لبنانی می دانست و با مردم ((لبنان ))همدردی داشت. پس از درگذشت جبران در چهل و هشت سالگی، در 1931، مردم ((لبنان ))جسد او را به کشورش باز گرداندند و پس از تشییع جنازه دو روزه ای او را در دهکده زادگاهش به خاک سپردند. امروز نام و آثار جبران خلیل جبران در ردیف افتخارات مردم لبنان است.  او با آن که در دوازده سالگی همراه با خانواده اش به آمریکا مهاجرت کرد و به تابعیت آمریکا درآمد، همیشه خود را لبنانی می دانست و با مردم ((لبنان ))همدردی داشت. پس از درگذشت جبران در چهل و هشت سالگی، در 1931، مردم ((لبنان ))جسد او را به کشورش باز گرداندند و پس از تشییع جنازه دو روزه ای او را در دهکده زادگاهش به خاک سپردند. امروز نام و آثار جبران خلیل جبران در ردیف افتخارات مردم لبنان است.
 رفتن خانواده جبران به آمریکا جزئی بود از یک موج مهاجرت تاریخی که در سال های پایان قرن گذشته بر اثر رکود اقتصادی و بیکاری وسیع ناشی از باز شدن کانال سوئز در خاور میانه پیش آمد؛ مادر جبران خلیل با خانواده بی سرپرستش به خیل مهاجران آمریکا پیوست و در تابستان 1895 به نیویورک رسید، و سپس در محله عرب نشین و فقیر جنوب شهر بستون ساکن شد.  رفتن خانواده جبران به آمریکا جزئی بود از یک موج مهاجرت تاریخی که در سال های پایان قرن گذشته بر اثر رکود اقتصادی و بیکاری وسیع ناشی از باز شدن کانال سوئز در خاور میانه پیش آمد؛ مادر جبران خلیل با خانواده بی سرپرستش به خیل مهاجران آمریکا پیوست و در تابستان 1895 به نیویورک رسید، و سپس در محله عرب نشین و فقیر جنوب شهر بستون ساکن شد.
 او با دست فروشی و دوره گردی، و سپس با دکان داری، نان خانواده اش را در می آورد. از خانواده او جبران خلیل تنها بچه ای بود که توانست به مدرسه برود و سواد بیاموزد.  او با دست فروشی و دوره گردی، و سپس با دکان داری، نان خانواده اش را در می آورد. از خانواده او جبران خلیل تنها بچه ای بود که توانست به مدرسه برود و سواد بیاموزد.
 +

