- | ((ابوعامر ))پدر ((عشق و ایمان حنظله غسیل الملائکه در احد|حنظله ))، شهید معروف ((جنگ احد|غزوه احد ))، در ((دوران جاهلیت ))تمایلات شدیدی به آیین ((حضرت عیسی علیه السلام|مسیح)) پیدا کرده و به مسلک راهبان در آمده بود. با ظهور اسلام و طلوع آن از افق ((مدینه ))، اقلیتهای مذهبی در جامعه جایگاه خود را از دست دادند و ابوعامر که از این موضوع ناراحت شده بود، با منافقان ((قبیله اوس|اوس ))و ((قبیله خزرج|خزرج ))همکاری صمیمانهای را آغاز کرد؛ به جمعی از آنها پیشنهاد کرد در دهکده قبا مسجدی در برابر مسجد مسلمانان بسازند و آنجا را پایگاهی برای توطئه علیه اسلام قرار دهند. منافقان پیش از حرکت پیامبر به سوی تبوک، اجازهی ساخت این مسجد را از پیامبر خواسته بودند و پیامبر تصمیم نهایی را به پس از مراجعت از سفر موکول کرده بود. ولی حزب نفاق در غیاب پیامبر مسجد را ساختند و در مسیر بازگشت پیامبر از ((غزوه تبوک|تبوک ))به مدینه از او خواستند که با خواندن چند رکعت نماز آنجا را افتتاح کند. پیامبر با ((وحی|وحی الهی ))از توطئه منافقین آگاه شد و دانست که مسجد ضرار به منظور ایجاد تفرقه میان مسلمانان ساخته شده است. بنابر این دستور داد ((مسجد ضرار ))را با خاک یکسان کنند و تیرهای چوبیاش را بسوزانند و به زبالهدانی تبدیل کنند. به این ترتیب پایگاه منافقان نابود شد و تنها حامی آنها، ((عبدالله بن ابی|عبدالله بن ابّی ))، نیز دو ماه پس از جنگ تبوک درگذشت. |
+ | ((ابوعامر)) پدر ((عشق و ایمان حنظله غسیل الملائکه در احد|حنظله))، شهید معروف ((جنگ احد|غزوه احد))، در ((دوران جاهلیت)) تمایلات شدیدی به آیین ((حضرت عیسی علیه السلام|مسیح)) پیدا کرده و به مسلک راهبان در آمده بود. با ظهور اسلام و طلوع آن از افق ((مدینه))، اقلیتهای مذهبی در جامعه جایگاه خود را از دست دادند و ابوعامر که از این موضوع ناراحت شده بود، با منافقان ((قبیله اوس|اوس)) و ((قبیله خزرج|خزرج)) همکاری صمیمانهای را آغاز کرد.
به جمعی از آنها پیشنهاد کرد در دهکده ((قبا)) مسجدی در برابر مسجد مسلمانان بسازند و آنجا را پایگاهی برای توطئه علیه اسلام قرار دهند. منافقان پیش از حرکت پیامبر به سوی تبوک، اجازهی ساخت این مسجد را از پیامبر خواسته بودند و پیامبر تصمیم نهایی را به پس از مراجعت از سفر موکول کرده بود. ولی حزب نفاق در غیاب پیامبر مسجد را ساختند و در مسیر بازگشت پیامبر از ((غزوه تبوک|تبوک)) به مدینه از او خواستند که با خواندن چند رکعت نماز آنجا را افتتاح کند.
پیامبر با ((وحی|وحی الهی)) از توطئه منافقین آگاه شد و دانست که مسجد ضرار به منظور ایجاد تفرقه میان مسلمانان ساخته شده است. بنابراین دستور داد ((مسجد ضرار)) را با خاک یکسان کنند و تیرهای چوبیاش را بسوزانند و به زبالهدانی تبدیل کنند. به این ترتیب پایگاه منافقان نابود شد و تنها حامی آنها، ((عبدالله بن ابی|عبدالله بن ابّی))، نیز دو ماه پس از جنگ تبوک درگذشت.
!منابع: *سیره ابن هشام، ج2، ص530 *بحارالانوار، ج20، ص253 |