- | حضرت علامه طباطبایی در مورد ثبوت ولایت و حامل آن امام و اینکه جهان انسانی همواره از انسانی که حامل ولایت باشد خالی نیست. «در ثبوت و تحقق صراط ولایت که در وی انسان مراتب کمال باطنی خود را طی کرده و در موقف قرب الهی جایگزین می شود، تردیدی نیست، زیرا ظواهر دینی بدون یک واقعیت باطنی تصور ندارد و دستگاه آفرینش که برای انسان ظواهر دینی و مقررات علمی و اخلاقی و اجتماعی را تهیه نموده و وی را به سوی او دعوت کرده است، ضرورتاً این واقعیت باطنی را که نسبت به ظواهر دینی به منزلهی روح است آماده خواهد ساخت و دلیلی که دلالت بر ثبوت و دوام نبوت (شرایع و احکام) درعالم انسانی کرده و سازمان مقررات دینی را به پا نگه می دارد، دلالت بر ثبوت و دوام فعلیت سازمان ولایت می کند. و چگونه متصور است که مرتبهای از مراتب توحید و یا حکمی از احکام دین، امر (فرمان) زندهای بالفعل داشته باشد. در حالی که واقعیت باطنی که در بر دارد در وجود نباشد و یا رابطهی عالم انسانی با آن مرتبه مقطوع بوده باشد. کسی که حامل درجات قرب و امیر قافلهی اهل ولایت بوده و رابطهی انسانیت را با این واقعیت حفظ می کند در لسان قرآن «امام» نامیده می شود. امام یعنی کسی که از جانب حق سبحانه برای پیشروی صراط ولایت اختیار شده و زمام هدایت معنوی را در دست گرفته ولایت که به قلوب بندگان می تابد، اشعه و خطوط نوری هستند از کانون نوری که پیش او هست، و موهبتهای متفرقه، جویهایی هستند متصل به دریایی بیکرانی که نزد وی می باشد. |
+ | !::~~green:شأن امامت در چه کسی تجلی می کند؟~~::
حضرت علامه طباطبایی در مورد ثبوت ولایت و حامل آن امام و اینکه جهان انسانی همواره از انسانی که حامل ولایت باشد خالی نیست.
::{picture=Tabatabaee.gif}::
«در ثبوت و تحقق صراط ولایت که در وی انسان مراتب کمال باطنی خود را طی کرده و در موقف قرب الهی جایگزین می شود، تردیدی نیست، زیرا ظواهر دینی بدون یک واقعیت باطنی تصور ندارد و دستگاه آفرینش که برای انسان ظواهر دینی و مقررات علمی و اخلاقی و اجتماعی را تهیه نموده و وی را به سوی او دعوت کرده است، ضرورتاً این واقعیت باطنی را که نسبت به ظواهر دینی به منزلهی روح است آماده خواهد ساخت و دلیلی که دلالت بر ثبوت و دوام نبوت (شرایع و احکام) درعالم انسانی کرده و سازمان مقررات دینی را به پا نگه می دارد، دلالت بر ثبوت و دوام فعلیت سازمان ولایت می کند.
و چگونه متصور است که مرتبهای از مراتب توحید و یا حکمی از احکام دین، امر (فرمان) زندهای بالفعل داشته باشد.
در حالی که واقعیت باطنی که در بر دارد در وجود نباشد و یا رابطهی عالم انسانی با آن مرتبه مقطوع بوده باشد. کسی که حامل درجات قرب و امیر قافلهی اهل ولایت بوده و رابطهی انسانیت را با این واقعیت حفظ می کند در لسان قرآن «امام» نامیده می شود.
__~~brown:امام یعنی کسی که از جانب حق سبحانه برای پیشروی صراط ولایت اختیار شده و زمام هدایت معنوی را در دست گرفته ولایت که به قلوب بندگان می تابد، اشعه و خطوط نوری هستند از کانون نوری که پیش او هست، و موهبتهای متفرقه، جویهایی هستند متصل به دریایی بیکرانی که نزد وی می باشد.~~__ |
| در واقع ائمه که عالیترین مراتب قرب را واقعاً طی کردهاند جهان را در ید قدرت خود دارند و دیگران را تحت تسلط می گیرند. و شهید بر اعمال دیگران هستند. | | در واقع ائمه که عالیترین مراتب قرب را واقعاً طی کردهاند جهان را در ید قدرت خود دارند و دیگران را تحت تسلط می گیرند. و شهید بر اعمال دیگران هستند. |
| ولاءها و ولایتها، مرتضی مطهری | | ولاءها و ولایتها، مرتضی مطهری |