منو
 صفحه های تصادفی
لانتانیدها
کمک فرشتگان در غسل امام علی علیه السلام
واژگان فیزیک جو
پیاده سازی LDP و CR-LDP در شبکه های MPLS
مبارزه و شهادت عبدالله بن علی بن ابی طالب در روز عاشورا
خاندانهای حکومت گر ایرانی
آزمایشگاه شیمی آلی
دریبل به منظور دور زدن حریف
امام حسین علیه السلام و دستور سیراب کردن لشگریان دشمن
کوره «صورت فلکی»
 کاربر Online
867 کاربر online
تاریخچه ی: تلاش ابوذر برای رسیدن به لشگر اسلام در جنگ تبوک

در حال مقایسه نگارشها

نگارش واقعی نگارش:1
ابوذر از کسانی بود که به قصد همراهی با پیامبر در جنگ تبوک از مدینه خارج شد ولی ضعف و لاغری شترش باعث شد از لشگر اسلام عقب ماند. ابوذر که چنین دید، تصمیم گرفت با پای پیاده راه بیفتد و خود را به رسول خدا صلی الله علیه و آله برساند.
سپاهیان اسلام که در منطقه‌ای مشغول استراحت بودند، دیدند کسی زیر آفتاب سوزان ظهر به سوی آنان می‌آید. رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود:« کاش ابوذر باشد.»
اصحاب گفتند:« ابوذر است.»
رسول خدا فرمود:« به او آب دهید که تشنه است.»
به ابوذر آب دادند. پیامبر که دید ابوذر با خودش مشک آب دارد به او فرمود:« ای ابوذر، خودت آب داشتی ولی تشنه بودی؟»
ابوذر گفت:« بلی ای رسول خدا، پدر و مادرم فدایت باد. در میان راه در کنار صخره ای آبی یافتم. چشیدم، دیدم آب گوارایی است. با خودم گفتم نمی نوشم تا دوست و محبوبم، رسول خدا، از آن بنوشد.»
پیامبر خدا به او فرمود:« ابوذر، خداوند تو را رحمت کند که تنها زندگی می‌کنی، تنها می‌میری، تنها محشور می‌شوی و تنها داخل بهشت می‌شوی. بعد از مرگت گروهی از مردم سعادتمند عراق، غسل و دفن و کفن و نماز تو را عهده دار خواهند شد.»

منابع:

  • بحارالانوار، ج21، ص215

مراجعه شود به:



ابوذر صحابی بزرگ پیامبر از کسانی بود که در تبوک به قصد همراهی با پیامبر از مدینه خارج شد ولی لاغری بیش از حد شتر سواری او باعث شد که از لشگر اسلام عقب ماند، ابوذر تصمیم گرفت با پای پیاده زاد و توشه اش را بردارد و به رسول خدا صلی الله علیه و آله ملحق شود به همین جهت پیاده به سوی لشگر اسلام حرکت کرد.

سپاهیان که در منطقه ای مشغول استراحت بودند در شدت گرمای روز دیدند شخصی به سوی آنان در حرکت است رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: { کن اباذر} (ابوذر باش)

اصحاب گفتند: او ابوذر است رسول خدا فرمود: به او آب دهید که تشنه است به ابوذر آب دادند. ابوذر به حضور پیامبر رسید حضرت به او فرمود: ای ابوذر با خودت آب داری و لب تشنه ای؟

ابوذر گفت: بلی ای رسول خدا، پدر و مادرم فدایت باد، در میان راه در کنار صخره ای آبی یافتم چشیدم، دیدم آب گوارایی است با خودم گفتم: نمی نوشم تا دوستم و محبوبم رسول خدا از آن بنوشد.

پیامبر خدا به او فرمود: ای ابوذر خداوند ترا رحمت کند که تنها زند گی می کنی و تنها می میری و تنها محشور می شوی و تنها داخل بهشت می شوی گروهی از مردم عراق سعادتمند می شوند که غسل و دفن و کفن و نماز ترا عهده دار می شوند.

مراجعه شود به:

غزوه تبوک


تاریخ شماره نسخه کاربر توضیح اقدام
 شنبه 02 مهر 1384 [08:28 ]   5   شکوفه رنجبری      جاری 
 سه شنبه 27 اردیبهشت 1384 [09:33 ]   4   شکوفه رنجبری      v  c  d  s 
 دوشنبه 19 بهمن 1383 [13:56 ]   3   امیرمهدی حقیقت      v  c  d  s 
 شنبه 14 آذر 1383 [05:20 ]   2   شکوفه رنجبری      v  c  d  s 
 یکشنبه 19 مهر 1383 [11:06 ]   1   شکوفه رنجبری      v  c  d  s 


ارسال توضیح جدید
الزامی
big grin confused جالب cry eek evil فریاد اخم خبر lol عصبانی mr green خنثی سوال razz redface rolleyes غمگین smile surprised twisted چشمک arrow



از پیوند [http://www.foo.com] یا [http://www.foo.com|شرح] برای پیوندها.
برچسب های HTML در داخل توضیحات مجاز نیستند و تمام نوشته ها ی بین علامت های > و < حذف خواهند شد..