منو
 کاربر Online
965 کاربر online
تاریخچه ی: تقدیس و پرستش

در حال مقایسه نگارشها

نگارش واقعی نگارش:1
یکی از پایدارترین و قدیمی‏ترین تجلیات روح آدمی و یکی از اصیل‏ترین‏ ابعاد وجود آدمی ، حس نیایش و پرستش است .

مطالعه‏ آثار زندگی بشر نشان می‏دهد هر زمان و هر جا که بشر وجود داشته است ، نیایش و پرستش هم‏ وجود داشته است ، چیزی که هست شکل کار و شخص معبود متفاوت شده است.

از نظر شکل از رقصها و حرکات دسته جمعی موزون همراه با یک سلسله اذکار و اوراد گرفته تا عالی‏ترین خضوعها و خشوعها و راقی‏ترین اذکار و ستایشها ، و از نظر معبود از سنگ و چوب گرفته تا ذات قیوم ازلی ابدی منزه از زمان و مکان .

پیامبران پرستش را نیاوردند و ابتکار نکردند ، بلکه نوع پرستش را یعنی نوع آداب و اعمالی که باید پرستش به آن شکل صورت گیرد ، به بشر آموختند و دیگر اینکه از پرستش غیر ذات یگانه ( شرک) جلوگیری به عمل آوردند .

از نظر مسلمات دینی و همچنین از نظر برخی علمای دین شناسی (مانند ماکس مولر ) بشر ابتدا موحد و یگانه پرست بوده است و خدای واقعی خویش را می‏پرستیده‏ است .
پرستش بت یا ماه و یا ستاره و یا انسان از نوع انحرافهایی است‏ که بعدا رخ داده است . یعنی چنین نبوده که بشر پرستش را از بت یا انسان یا مخلوقی دیگر آغاز کرده باشد و تدریجا با تکامل تمدن به پرستش‏ خدای یگانه رسیده باشد .

حس پرستش که احیانا از آن به حس دینی تعبیر می‏شود ، در عموم افراد بشر وجود دارد . از " اریک فروم " نقل‏ شده است که :

" انسان ممکن است جانداران یا درختان یا بتهای زرین یا سنگی یا خدای‏ نا دیدنی یا مردی ربانی یا پیشوایی شیطانی صفت را بپرستد ، می‏تواند نیاکان یا ملت یا طبقة یا حزب خود یا پول و کامیابی را بپرستد . . . او ممکن است از مجموعه‏ء معتقداتش به عنوان دین ، ممتاز از معتقدات غیر دینی آگاه باشد و ممکن است بر عکس ، فکر کند که هیچ دینی ندارد . مسأله‏ بر سر این نیست که دین دارد یا ندارد ، مسأله بر سر این است که کدام‏ دین را دارد (جهانی از خود بیگانه)

" ویلیام جیمز " بنابر نقل " اقبال " می‏گوید :

" انگیزه نیایش نتیجه‏ء ضروری این امر است که در عین اینکه در قوی‏ترین قسمت از خودهای اختیاری و عملی هر کس خودی از نوع اجتماعی است ، با وجود این ، مصاحب کامل خویش را تنها در جهان‏ اندیشه( درون اندیشی ) می‏تواند پیدا کند . . . اغلب مردم ، خواه به‏ صورت پیوسته و خواه به صورت تصادفی در دل خویش به آن رجوع می‏کنند .

حقیرترین فرد بر روی زمین با این توجه عالی ، خود را واقعی و با ارزش‏ احساس می‏کند " (احیای فکر دینی ، ص . 105 ).

" ویلیام جیمز " درباره‏ء عمومی بودن این حس در همه‏ء افراد چنین‏ می‏گوید :

" احتمال دارد که مردمان از لحاظ درجه‏ء تأثیر پذیری از احساس یک‏ ناظر درونی در وجودشان با یکدیگر اختلاف داشته باشند . برای بعضی از مردم‏ بیش از بعضی دیگر این توجه ، اساسی ترین قسمت خودآگاهی را تشکیل می‏دهد . آنان که بیشتر چنین هستند محتملا دینی ترند ، ولی اطمینان دارم که حتی‏ آن کسان هم که می‏گویند بکلی فاقد آنند خود را فریب می‏دهند و حقیقتا تا حدی دیندارند "

قهرمانهای افسانه‏ای ساختن از پهلوانان و یا دانشمندان و یا رجال دینی ، معلول حس تقدیس بشر است که می‏خواهد موجودی قابل ستایش و تقدیس داشته‏ باشد و او را عاشقانه و در حد ما فوق طبیعی ستایش نماید . ستایشهای‏ مبالغه آمیز بشر امروز از قهرمانهای حزبی یا ملی ، دم زدن از پرستش حزب‏ ، مرام ، مسلک ، پرچم ، آب و خاک ، و احساس میل به فداکاری در راه‏ اینها همه معلول این حس است .

