منو
 صفحه های تصادفی
سهام
شیمی مواد پاک کننده
دلسوزی برای هدایت دیگران
اختراع رادیو
تعریفی بر قضیه خارجیه و حقیقیه
اقامه
تیره آدوکساسه
قرآن و خبر از آینده
واکنش خنثی شدن
کنترل بیولوژیکی علف های هرز
 کاربر Online
1022 کاربر online
تاریخچه ی: جایگاه عمر بن عبدالعزیز در محکمه وجدان

در حال مقایسه نگارشها

نگارش واقعی نگارش:2
اگر کسی بپرسد با این همه خدماتی که عمر بن عبدالعزیز به فرزندان فاطمه علیهاسلام کرد، چرا مورد لعن اهل آسمان هاست، در جواب باید گفت:« این موضوع بسیار دقیق و ظریفی است. نخست باید توجه کرد که اشکال عمده و اساسی غاصبین خلافت در چیست؟
اینکه شیعیان معتقدند بعد از رسول خدا، باید امیرالمومنین علی علیه السلام خلیفه و حاکم ممالک اسلامی می‌شد، تنها به این دلیل نیست که کشورگشایی بهتر شود، زکات منظم‌تر جمع آوری گردد، وضع معیشت مردم روبه‌راه باشد و امثال آن. چنین نگاهی کوته نظری و مادی گرایی است؛ زیرا اصولاً کار ائمه، هدایت انسان‌ها به سوی هدف اصلی خلقت و عرفان حقیقی خداوند متعال است که از دست هیچکس جز آنها برنمی‌آید.
وقتی که معاویه، امام مجتبی علیه السلام را خانه نشین کند، مردم، غیرت دینی خود را از دست می‌دهند و خیال می کنند با خواندن نماز یا گرفتن روزه به خدا می رسند، اما مردم جاهل با رهبری مردی جاهل‌تر هرگز به جایی نمی‌رسند.

بزرگترین اشکال عمر بن عبدالعزیز همین بود که خیال می کرد اگر امام باقر علیه السلام هم خلافت را به دست بگیرد، نمی تواند بهتر از او جامعه‌ی مسلمین را اداره کند. او نمی دانست با غصب خلافت، راه هدایت میلیون‌ها مسلمان را مسدود و آنها را از وصول به حقایق ایمان و علم به قرآن محروم کرده است.
گول اعمال ظاهری ای نظیر رد فدک یا اظهار ارادت‌های دروغین را خوردن، شایسته افراد عاقل و فهیم نیست. اگر عمر بن عبدالعزیزها و مأمون ها راست می گفتند و در قلبهاشان حبّ و عشق به دنیا موج نمی زد، خلافت را به ائمه اطهار و جانشینان بر حق رسول خدا می سپردند! چرا نسپردند؟
زیرا آنها می خواستند بر تخت سلطنت دنیایی خود بنشینند و شهوات نفسانی خود را ارضا کنند. حتی اگر به ظاهر نیز ظلمی به کسی نمی‌کردند، بزرگ‌ترین ظلم، همان غصب خلافت و سد راه معرفت مسلمان‌ها بود که مرتکب شده بودند.
نتیجه آنکه اگر خلفای غاصب، سراسر عمر خود را به عبادت می پرداختند و شب و روز در خدمت به مردم می کوشیدند و هزاران بار حج به جا می‌آوردند و ریشه فقر را از مملکت خود می‌زدودند و خلاصه، بهترین حاکم عادل می‌شدند، باز هم چون حق مسلّم اهل بیت را غصب کرده بودند، مورد لعنت خداوند و اهل آسمان‌ها بودند و سخت‌ترین عذاب‌ها در انتظارشان می‌بود.

مراجعه شود به:


اگر کسی بپرسد عمر بن عبدالعزیز با اینهمه خدماتی که به فرزندان فاطمه علیهاسلام کرد، چرا مورد لعن اهل آسمان هاست.
در جواب می گوییم: این مسأله بسیار دقیق و ظریف است و این اشتباه در مورد عمر بن خطاب هم برای تاریخ نویسان پیش آمده است.

