تاریخچه ی:
جایگاه حسنین علیهماالسلام نزد پیامبر
تفاوت با نگارش: 3
| ((حضرت امام سجاد علیه السلام)) فرمود: | | ((حضرت امام سجاد علیه السلام)) فرمود: |
- | در مدینه با عمو و پدرم، حسن و حسین علیهماالسلام حرکت می کردم. |
+ | در مدینه با عمو و پدرم، ((حضرت امام حسن مجتبی علیه السلام|حسن)) و ((حضرت امام حسین علیه السلام|حسین)) علیهماالسلام حرکت می کردم. |
| در راه، ((جابربن عبدالله انصاری|جابربن عبدالله انصاری )) و ((انس بن مالک|انس بن مالک انصاری )) به همراه جمعی از قریش و ((انصار|انصار )) به پدر و عمویم برخوردند. جابر خودش را بر دست و پای عمو و پدرم انداخت. | | در راه، ((جابربن عبدالله انصاری|جابربن عبدالله انصاری )) و ((انس بن مالک|انس بن مالک انصاری )) به همراه جمعی از قریش و ((انصار|انصار )) به پدر و عمویم برخوردند. جابر خودش را بر دست و پای عمو و پدرم انداخت. |
| مردی از قریش که از نزدیکان مروان بود به جابر اعتراض کرد:«با این موهای سپید و جایگاهت میان اصحاب پیامبر خدا، چرا چنین میکنی؟» | | مردی از قریش که از نزدیکان مروان بود به جابر اعتراض کرد:«با این موهای سپید و جایگاهت میان اصحاب پیامبر خدا، چرا چنین میکنی؟» |
| جابر به او گفت:«از من دور شو؛ اگر آنچه را من درباره جایگاه آنها می دانستم می دانستی خاک کف پاهای آنان را نیز میبوسیدی.» | | جابر به او گفت:«از من دور شو؛ اگر آنچه را من درباره جایگاه آنها می دانستم می دانستی خاک کف پاهای آنان را نیز میبوسیدی.» |
| حسن و حسین علیهما السلام رفتند و من ایستاده بودم و گفتگوی جابر و انس بن مالک را می شنیدم. جابر گفت:«روزی پیامبر در مسجد بود که ناگاه به من فرمود:«ای جابر! حسن و حسین را نزد من بیار.» | | حسن و حسین علیهما السلام رفتند و من ایستاده بودم و گفتگوی جابر و انس بن مالک را می شنیدم. جابر گفت:«روزی پیامبر در مسجد بود که ناگاه به من فرمود:«ای جابر! حسن و حسین را نزد من بیار.» |
| من به دنبالشان رفتم و آنان را به طرف مسجد پیامبر بردم. گاهی حسن را در آغوش میگرفتم، گاهی حسین را، تا اینکه آنها را نزد پیامبر آوردم. | | من به دنبالشان رفتم و آنان را به طرف مسجد پیامبر بردم. گاهی حسن را در آغوش میگرفتم، گاهی حسین را، تا اینکه آنها را نزد پیامبر آوردم. |
| پیامبر به من فرمود:«ای جابر، این دو را دوست می داری؟» | | پیامبر به من فرمود:«ای جابر، این دو را دوست می داری؟» |
| گفتم:«چرا دوست نداشته باشم در حالی که جایگاه این دو را نزد شما میدانم؟» | | گفتم:«چرا دوست نداشته باشم در حالی که جایگاه این دو را نزد شما میدانم؟» |
| پیامبر فرمود:«می خواهی فضایل این دو را برایت بگویم؟» | | پیامبر فرمود:«می خواهی فضایل این دو را برایت بگویم؟» |
| گفتم:«آری.» | | گفتم:«آری.» |
- | فرمود:«هنگامی که خدای متعال مرا از نوری سفید آفرید و آن را در صلب پدرم، آدم، به ودیعت گذارد. این نور همواره از صلبهای طاهر به رحمهای طاهر منتقل شد تا به ((حضرت نوح علیه السلام|نوح )) و ((حضرت ابراهیم علیه السلام|ابراهیم )) و سرانجام به ((عبدالمطلب|عبدالمطلب )) رسید و در تمام این مدت از پلیدی جاهلیت مصون و محفوظ بود. |
+ | فرمود:«هنگامی که خدای متعال مرا از نوری سفید آفرید و آن را در صلب پدرم، آدم، به ودیعت گذارد. این نور همواره از صلبهای طاهر به رحمهای طاهر منتقل شد تا به ((حضرت نوح علیه السلام|نوح )) و ((حضرت ابراهیم علیه السلام|ابراهیم )) و سرانجام به ((حضرت عبدالمطلب علیه السلام|عبدالمطلب )) رسید و در تمام این مدت از پلیدی جاهلیت مصون و محفوظ بود. |
| آن گاه این نطفه به دو نیم شد. نیمی به عبدالله و نیم دیگر به ابی طالب منتقل شد. پس نبوت را به من ختم فرمود و وصایت را به علی. دو نطفه از من از طریق فاطمه و علی جمع شد و این دو فرزند نیکو و زیباروی به دنیا آمدند. پس خداوند ((سبط پیامبر و حمایت همه جانبه|اسباط )) نبوت را به این دو ختم فرمود و نسل مرا از آنها قرار داد و کسی که شهرهای کفر را فتح می کند و زمین را پر از عدل می سازد، نیز از آنهاست. این دو (( حسین -ع- سرور جوانان اهل بهشت|سرور جوانان بهشتیاند. )) | | آن گاه این نطفه به دو نیم شد. نیمی به عبدالله و نیم دیگر به ابی طالب منتقل شد. پس نبوت را به من ختم فرمود و وصایت را به علی. دو نطفه از من از طریق فاطمه و علی جمع شد و این دو فرزند نیکو و زیباروی به دنیا آمدند. پس خداوند ((سبط پیامبر و حمایت همه جانبه|اسباط )) نبوت را به این دو ختم فرمود و نسل مرا از آنها قرار داد و کسی که شهرهای کفر را فتح می کند و زمین را پر از عدل می سازد، نیز از آنهاست. این دو (( حسین -ع- سرور جوانان اهل بهشت|سرور جوانان بهشتیاند. )) |
| خوشا به حال کسی که آنها را دوست بدارد و پدر و مادرشان را نیز دوست دارد. و وای بر کسانی که با آنان بستیزد و دشمنی کند.» | | خوشا به حال کسی که آنها را دوست بدارد و پدر و مادرشان را نیز دوست دارد. و وای بر کسانی که با آنان بستیزد و دشمنی کند.» |
| منابع: | | منابع: |
| بحار الانوار، ج 37، ص 44، حدیث 22- امالی شیخ طوسی. | | بحار الانوار، ج 37، ص 44، حدیث 22- امالی شیخ طوسی. |
| مراجعه شود به: | | مراجعه شود به: |
| ((در صلب آدم)) | | ((در صلب آدم)) |
| ((شیفتگی پیامبر به حسنین علیهماالسلام)) | | ((شیفتگی پیامبر به حسنین علیهماالسلام)) |
| ((امر پیامبر به دوستی حسنین علیهماالسلام)) | | ((امر پیامبر به دوستی حسنین علیهماالسلام)) |
- | ((محبت ام حسین)) ((سیب ی - پیینه نفه)) |
+ | ((پاداش محبت حسنین علیهماالسلام)) ((نسل پیامبر کر یب هشتی)) |
| ((لقمه های پیامبر در دهان حضرت)) | | ((لقمه های پیامبر در دهان حضرت)) |