- | گاهی بعضی ارزشها ارزش دیگر را از بین میبرند . درگذشته ، جامعه اسلامی گرایشی به ارزش عبادت پیدا کرده بود و میخواست ارزشهای دیگر را از بین ببرد و من احساس میکنم که باز یک موج افراطی دیگری در حال تکون است ، یعنی عدهای میخواهند به گرایشهای اجتماعی اسلام توجه کنند ولی گرایشهای خدائی اسلام را فراموش کنند ، یعنی انحراف و اشتباهی دیگر . آن عرب الاغی داشت ، میخواست سوار شود ، آنقدر دورخیز کرد که وقتی به طرف الاغ پرید ، آن طرف الاغ افتاد و گفت : کالاول : " شد مثل اول " . اگر بنا شود از جاده معتدل اسلام خارج شویم ، چه فرق میکند که " عبادتگرای جامعه گریز " باشیم یا " جامعهگرای خداگریز " ؟ در منطق اسلام هیچ فرق نمیکند . ببینید خداوند در آیه آخر سوره فتح - که آیاتی نظیر این در قرآن زیاد است - چه میفرماید : " « محمد رسول الله و الذین معه اشداء علی الکفار رحماء بینهم »" صحابه و تربیت شدگان پیغمبر ، چگونه هستند ؟ در مقابل دشمنان حقیقت ، شدید ، قوی ، باصلابت و محکم هستند ، مانند دیواری روئین که از جا تکان نمیخورد : " « ان الله یحب الذین قاتلون فی سبیله صفا کأنهم بنیان مرصوص» . سوره صف آیه 4. ولی اینها دو چهره دارند ، دو وجهه دارند ، در مقابل دشمنان حقیقت آنچنان محکم و باصلابتند ، ولی در میان خود ، یک پارچه عطوفت ، مهربانی ، یگانگی و وحدتند که از نظر قرآن یک خصلت اجتماعی جامعه اسلامی است ( یعنی همان خصلتی که ما قرنها فراموش کرده بودیم ) . قرآن در ادامه آخرین آیه سوره فتح میفرماید : " « تریهم رکعا سجدا یبتغون فضلا من الله و رضوانا سیماهم فی وجوههم من اثر السجود »" فورا سراغ آن ارزش خدائی میرود . همان کسانی که از نظر به اصطلاح جامعه گرائی در آن وضع هستند ، در مقابل خداوند راکعند ، ساجدند ، درد دلشان را با خدا میگویند ، از خدای خود ترقی و فزونی میخواهند ، به آنچه دارند قانع نیستند ، میخواهند روز به روز جلوتر و پیشتر بروند ، از همه پرستشهاشان جز رضای خدا چیز دیگری نمیخواهند ، یعنی به عالیترین شکل ، خدا را عبادت میکنند و در چهره اینها آثار عبادت نمایان است . " « ذلک مثلهم فی التوریة و مثلهم فی الانجیل کزرع اخرج شطأه »" ( 2 سوره فتح ، آیه . 29 ) بعد برای جامعه سلامی ، مثلی ذکر میکند که چگونه این جامعه ، جامعهای است روینده و بالنده . میفرماید : جامعه حکم یک گیاه را دارد که در اول ، ضعیف و کوچک است ولی بعد رشد میکند و رشد میکند ، به طوری که همه کشاورزان را به حیرت و شگفتی وا میدارد . ببینید قرآن چطور در جای دیگر این دو گرایش را توأم با یکدیگر ذکر کرده است : " « التائبون العابدون الحامدون السائحون الراکعون الساجدون »" جنبههای خدایی این دسته را ذکر میکند : تائبها ، عبادت کنندگان ، ستایش کنندگان ، روزه گیرندگان ، راکعان ، ساجدان ، بلافاصله پس از آن میگوید : " « الامرون بالمعروف و الناهون عن المنکر " (سوره توبه ، آیه . 112 ) همانها که مصلح جامعه خود هستند و در جامعه ، امر به معروف و نهی از منکر میکنند . در آیه دیگری میفرماید : " « الصابرین و الصادقین و القانتین و المنفقین »" (سوره آل عمران ، آیه . 17 2 ) صبر کنندگان ، مقاومت کنندگان ، " صبر " در قرآن همیشه معنایش مقاومت است ، مخصوصا مقاومت در میدان جنگ ، صادقان ، راستگویان ، راست کرداران ، انفاق کنندگان . بلافاصله میگوید : " ²و المستغفرین بالاسحار »" |
+ | گاهی بعضی ارزشها ارزش دیگر را از بین میبرند .درگذشته ، جامعه اسلامی گرایشی به ارزش عبادت پیدا کرده بود و میخواست ارزشهای دیگر را از بین ببرد و من احساس میکنم که باز یک موج افراطی دیگری در حال تکوین است ، یعنی عدهای میخواهند به گرایشهای اجتماعی اسلام توجه کنند ولی گرایشهای خدائی اسلام را فراموش کنند ، یعنی انحراف و اشتباهی دیگر .
