اشاره به داستانی در کلام است و دو ساخت تشبیه و تناسب دارد.
زیرا اولاً ایجاد رابطه تشبیه ای بین مطلب و داستانی است و ثانیاً بین اجزاء داستان، تناسب وجود دارد.
بیستون کندن فرهاد نه کاری است شگفت ----- شور شیرین به سر هر گه فتد کوهکن است
همای شیرازی
اولاً بین این مطلب که هر که در او عشق و شوری باشد از عهده حل مشکلات و انجام کارهای بزرگ برمی آید با داستان کوه کندن فرهاد بر اثر عشق شیرین، رابطه تشبیهی ایجاد شده است و ثانیاً بین بیستون و فرهاد و کوهکن و شیرین، مراعات النظیر تلمیحی وجود دارد.
گرش ببینی و دست از ترنج بشناسی ----- روا بود که ملامت کنی زلیخا را
سعدی
دیدن یار و حیران شدن به داستان حیرت خلوتان مصر از جمال یوسف تشبیه شده است و بین دست و ترنج و ملامت و زلیخا تناسب تلمیحی است.