 +
 +
 +
 +{img src=img/daneshnameh_up/1/1d/9647650388_b.jpg}
 +
 +
 +
 +در 1898 جبران خلیل، با آن که هنوز تحصیلات انگلیسی اش به جایی نرسیده بود، برای آموختن زبان و ادبیات عربی و فرانسوی به لبنان برگشت و تا 1902 در آنجا ماند. در این سال ها استعدادهای او در زمینه نویسندگی و طراحی رفته رفته آشکار شد و شخصیت خاص او شکل گرفت: جوانی با موی بلند و لباس غیر متعارف و روحیه و رفتار شیدا و شاعرانه، شیفته صلح و صفا، بیزار از ستم ((حکومت عثمانی)) و بیگانه از تعالیم کلیسای کاتولیک.
-در 1898 جبران خلیل، با آن که هنوز تحصیلات انگلیسی اش به جایی نرسیده بود، برای آموختن زبان و ادبیات عربی و فرانسوی به لبنان برگشت و تا 1902 در آنجا ماند. در این سال ها استعدادهای او در زمینه نویسندگی و طراحی رفته رفته آشکار شد و شخصیت خاص او شکل گرفت: جوانی با موی بلند و لباس غیر متعارف و روحیه و رفتار شیدا و شاعرانه، شیفته صلح و صفا، بیزار از ستم حکومت عثمانی و بیگانه از تعالیم کلیسای کاتولیک. 
 این جوان در آخرین سال اقامتش در لبنان با همکاری دوستی با نام یوسف الحویک مجله ای به نام المناره دایر کرد؛ در این نشریه بود که نخستین نوشته های عربی و طرح های سیاه قلم او منتشر شد. در بهار 1902 او برای پیوستن به خانواده اش به آمریکا برگشت.  این جوان در آخرین سال اقامتش در لبنان با همکاری دوستی با نام یوسف الحویک مجله ای به نام المناره دایر کرد؛ در این نشریه بود که نخستین نوشته های عربی و طرح های سیاه قلم او منتشر شد. در بهار 1902 او برای پیوستن به خانواده اش به آمریکا برگشت.
 در بهار 1904 نمایشگاهی از طرح های سیاه قلم جبران در بستون بر پا شد و مورد توجه منتقدان هنری را گرفت؛ اما اهمیت بیشتر این نمایشگاه، از لحاظ خود جبران، در آن بود که او را با زنی به نام مری هسکل آشنا کرد. مری ده سال از جبران بزرگ تر بود، و در زندگی ادبی جبران نقش مهمی بازی کرد، زیرا او بود که جبران را تشویق کرد که به جای ترجمه آثار عربی اش به انگلیسی، مستقیماً به زبان انگلیسی بنویسد، و خود او ویرایش نوشته های انگلیسی جبران را بر عهده گرفت.  در بهار 1904 نمایشگاهی از طرح های سیاه قلم جبران در بستون بر پا شد و مورد توجه منتقدان هنری را گرفت؛ اما اهمیت بیشتر این نمایشگاه، از لحاظ خود جبران، در آن بود که او را با زنی به نام مری هسکل آشنا کرد. مری ده سال از جبران بزرگ تر بود، و در زندگی ادبی جبران نقش مهمی بازی کرد، زیرا او بود که جبران را تشویق کرد که به جای ترجمه آثار عربی اش به انگلیسی، مستقیماً به زبان انگلیسی بنویسد، و خود او ویرایش نوشته های انگلیسی جبران را بر عهده گرفت.
 مری هسکل حتی دفتر خاطرات روزانه ای درست کرد که جزئیات دیدارها و گفت و گوهای خود را با جبران در آن می نوشت. این خاطره نویسی هفده سال، یعنی تا مرگ جبران در 1931، ادامه یافت. بعدها دفتر خاطرات روزانه مری هسکل به عنوان بزرگ ترین منبع اطلاع نویسندگان زندگی نامه های جبران خلیل جبران شناخته شد.  مری هسکل حتی دفتر خاطرات روزانه ای درست کرد که جزئیات دیدارها و گفت و گوهای خود را با جبران در آن می نوشت. این خاطره نویسی هفده سال، یعنی تا مرگ جبران در 1931، ادامه یافت. بعدها دفتر خاطرات روزانه مری هسکل به عنوان بزرگ ترین منبع اطلاع نویسندگان زندگی نامه های جبران خلیل جبران شناخته شد.
-مشهورترین اثر "جبران" پیامبر مشتمل بر 26 مقاله شاعرانه است که در دهه 1960 در آمریکا بسیار محبوبیت یافت .
+مشهورترین اثر "جبران" پیامبر مشتمل بر 26 مقاله شاعرانه است که در دهه 1960 در آمریکا بسیار محبوبیت یافت .
>






>

{img src=img/daneshnameh_up/0/00/9647650329_b.jpg}
 __از دیگر آثار او عبارتند از: __ __از دیگر آثار او عبارتند از: __
-~~green:"بال های شکسته" 1912
"اشک و لبخند" 1914
"دیوانه" 1918
"شن و دریا" 1926
"خدایان زمین" 1929
"سرگردان" 1932
"باغ پیامبر" 1933 ~~
+~~green:"بال های شکسته" 1912
"اشک و لبخند" 1914
"دیوانه" 1918
"شن و دریا" 1926
"خدایان زمین" 1929
"سرگردان" 1932
"باغ پیامبر" 1933 ~~
 !نمونه هایی از نثر جبران !نمونه هایی از نثر جبران
 +