احساس نیایش ، احساس نیاز غریزی‏ است به کمالی برتر.

به هر شکل ، نوعی انحراف این حس از مسیر اصلی است .

انسان در حال پرستش ، از وجود محدود خویش می‏خواهد پرواز کند و به‏ حقیقتی پیوند یابد که در آنجا نقص و کاستی و فنا و محدودیت وجود ندارد و به قول " اینشتاین "
دانشمند بزرگ عصر ما :

" در این حال فرد به کوچکی آمال و اهداف بشری پی می‏برد و عظمت و جلالی را که در ما ورای امور و پدیده‏ها در طبیعت و افکار تظاهر می‏نماید ، حس می‏کند "
(دنیایی که من می‏بینم ، ص . 56)

" اقبال " می‏گوید :

" نیایش عمل حیاتی و متعارفی است که به وسیله‏ء آن جزیره‏ء کوچک‏ شخصیت ما وضع خود را در کل بزرگتری از حیات اکتشاف می‏کند "
(احیای فکر دینی در اسلام . )

عبادت و پرستش نشان دهنده‏ء یک " امکان " و یک " میل " در انسان‏ است : امکان بیرون رفتن از مرز امور مادی ، و میل به پیوستن به افق‏ بالاتر و وسیع‏تر .

چنین میلی و چنین عشقی از مختصات انسان است . این‏ است که پرستش و نیایش یکی دیگر از ابعاد معنوی روح انسان است .


منبع:کتاب انسان در قرآن
شهید مطهری
صفحه20-23


یکی از پایدارترین و قدیمی‏ترین تجلیات روح آدمی و یکی از اصیل‏ترین‏ ابعاد وجود آدمی ، حس نیایش و پرستش است .

مطالعه‏ آثار زندگی بشر نشان می‏دهد هر زمان و هر جا که بشر وجود داشته است ، نیایش و پرستش هم‏ وجود داشته است ، چیزی که هست شکل کار و شخص معبود متفاوت شده است.

از نظر شکل از رقصها و حرکات دسته جمعی موزون همراه با یک سلسله اذکار و اوراد گرفته تا عالی‏ترین خضوعها و خشوعها و راقی‏ترین اذکار و ستایشها ، و از نظر معبود از سنگ و چوب گرفته تا ذات قیوم ازلی ابدی منزه از زمان و مکان .

پیامبران پرستش را نیاوردند و ابتکار نکردند ، بلکه نوع پرستش را یعنی نوع آداب و اعمالی که باید پرستش به آن شکل صورت گیرد ، به بشر آموختند و دیگر اینکه از پرستش غیر ذات یگانه ( شرک) جلوگیری به عمل آوردند .

از نظر مسلمات دینی و همچنین از نظر برخی علمای دین شناسی (مانند ماکس مولر ) بشر ابتدا موحد و یگانه پرست بوده است و خدای واقعی خویش را می‏پرستیده‏ است .
پرستش بت یا ماه و یا ستاره و یا انسان از نوع انحرافهایی است‏ که بعدا رخ داده است . یعنی چنین نبوده که بشر پرستش را از بت یا انسان یا مخلوقی دیگر آغاز کرده باشد و تدریجا با تکامل تمدن به پرستش‏ خدای یگانه رسیده باشد .

حس پرستش که احیانا از آن به حس دینی تعبیر می‏شود ، در عموم افراد بشر وجود دارد . از " اریک فروم " نقل‏ شده است که :

" انسان ممکن است جانداران یا درختان یا بتهای زرین یا سنگی یا خدای‏ نا دیدنی یا مردی ربانی یا پیشوایی شیطانی صفت را بپرستد ، می‏تواند نیاکان یا ملت یا طبقة یا حزب خود یا پول و کامیابی را بپرستد . . . او ممکن است از مجموعه‏ء معتقداتش به عنوان دین ، ممتاز از معتقدات غیر دینی آگاه باشد و ممکن است بر عکس ، فکر کند که هیچ دینی ندارد . مسأله‏ بر سر این نیست که دین دارد یا ندارد ، مسأله بر سر این است که کدام‏ دین را دارد (جهانی از خود بیگانه)