مختصراً باید توجه کرد که اشکال عمده و اساسی غاصبین خلافت در چیست؟ ما که می گوییم باید بعد از رسول خدا ، امیرالمومنین خلیفه و حاکم ممالک اسلامی شود، تنها منظوراین نیست که مثلاً کشور گشائی بهتر شود، زکاتها منظم تر جمع آوری گردد، اقتصاد مردم روبراه باشد و امثال آن چرا که این، کوته نظری و مادی گرایی است؛ زیرا اصولاً کار ائمه اطهار هدایت انسانها به سوی ابدیت و هدف اصلی خلقت و خلاصه عرفان حقیقی خداوند متعال است که از دست هیچکس جز ائمه اطهار برآورده نیست.

وقتی عمربن خطاب زمام حکومت را به دست گرفت و امیرالمؤمنین علیه السلام در باغها بیل به دست داشت و خرما میکاشت، بزرگترین فاجعه هولناک و وحشتناکترین جنایات تاریخ به وقوع پیوست زیرا عمر بن خطاب نه علم هدایت دارد، نه قدرت رهبری به سوی هدف خلقت لذا کاروان مسلمین به دره مادی گرایی و اشتغال به ظواهر دنیا سقوط می کند و زحمتهای رسول خدا پایمال می گردد.

وقتی که معاویه بر سر کار باشد و امام مجتبی علیه السلام را خانه نشین کند، دیگر مردم، غیرت دینی خود را از دست می دهند و خیال می کنند با خواندن نماز یا گرفتن روزه به خدا می رسند و هیهات که مردم جاهل با رهبری مردی جاهل تر به معرفت الهی برسند.

بزرگترین اشکال عمر بن عبدالعزیز همین است که خیال می کند اگر امام باقر علیه السلام هم خلافت را به دست بگیرد، نمیتواند بهتر از او مسلمانها را اداره کند او نمی داند با غصب خلافت، طریق هدایت میلیونها مسلمان را مسدود کرده و آنها را از وصول به حقایق ایمان و علم به قرآن محروم نموده است.

گول خوردن به اعمال ظاهری مانند رد فدک یا اظهار ارادت های دروغین، شایسته افراد عاقل و دوراندیش نیست و اگر عمربن عبدالعزیزها و مأمونها راست می گفتند و در قلبهایشان حبّ و عشق به دنیا موج نمی زد، خلافت را به ائمه اطهار و جانشینان بر حق رسول خدا تقدیم می کردند! چرا نکردند؟

زیرا آنها می خواستند بر اریکه قدرت دنیایی خود بنشینند و امیال و شهوات نفسانی خود را به نهایت برسانند در عین اینکه مثلاً ظلمی هم نکرده باشند در حالیکه بزرگترین ظلم همان غصب خلافت و سد راه معرفت مسلمانهاست.

نتیجه آنکه اگر خلفای غلاصب، سراسر عمر خود را به عبادت می پرداختند و شب و روز در خدمت به مردم می کوشیدند و هزاران بار حج می کردند و ریشه فقر را از سراسر مملکت خود می زدودند و خلاصه بهترین الگوی حاکم عادل می شدند باز هم چون حق مسلّم اهل بیت را غصب کرده اند، مورد لعنت خداوند و اهل آسمانها خواهند بود و بالاترین و سنگین ترین عذابها به آنها اختصاص دارد.

مراجعه شود به:
اعتراض به رد فدک و جواب عمر بن عبدالعزیز
نصایح امام باقر علیه السلام به عمر بن عبدالعزیز
خوشرفتاری عمر بن عبدالعزیز با فرزندان فاطمه علیهم السلام
اعتراف عمر بن عبدالعزیز به غصب خلافت


تاریخ شماره نسخه کاربر توضیح اقدام
 سه شنبه 26 مهر 1384 [04:55 ]   4   شکوفه رنجبری      جاری 
 دوشنبه 10 اسفند 1383 [14:25 ]   3   امیرمهدی حقیقت      v  c  d  s 
 سه شنبه 17 آذر 1383 [10:06 ]   2   شکوفه رنجبری      v  c  d  s 
 چهارشنبه 06 آبان 1383 [06:33 ]   1   شکوفه رنجبری      v  c  d  s 


ارسال توضیح جدید
الزامی
big grin confused جالب cry eek evil فریاد اخم خبر lol عصبانی mr green خنثی سوال razz redface rolleyes غمگین smile surprised twisted چشمک arrow



از پیوند [http://www.foo.com] یا [http://www.foo.com|شرح] برای پیوندها.
برچسب های HTML در داخل توضیحات مجاز نیستند و تمام نوشته ها ی بین علامت های > و < حذف خواهند شد..