 +
 +
 +
 +{img src=img/daneshnameh_up/4/43/divaneh-jebran.jpg}
 +
 +
 +
 +از کتاب "دیوانه"
 __~~blue:سگ دانا~~__ __~~blue:سگ دانا~~__
 یک روز سگ دانایی از کنار یک دسته گربه می گذشت. یک روز سگ دانایی از کنار یک دسته گربه می گذشت.
-وقتی که نزدیک شد و دیدی که گربه ها سخت یا خود سرگرم اند و اعتنایی به او ندارند و ایستاد.
آنگاه از میان آن دسته یک گربه درشت و عبوس پیش مد و گفت "ای برادران دعا کنید؛ هر گاه دعا کردید و باز هم دعا کردید و کردید، آنگاه یقین بدانید که باران موش خواهد آمد."
سگ چون این را شنید در دل خود خندید و از آنها روبرگداند و گفت "ای گربه های کور ابله، مگر ننوشته اید و مگر من و پدرانم ندانسته ایم که آنچه به ازای دعا و ایمان و عبادت می بارد موش نیست بلکه استخوان است."
+وقتی که نزدیک شد و دید که گربه ها سخت با خود سرگرم اند و اعتنایی به او ندارند ایستاد.
آنگاه از میان آن دسته، یک گربه درشت و عبوس پیش مد و گفت "ای برادران دعا کنید؛ هر گاه دعا کردید و باز هم دعا کردید و کردید، آنگاه یقین بدانید که باران موش خواهد آمد."
سگ چون این را شنید در دل خود خندید و از آنها روبرگرداند و گفت "ای گربه های کور ابله، مگر ننوشته اند و مگر من و پدرانم ندانسته ایم که آنچه به ازای دعا و ایمان و عبادت می بارد موش نیست بلکه استخوان است."
 __~~blue:مترسک~~__ __~~blue:مترسک~~__
-یک بار به مترسکی گفتم "لاد از ایستان در این دشت خلوت خسته شده ای" گفت: "لذت ترساندن عمیق و پایدار است، من از آن خسته نمی شود".
دمی اندیشیدم و گفتم: "درست است؛ چون که من هم مزه این لذت را چشیده ام."
گفت:" فقط کسانی که تن شان از کاه پر شده باشد این لذت را می شناسند."
آنگاه من از پیش او رفتم، و ندانستم که منظورش از من بود یا خوار کردن من.
+
یک بار به مترسکی گفتم "از ایستان در این دشت خلوت خسته نشده ای؟" گفت: "لذت ترساندن عمیق و پایدار است، من از آن خسته نمی شوم".
دمی اندیشیدم و گفتم: "درست است؛ چون که من هم مزه این لذت را چشیده ام."
او گفت:" فقط کسانی که تن شان از کاه پر شده باشد این لذت را می شناسند."
آنگاه من از پیش او رفتم، و ندانستم که منظورش ستایش از من بود یا خوار کردن من.
 یک سال گذشت و در این مدت مترسک فیلسوف شد. یک سال گذشت و در این مدت مترسک فیلسوف شد.
 هنگامی که باز از کنار او می گذشتم دیدم دو کلاغ دارند زیر کلاهش لانه می سازند. هنگامی که باز از کنار او می گذشتم دیدم دو کلاغ دارند زیر کلاهش لانه می سازند.
 __~~blue:دو قفس~~__ __~~blue:دو قفس~~__
-در باغ دیدم دو قفس هست. در یکی شیری ست، که بردگان پدرم از صحرای نینوا آورده اند؛ در دیگری گنجشکی ست بی آواز. 
-هر روز سحرگاهان گنجشک به شیر می گوید "بامدادت خوش، ای برادر زندانی." 
 +در باغ پدرم دو قفس هست. در یکی شیری ست، که بردگان پدرم از صحرای نینوا آورده اند؛ در دیگری گنجشکی ست بی آواز.
 +هر روز سحرگاهان گنجشک به شیر می گوید "بامدادت خوش، ای برادر زندانی."

تاریخ شماره نسخه کاربر توضیح اقدام
 یکشنبه 19 شهریور 1385 [12:01 ]   17   حمیده کاشیان      جاری 
 یکشنبه 19 شهریور 1385 [12:00 ]   16   حمیده کاشیان      v  c  d  s 
 پنج شنبه 29 تیر 1385 [06:49 ]   15   حمیده کاشیان      v  c  d  s 
 پنج شنبه 29 تیر 1385 [06:46 ]   14   حمیده کاشیان      v  c  d  s 
 پنج شنبه 29 تیر 1385 [06:41 ]   13   حمیده کاشیان      v  c  d  s 
 یکشنبه 25 تیر 1385 [03:12 ]   12   حمیده کاشیان      v  c  d  s 
 شنبه 24 تیر 1385 [13:42 ]   11   حمیده کاشیان      v  c  d  s 
 شنبه 24 تیر 1385 [05:16 ]   10   حمیده کاشیان      v  c  d  s 
 شنبه 24 تیر 1385 [04:27 ]   9   حمیده کاشیان      v  c  d  s 
 شنبه 24 تیر 1385 [04:26 ]   8   حمیده کاشیان      v  c  d  s 
 شنبه 24 تیر 1385 [04:24 ]   7   حمیده کاشیان      v  c  d  s 
 پنج شنبه 22 تیر 1385 [11:19 ]   6   حمیده کاشیان      v  c  d  s 
 پنج شنبه 22 تیر 1385 [11:14 ]   5   حمیده کاشیان      v  c  d  s 
 پنج شنبه 22 تیر 1385 [11:12 ]   4   حمیده کاشیان      v  c  d  s 
 پنج شنبه 22 تیر 1385 [09:42 ]   3   حمیده کاشیان      v  c  d  s 
 پنج شنبه 22 تیر 1385 [09:33 ]   2   حمیده کاشیان      v  c  d  s 
 پنج شنبه 22 تیر 1385 [09:30 ]   1   حمیده کاشیان      v  c  d  s 


ارسال توضیح جدید
الزامی
big grin confused جالب cry eek evil فریاد اخم خبر lol عصبانی mr green خنثی سوال razz redface rolleyes غمگین smile surprised twisted چشمک arrow



از پیوند [http://www.foo.com] یا [http://www.foo.com|شرح] برای پیوندها.
برچسب های HTML در داخل توضیحات مجاز نیستند و تمام نوشته ها ی بین علامت های > و < حذف خواهند شد..