آن عرب الاغی داشت ، میخواست سوار شود ، آنقدر دورخیز کرد که وقتی به طرف الاغ پرید ، آن طرف الاغ افتاد و گفت : کالاول : " شد مثل اول " . ^ />::__~~brown:اگر بنا شود از جاده معتدل اسلام خارج شویم ، چه فرق میکند که " عبادتگرای جامعه گریز" باشیم یا " جامعهگرای خداگریز " ؟ __:: ::__در منطق اسلام هیچ فرق نمیکند .~~ __:: ^
 ببینید خداوند در آیه آخر سوره فتح - که آیاتی نظیر این در قرآن زیاد است - چه میفرماید : "
__« ~~green:محمد رسول الله و الذین معه اشداء علی الکفار رحماء بینهم ~~»" __
/>صحابه و تربیت شدگان پیغمبر ، چگونه هستند ؟ در مقابل دشمنان حقیقت ، شدید ، قوی ، باصلابت و محکم هستند ، مانند دیواری روئین که از جا تکان نمیخورد :
/>" __« ~~green:ان الله یحب الذین قاتلون فی سبیله صفا کأنهم بنیان مرصوص~~»__ . سوره صف آیه 4.
ولی اینها دو چهره دارند ، دو وجهه دارند ، در مقابل دشمنان حقیقت آنچنان محکم و باصلابتند ، ولی در میان خود ، یک پارچه عطوفت ، مهربانی ، یگانگی و وحدتند که از نظر قرآن یک خصلت اجتماعی جامعه اسلامی است ( یعنی همان خصلتی که ما قرنها فراموش کرده بودیم ) .
قرآن در ادامه آخرین آیه سوره فتح میفرماید :
/> __" « ~~green:تریهم رکعا سجدا یبتغون فضلا من الله و رضوانا سیماهم فی وجوههم من اثر السجود ~~»"__
/>فورا سراغ آن ارزش خدائی میرود . همان کسانی که از نظر به اصطلاح جامعه گرائی در آن وضع هستند ، در مقابل خداوند راکعند ، ساجدند ، درد دلشان را با خدا میگویند ، از خدای خود ترقی و فزونی میخواهند ، به آنچه دارند قانع نیستند ، میخواهند روز به روز جلوتر و پیشتر بروند ، از همه پرستشهاشان جز رضای خدا چیز دیگری نمیخواهند ، یعنی به عالیترین شکل ، خدا را عبادت میکنند و در چهره اینها آثار عبادت نمایان است .
__" « ~~green:ذلک مثلهم فی التوریة و مثلهم فی الانجیل کزرع اخرج شطأه ~~»"__( 2 سوره فتح ، آیه . 29 ) :بعد برای جامعه اسلامی ، مثلی ذکر میکند که چگونه این جامعه ، جامعهای است روینده و بالنده .
میفرماید : جامعه حکم یک گیاه را دارد که در اول ، ضعیف و کوچک است ولی بعد رشد میکند و رشد میکند ، به طوری که همه کشاورزان را به حیرت و شگفتی وا میدارد .
بینید قرآن چطور در جای دیگر این دو گرایش را توأم با یکدیگر ذکر کرده است :
__" « ~~green:التائبون العابدون الحامدون السائحون الراکعون الساجدون~~ »"__
جنبههای خدایی این دسته را ذکر میکند : تائبها ، عبادت کنندگان ، ستایش کنندگان ، روزه گیرندگان ، راکعان ، ساجدان ،
بلافاصله پس از آن میگوید :
__" « ~~green:الامرون بالمعروف و الناهون عن المنکر~~ " (سوره توبه ، آیه . 112 )__ همانها که مصلح جامعه خود هستند و در جامعه ، امر به معروف و نهی از منکر میکنند . /> در آیه دیگری میفرماید :
__" « ~~green:الصابرین و الصادقین و القانتین و المنفقین~~ »"__ (سوره آل عمران ، آیه . 17 2 ) :صبر کنندگان ، مقاومت کنندگان ، " صبر " در قرآن همیشه معنایش مقاومت است ، مخصوصا مقاومت در میدان جنگ ، صادقان ، راستگویان ، راست کرداران ، انفاق کنندگان .
بلافاصله میگوید : />" ~~green:__و المستغفرین بالاسحار__~~ »"
|
| و استغفار کنندگان در سحر بنابراین در اسلام ، این گرایشها از یکدیگر تفکیک پذیر نیست ، کسی که یکی از اینها را استخفافکند ، دیگری را هم استخفاف کرده است . | | و استغفار کنندگان در سحر بنابراین در اسلام ، این گرایشها از یکدیگر تفکیک پذیر نیست ، کسی که یکی از اینها را استخفافکند ، دیگری را هم استخفاف کرده است . |
- | در اوصاف اصحاب حضرت حجت عجل الله تعالی فرجه تعبیری است که من نه فقط در یک حدیث بلکه در احادیث متعدد ، آن را دیدهام : « رهبان باللیل ، لیوث بالنهار » ( 3 سفینةالبحار ، ماده صحب ) در شب راهبانند ، شب که سراغ آنها میروی ، گویی سراغ یک عده راهب رفتهای ولی روز که سراغشان میروی گوئی سراغ یک عده شیر رفتهای . |
+ | در اوصاف اصحاب حضرت حجت عجل الله تعالی فرجه تعبیری است که من نه فقط در یک حدیث بلکه در احادیث متعدد ، آن را دیدهام : « ~~green:__رهبان باللیل ، لیوث بالنهار__~~ » ( 3 سفینةالبحار ، ماده صحب )
در شب راهبانند ، شب که سراغ آنها میروی ، گویی سراغ یک عده راهب رفتهای ولی روز که سراغشان میروی گوئی سراغ یک عده شیر رفتهای .
|