" ویلیام جیمز " بنابر نقل " اقبال " می‏گوید :

" انگیزه نیایش نتیجه‏ء ضروری این امر است که در عین اینکه در قوی‏ترین قسمت از خودهای اختیاری و عملی هر کس خودی از نوع اجتماعی است ، با وجود این ، مصاحب کامل خویش را تنها در جهان‏ اندیشه( درون اندیشی ) می‏تواند پیدا کند . . . اغلب مردم ، خواه به‏ صورت پیوسته و خواه به صورت تصادفی در دل خویش به آن رجوع می‏کنند .

حقیرترین فرد بر روی زمین با این توجه عالی ، خود را واقعی و با ارزش‏ احساس می‏کند " (احیای فکر دینی ، ص . 105 ).

" ویلیام جیمز " درباره‏ء عمومی بودن این حس در همه‏ء افراد چنین‏ می‏گوید :

" احتمال دارد که مردمان از لحاظ درجه‏ء تأثیر پذیری از احساس یک‏ ناظر درونی در وجودشان با یکدیگر اختلاف داشته باشند . برای بعضی از مردم‏ بیش از بعضی دیگر این توجه ، اساسی ترین قسمت خودآگاهی را تشکیل می‏دهد . آنان که بیشتر چنین هستند محتملا دینی ترند ، ولی اطمینان دارم که حتی‏ آن کسان هم که می‏گویند بکلی فاقد آنند خود را فریب می‏دهند و حقیقتا تا حدی دیندارند "

قهرمانهای افسانه‏ای ساختن از پهلوانان و یا دانشمندان و یا رجال دینی ، معلول حس تقدیس بشر است که می‏خواهد موجودی قابل ستایش و تقدیس داشته‏ باشد و او را عاشقانه و در حد ما فوق طبیعی ستایش نماید . ستایشهای‏ مبالغه آمیز بشر امروز از قهرمانهای حزبی یا ملی ، دم زدن از پرستش حزب‏ ، مرام ، مسلک ، پرچم ، آب و خاک ، و احساس میل به فداکاری در راه‏ اینها همه معلول این حس است .

احساس نیایش ، احساس نیاز غریزی‏ است به کمالی برتر.

به هر شکل ، نوعی انحراف این حس از مسیر اصلی است .

انسان در حال پرستش ، از وجود محدود خویش می‏خواهد پرواز کند و به‏ حقیقتی پیوند یابد که در آنجا نقص و کاستی و فنا و محدودیت وجود ندارد و به قول " اینشتاین "
دانشمند بزرگ عصر ما :

" در این حال فرد به کوچکی آمال و اهداف بشری پی می‏برد و عظمت و جلالی را که در ما ورای امور و پدیده‏ها در طبیعت و افکار تظاهر می‏نماید ، حس می‏کند "
(دنیایی که من می‏بینم ، ص . 56)

" اقبال " می‏گوید :

" نیایش عمل حیاتی و متعارفی است که به وسیله‏ء آن جزیره‏ء کوچک‏ شخصیت ما وضع خود را در کل بزرگتری از حیات اکتشاف می‏کند "
(احیای فکر دینی در اسلام . )

عبادت و پرستش نشان دهنده‏ء یک " امکان " و یک " میل " در انسان‏ است : امکان بیرون رفتن از مرز امور مادی ، و میل به پیوستن به افق‏ بالاتر و وسیع‏تر .

چنین میلی و چنین عشقی از مختصات انسان است . این‏ است که پرستش و نیایش یکی دیگر از ابعاد معنوی روح انسان است .


منبع:کتاب انسان در قرآن
شهید مطهری
صفحه20-23



تاریخ شماره نسخه کاربر توضیح اقدام
 پنج شنبه 29 تیر 1385 [11:05 ]   2   محمد ورهرام      جاری 
 پنج شنبه 23 تیر 1384 [17:42 ]   1   یاسر ناظم نیا      v  c  d  s 


ارسال توضیح جدید
الزامی
big grin confused جالب cry eek evil فریاد اخم خبر lol عصبانی mr green خنثی سوال razz redface rolleyes غمگین smile surprised twisted چشمک arrow



از پیوند [http://www.foo.com] یا [http://www.foo.com|شرح] برای پیوندها.
برچسب های HTML در داخل توضیحات مجاز نیستند و تمام نوشته ها ی بین علامت های > و < حذف خواهند شد..